که انتظار آن است که آژانس اعلام نماید برپایه آخرین بند برنامه عمل (INFCIRC/711) اجرای پادمان در ایران به شیوه عادی انجام خواهد شد.
به گزارش خبرگزاری مهر، نماینده دائم ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی طی نامهای به مدیر کل آژانس، مواضع ایران را و سیاستهای این نهاد و همچنین برخی کشورهای غربی از جمله انگلیس، آمریکا و فرانسه را برشمرد و نکاتی چند را یاد آور شد.
متن نامه علی اصغر سلطانیه به محمد البرادعی به شرح زیر است:
عطف به آخرین گزارش جنابعالی در خصوص اجرای پادمان در ایران (GOV/2009/55) مایلم موارد ذیل را بمنظور درج در سوابق آژانس به اطلاع شما برسانم:
1. ایران همواره از آژانس بعنوان تنها نهاد صلاحیت دار بین المللی فنی مرتبط با ارتقا کاربرد انرژی هستهای، پشتیبانی کرده است.
2. دولت متبوع من به شما بعنوان یک کارگزار صادق سازمان بین المللی به تلاش در جهت هدایت این سازمان به شیوهای حرفه ای و غیر جانبدارانه، اطمینان نموده است.
3. ما با دیدگاه بسیاری دیگر از کشورهای عضو مبنی بر اینکه شما در مقابل فشار سیاسی چند کشور غربی بمنظور دخالت در کار دبیرخانه و خارج نمودن سازمان از دستور العمل فنی حرفهای مقاومت نمودهاید و از هیچ تلاشی فرو گذار نمودهاید با بسیاری از اعضا در میان گذاشتهایم.
دستور کار ویژه سفیر آمریکا، فرانسه و انگلستان در مقابل شما بعد از نهائی شدن مذاکرات و موافقتنامه برنامه کار (INFCIRC/711) برای حل موضوعات باقیمانده در اوت 2007 مثال بارز این رهیافت سیاسی مغرضانه با انگیزههای سیاسی با هدف نگه داشتن موضوع در دستور کار شورای حکام است. اگرچه پاسخ فوری و تاریخی سه سفیر تروئیکای عدم تعهد متضمن حمایت از برنامه کار، تصدیق کننده اتخاذ این تصمیم درست توسط آژانس و جمهوری اسلامی ایران بوده است که متعاقبا شورای حکام این تصمیم را مورد تائید قرارداد. باید یادآوری نمایم که برنامه کار نتیجه مثمر ثمر تصمیم سیاسی توسط دولت من و در پاسخ به درخواست جنابعالی از دبیر محترم پیشین شورایعالی امنیت ملی کشورم بوده است.
پس از همکاری فوق العاد ایران تمامی شش موضوع باقیمانده حل شده و شما یک چنین دستاوردی را به شورا گزارش نمودید. اکنون سند GOV/2009/55 به صراحت گزارش مینماید که ایران با ارائه ارزیایی خود از باصطلاح مطالعات ادعایی وظایف خود در مورد مطالعات ادعایی را همانگونه که در برنامه عمل (INFCIRC/711) پیش بینی شده بود انجام داده است. بنابر این برنامه عمل تکمیل شده و پرونده می بایستی خاتمه یابد.
4. در موارد متعددی ما درخواست کردیم که با گزارش دبیرخانه در خصوص اجرای پادمان در کشورهای عضو میبایستی با حداکثر هوشیاری تا جایی که به حفاظت از اطلاعات محرمانه مربوط است، رفتار شود. شما بخوبی از نشت اطلاعات محرمانه به رسانههای جمعی که در طی بازرسی و پس از بازرسی به آژانس ارائه شده اطلاع دارید ما و دیگر کشورهای عضو توسط شما اطمینان یافتیم که اقدامات جدی برای اصلاح این وضعیت اسفبار بعمل خواهد آمد. یک نمونه اخیر نامه محرمانه اینجانب به شما در رابطه با اطلاع نسبت به توافق رئیس محترم جدید سازمان انرژی اتمی ایران در خصوص تضمین دسترسی بازرسان به نیروگاه آب سنگین IR – 40 بوده است.
به همین منوال موافقتنامه بهبود پادمان در نظنز، پس از اینکه از لحاظ فنی قانع شدیم که به انجام کار و وظایف آژانس وفق مفاد موافقنامه جامع پادمان کمک خواهد کرد نیز به همین ترتیب بود. بنابر دلایلی که جنابعالی به آنها آگاه هستید، موافقت شد که این امر تازمانی که ماموریت به انجام برسد و گزارش شما منتشر شود، محرمانه نگهداشته شود. متاسفانه این موضوع به رسانهها نشت پیدا کرد که خیلی زود مطلع شدند و ما با هجوم انبوهی از سوالات روبرو شدیم.
5. گزارش شما در سایت Govatom که قرار است دسترسی به آن صرفا به کشورهای عضو محدود باشد، در دسترس تمامی رسانهها قرار گرفت. متاسفانه این گزارشی بیسابقه توام با جزئیات فنی در خصوص فعالیتهای هستهای ایران است که همواره موجب اشتباه و سوء برداشت افکار عمومی میشود و بنابر این فضای سازنده را خدشه دار میسازد. نیازی به ذکر نیست که انعکاس اینگونه اطلاعات فنی در خصوص پروژههای حساس علمی که به بازرسان ارائه میشود با سیاست حفاظت از داراییها و محرمانه نگهداشتن( اطلاعات )کشورهای عضو انطباق ندارد.
6. انعکاس گزارش از سوی آنها به عموم به خوبی نشان دهنده نکات منفی ناشی از پاراگرافهای تکراری و اضافی در خصوص مطالعات ادعایی است که بطور کامل گامهای مثبتی که دولت متبوع من پس از گزارش قبلی و در پاسخ به درخواستهای شخصی جنابعالی از رئیس جدید سازمان انرژِی اتمی برداشته را تحت الشعاع قرار داده و تضعیف نموده است.
7. یکی از دیگر ملاحظات جلسات توجیهی فنی درباره اجرای پادمان در ایران است که توسط بخش پادمان قبل از نشست شورای حکام برگزار میگردد. جایی که مواردی بسیار فراتر از گزارش جنابعالی ارائه شده است. نشان دادن تنها یک روی سکه، به نمایش گذاشتن موارد مجعولی که قبلا تمامی آنها به ایران ارائه شده بود به بهانه یادآوری شرکت کنندگان، فضا را مسموم ساخته و محیط همکاری اخیر را که جنابعالی و اینجانب تلاش نمودیم پس از نشست قبل شورا ایجاد نماییم، تخریب نمود.
در همان جلسه توجیهی من به نوبه خود میتوانستم جزئیات مذاکرات محرمانه در ایران را مطرح نمایم لکن بمنظور جلوگیری از تقابل با دبیرخانه با آگاهی از اینکه معدودی از کشورها غربی مایل هستند که شاهد چنین وضعیتی باشند، از انجام چنین کاری خودداری نمودم و بنابر این آنها را مایوس ساختم. به هرحال چنین اقداماتی از سوی دبیرخانه میبایستی یکبار و برای همیشه متوقف گردد.
اجازه دهید به عناصر مثبت گزارش شما که نشان دهنده تعهد کامل کشور متبوع من به وظایفش وفق موافقتنامه جامع پادمان است، نگاهی داشته باشیم.
a) آژانس قادر بوده است به راستی آزمایی عدم انحراف مواد و فعالیتهای هستهای اظهار شده در ایران ادامه دهد.
b) ایران با آژانس برای بهبود اقدامات پادمانی در کارخانه صنعتی غنی سازی سوخت (FEP- تاسیسات غنی سازی در نظنز ) همکاری داشته است.
c) ایران امکان دسترسی به IR-40 ( رآکتور آب سنگین ) را بمنظور راستی آزمایی اطلاعات طراحی فراهم ساخته است.
d) ایران و آژانس در خصوص بهبود ارائه گزارشهای حسابرسی رکوردهای عملیاتی به توافق رسیدند.
e) ایران و آژانس همچنین در خصوص ملزومات دسترسی بموقع برای بازرسیهای سرزده نشده به توافق رسیدند.
f) آژانس تایید نمود که هر دو کارخانه FEP و PFEP همانگونه که اعلام شده بود ( بطور مثال با اورانیوم u-235 با غنای کمتر از 5% ) در حال عملیات بودهاند.
g) پس از گزارش قبلی آژانس با موفقیت سه بازرسی سرزده را به انجام رساند. از مارس 2007 مجموعا 29 بازرسی سرزده از FEP (تاسیسات غنی سازی نطنز) به انجام رسیده است.
h) مواد هستهای در کارخانه نیمه صنعتی غنی سازی سوخت (PFEP) همچنین محوطه آبشارها و ایستگاههای خوراک دهی و کنار گذاری تحت اقدامات مراقبتی و نظارتی آژانس قرار دارند.
i) آژانس راستی آزمایی اطلاعات طراحی را در UCF به انجام رساند. آژانس قادر بود تایید نماید که تاسیسات با اطلاعات طراحی ارائه شده از سوی ایران به آژانس منطبق است.
j) آژانس نتیجه گیری نمود که موجودی مواد هسته ای در UCF، با در نظر گرفتن عدم قطعیت اندازه گیری معمول مربوط به کارخانه های تبدیل اورانیوم یا خروجیهای مشابه، همانگونه که توسط ایران اعلام شده با آن نتایج همخوانی دارد وآژانس یک سیستم نظارتی و مراقبتی را در آن تاسیسات در 25-22 اوت 2009 نصب نمود.
k) هیچ نشانه ای از فعالیتهای مرتبط با بازفرآوری وجود نداشت.
l) آژانس قادر خواهد بود تا موجودی همه مواد هستهای در تاسیسات را راستی آزمایی کرده و تراز مواد هستهای بعد از پاکسازی تلههای سرد (cold traps) به انجام برساند.
بنابر این جمهوری اسلامی ایران به وظایفش وفق موافقتنامه جامع پادمان پایبند است.
حال اجازه دهید به نکات منفی گزارش نگاهی بیندازیم:
a) در عین حال ایران متن اصلاح شده ترتیبات فرعی، بخش عمومی، کد1/3، در مورد ارائه زود هنگام اطلاعات طراحی را اجرا نکرده است.
b) ایران فعالیتهای مرتبط با غنی سازی یا عملیاتش روی پروژههای مرتبط با آب سنگین را آنگونه که از سوی شورای امنیت الزام شده، بحال تعلیق درنیاورده است.
c) ایران برخلاف درخواستهای شورای حکام و شورای امنیت، پروتکل الحاقی را به اجرا درنیآورده است
d) و نه با آژانس در ارتباط با موضوعات باقیمانده مورد ملاحظه که بمنظور مرتفع ساختن احتمال ابعاد نظامی برنامه هستهای ایران نیازمند توضیح هستند، همکاری داشته است. متاسفانه آژانس قادر نبوده است در طول یکسال ایران را به هیچ گونه مذاکرات محتوایی در باره این موضوعات باقیمانده وارد سازد.
توضیحات در خصوص نکات یادشده بالا:
a) پروتکل الحاقی یک سند الزام آور حقوقی نیست و همانگونه که جنابعالی گزارش نمودهاید حدود 80 کشور پروتکل الحاقی را اجرا نمیکنند. درخواست از ایران برای تصویب یا اجرای پروتکل الحاقی، که یک سند غیر الزام آور حقوقی است، در مخالفت با حقوق بین الملل و تصمیم حاکمیتی هریک از کشورهای عضو است.
بنابر این تعلیق اجرای پروتکل الحاقی نقض موافقتنامه پادمان (INFCIRC/214) محسوب نمیگردد اگرچه جمهوری اسلامی ایران بطور داوطلبانه بمدت بیش دو و نیم سال پروتکل الحاقی و متن اصلاح شده کد 1/3 را به اجرا گذاشت. معدودی از کشورها در جهت گیری مخالف مسیر این اقدامات داوطلبانه که از سوی جمهوری اسلامی ایران به اجرا درآمده بود، بطور غیر قانونی موضوع هستهای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارسال داشتند. متعاقبا اقدامات داوطلبانه ایران بموجب قانون مصوب مجلس ایران به حال تعلیق درآمد.
b) پس از درخواست جنابعالی از رئیس جمهور وقت ایران، تهران با اجرای متن اصلاح شده ترتیبات فرعی، بخش عمومی ،کد1/3، موافقت نمود. در عین حال همانگونه که در مطالب یادشده بالا توضیح داده شد این اقدام نیز متعاقب تصمیم مجلس ایران بحال تعلیق درآمد اگرچه ایران هنوز ترتیبات فرعی، بخش عمومی، کد1/3 مورد توافق در فوریه 1976 را اجرا می نماید.
c) طبق برنامه عمل مورد توافق بین ایران و آژانس، مطالعات ادعایی از سوی ایران بطور کامل مورد بررسی قرار گرفت و این بند در برنامه عمل خاتمه یافت. انتظار برای دور دیگری از مذاکرات کاملا برخلاف روح و مفاد این موافقتنامه که هردو طرف به آن متعهد هستند، است.
یادآوری میکنم که متن یادشده حاصل مذاکرات سخت میان سه نفر از مقامات عالی مسئول در ارگانهای پادمان، حقوقی و سیاست گذاری آژانس می باشد. بطور زیاد انتظاراست که اژانس به توافقات خود با اعضا احترام بگذارد در غیر اینصورت اعتماد و اطمینان دو جانبه که لازمه همکاری پایدار است در مخاطره قرار خواهد گرفت.
اجازه بدهید یک نگاه کوتاهی به مطالعات ادعایی داشته باشیم:
a) خاطرنشان میسازم که متعاقب مذاکرات بین جنابعالی و دبیر وقت شورایعالی امنیت ملی ایران در سال 2007، جمهوری اسلامی ایران برای حل و فصل تمامی موضوعات باقیمانده و رفع هرگونه ابهام مربوط به گذشته و حال در خصوص ماهیت فعالیتهای هستهای صلح آمیزاش ابتکار مهمی را در جولای 2007 اتخاذ نمود.
بایستی تاکید نمود که هدف اصلی برنامه عمل که متعاقبا در آگوست 2007 بین ایران و آژانس مورد توافق قرار گرفت، حل و فصل گام به گام تمامی موضوعات باقیمانده برای یکبار و همیشه و بمنظور جلوگیری از کشیده شدن بیشتر موضوع و ادامه فرآیند پایان ناپذیر، بود.
b) بر اساس برنامه عمل آژانس فهرستی از 6 موضوع باقیمانده را به جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در بخش اول سند INFCIRC/711 منعکس شده ارائه نمود: این 6 موضوع باقیمانده عبارت بودند از: 1- آزمایشهای پلوتونیوم 2- سانتریفیوژهای p1/p2 3- منبع آلودگی در تجهیزات دانشکده فنی 4- سند اورانیوم فلزی 5- پلونیوم 210 و 6- معدن گچین.
c) تفاهم نامه ایران و آژانس هرگز باصطلاع مطالعات ادعایی را که در بخش سوم INFCIRC/711 باختصار به آن اشاره شد، در زمره موضوعات باقیمانده قرار نداد، در غیر این صورت طرفین میبایستی در بخش دوم INFCIRC/711 به آن میپرداختند.
بایستی این واقعیت را بخاطر داشت که موضوعاتی از قبیل انفجارات با قدرت بالا و موشک با قابلیت بازگشت خارج از حیطه شرح وظایف اساسنامهای آژانس هستند. بعلاوه در صورتی که باصطلاع مطالعات ادعایی موضوعات باقیمانده محسوب میشدند، ایران و آژانس همانگونه که در بخش دوم INFCIRC/711 عمل کردند میبایستی یک مدالیته را برای بررسی آنها تنظیم و مورد توافق قرار میدادند. در نتیجه ایران و آژانس تصمیم گرفتند که در بخش سوم INFCIRC/711 اشاره مختصری به مطالعات ادعایی داشته باشند و درمورد یک رهیافت متفاوت برای آن بشرح زیر به توافق برسند:
"ایران تاکید نمود که مطالعات ادعایی زیر را بعنوان ادعاهای سیاسی و بی پایه محسوب مینماید. در عین حال آژانس دسترسی ایران به اسنادی را که در اختیارش است فراهم مینماید... ایران بعنوان نشانه حسن نیت و همکاری با آژانس، پس از دریافت تمامی اسناد، آنها را بررسی نموده و ه آژانس را از ارزیابی خود مطلع خواهد کرد."
d) بر اساس تفاهم یاد شده بالا، آژانس ملزم بود که تمامی اسناد را به ایران ارائه نماید و آنگاه صرفا از ایران انتظار میرفت که « آژانس را از ارزیابی خود مطلع نماید». هیچگونه ملاقات، مصاحبه با اشخاص و یا نمونه برداری برای بررسی این موضوع در نظر گرفته نشده بود. مع الوصف ایران با در نظر داشتن مراتب فوق الاشاره و بر اساس حسن نیت با موافقت برای انجام گفتگوها با آژانس فراتر از تفاهم نامه یاد شده عمل نمود، اسناد مثبته لازم را ارائه داد و آژانس را از ارزیابی خود مطلع نمود. در همین حال آژانس، با امتناع از ارائه تمامی اسناد به ایران در خصوص باصطلاح مطالعات ادعایی، به وظایف خود بموجب بخش سوم INFCIRC/711 عمل نکرد.
e) جنابعالی در گزارشهای خودتان در نوامبر 2007 و فوریه 2008 ، صراحتا عنوان داشتید که تمامی شش موضوع باقیمانده حل و فصل گردیده و جمهوری اسلامی ایران به تمامی پرسشها در باره موضوعات باقیمانده منطبق با برنامه عمل پاسخ داده است. بدنبال اجرای موفقیت آمیز برنامه عمل که به حل و فصل تمامی شش موضوع باقیمانده انجامید، ، دولت ایالات متحده با ناخرسندی از نتایج حاصله ، یک بازی سیاسی را پیرامون بخشی از برنامه عمل تحت عنوان مطالعات ادعایی آغاز نمود. بنابر این دولت ایالات متحده با مداخله در کار آژانس و اعمال فشارهای سیاسی مختلف تلاش نمود که فضای مبتنی بر همکاری بین جمهوری اسلامی ایران و آژانس را مسموم سازد.
f) علیرغم این واقعیت که اسناد باصطلاح مطالعات ادعایی به ایران تحویل داده نشدند، جمهوری اسلامی ایران با دقت تمامی مدارک را که بوسیله دولت آمریکا برای نمایش آنها توسط آژانس از طریق PowerPoint تهیه شده بودند بررسی کرد و آژانس را از ارزیابی خود مطلع نمود. در این چارچوب نکات مهم زیر را خاطرنشان می سازم:
i. آژانس هیچ گونه سند رسمی یا واجد اعتباری که حاوی شواهد مستند مرتبط با ایران در مورد مطالعات ادعایی باشد به ایران تحویل نداد.
ii. دولت ایالات متحده اسناد اصلی را به آژانس تحویل نداد زیرا در واقع هیچ سند معتبری در اختیار ندارد و تمامی آن مدارک جعلی هستند. آژانس نسخه اصلی هیچ سندی را به ایران تحویل نداد و هیچ یک از اسناد و مدارکی که به ایران نشان داده شدند تایید اعتبار نشده و ثابت شده بودند که همگی ادعاهای جعلی، بی پایه و دروغین هستند که به ایران نسبت داده شدهاند.
iii. چگونه می توان ادعاهایی را علیه کشوری بدون ارائه نسخه اصلی اسنادی که تایید اعتبار شده باشند مطرح ساخت و از آن کشور خواست که بیگناهی خود را ثابت نماید یا بخواهد که توضیحات ماهوی ارائه نماید.
iv. آژانس طی یک سند مکتوب مورخ 13 می 2008 صراحتا ابراز داشته است: « هیچ سندی که ارتباط بین نمک سبز و دیگر موضوعات باقیمانده در مورد مطالعات ادعایی موسوم به آزمایشهای انفجارات با قدرت بالا و موشک با قابلیت بازگشت را که به ایران تحویل یا ارائه شدهاند تصدیق نماید، وجود ندارد. این سند مکتوب این واقعیت را ثابت مینماید که اسناد مربوط به مطالعات ادعایی فاقد هرگونه همخوانی و انسجام است. مایه تاسف است که این واقعیت صریح ابراز شده از سوی آژانس هرگز در گزارشهای مدیرکل انعکاس نیافته است.
g) با درنظر گرفتن واقعیتهای فوق الذکر، و اینکه هیج سند اصلی در رابطه با مطالعات ادعایی وجود ندارد و هیچ گونه شواهد معتبر و مستند دال بر رابطهای بین این گونه ادعاهای جعلی و ایران موجود نیست،و هیچ گونه استفاده ای از مواد هسته ای در ارتباط با مطالعات ادعایی تشخیص وجود ندارد ( زیرا چنین موردی در واقع وجود ندارد )، همچنین با مد نظر قرار دادن این واقعیت که ایران وظایف خود را با ارائه اطلاعات و ارزیابی خود به آژانس به انجام رسانده است، و این واقعیت که جنابعالی قبلا در گزارشهای خود در ژوئن و سپتامبر 2008 عنوان نمودهاید که آژانس هیچ اطلاعاتی درباره طراحی عملی یا تولید قطعات مواد هستهای یک سلاح هستهای یا دیگر قطعات کلید از قبیل چاشنی یا در مود مطالعات فیزیک هستهای در اختیارندارد، بنابر این موضوع بایستی بسته شود.
h) چنانچه در نظر می بود که دیگر موضوعات علاوه بر مطالعات ادعایی ( نمک سبز، موشک با قابلیت بازگشت، انفجارات با قدرت بالا) از قبیل ابعاد نظامی احتمالی مطرح شود، از آنجا که تمامی موضوعات باقیمانده در یک فهرست کامل تهیه شده از سوی آژانس طی مذاکرات درج شده بودند، بنابر این این مسائل میبایستی از سوی آژانس در خلال مذاکرات درخصوص برنامه عمل مطرح میگردیدند. بخوبی میتوان دریافت که هیچ موضوع و موردی تحت عنوان ابعاد نظامی احتمالی در مدالیته وجود ندارد.
i) براساس آخرین گزارش بشماره GOV/2009/55 آژانس اظهار داشته است که اعتبار اسنادی که مبانی مطالعات ادعایی را تشکیل میدهند قبل تایید نیستند. این امر ارزیابی جمهوری اسلامی ایران مبنی بر اینکه مطالعات ادعایی مبتنی بر انگیزه های سیاسی بوده و ادعاهایی بی اساس هستند را ثابت کرده است.
j) جنابعالی در موارد متعددی تاکید کرده اید که آژانس قصد ورود به قلمرو امنیت کشورهای عضو ندارد. با کمال تعجب در این گزارش شما درخواست غیر موجه قبلی کارمندانتان را در تهران برای مذاکره با کارمندان نظامی ایران پیرامون مسئله موشکها و مواد منفجره منعکس کرده اید. این امر، بی شک مداخله در فعالیتهای نظامی متعارف محرمانه یک کشور عضو که مربوط به امنیت آن کشور می شود، محسوب میشود و از این رو در تضاد با موضع اعلام شده شما است.
k) اولین پاراگراف فصل چهارم برنامه عمل بیان می دارد:« این مدالیته تمامی موضوعات باقیمانده را پوشش می دهد و آژانس تایید می نماید که هیچ موضوع باقیمانده و ابهاماتی در خصوص گذشته و حال برنامه و فعالیتهای هستهای ایران وجود ندارد».
l) بر اساس پاراگراف اول فصل چهارم برنامه عمل که درآن آمده است :« این مدالیته تمامی موضوعات باقیمانده را پوشش می دهد و آژانس تایید می نماید که هیچ موضوع باقیمانده و ابهاماتی در خصوص گذشته و حال برنامه و فعالیتهای هستهای ایران وجود ندارد»، طرح عبارت جدید در پاراگراف 18 گزارش (GOV/2009/55) که آمده است " تعدادی از موضوعات باقیمانده بجا ماندهاند" یا در پاراگراف 28 گزارش که آمده است:« موضوعاتی باقی ماندهاند » نه تنها در تضاد با برنامه عمل می باشد بلکه برخلاف گزارش مدیرکل (GOV/2008/4 پاراگراف 54 ) است.
m) پاراگراف 5 فصل چهارم برنامه عمل بیان مینماید : « آژانس و ایران توافق نمودند پس از اجرای برنامه عمل یاد شده بالا و مدالیته مورد توافق برای حل و فصل موضوعات باقیمانده، اجرای پادمان در ایران به شیوه عادی به اجرا در خواهد آمد".
n) آژانس در پاراگراف 3، فصل چهارم برنامه عمل، اذعان نموده است که « هیات اعزامی آژانس بر این باور است که موافقتنامه در خصوص موضوعات یاد شده بالا بازدهی در اجرای پادمان در ایران و تواناییاش را برای نتیجه گیری درباره ماهیت صرفا صلح آمیز برنامه و فعالیتهای هستهای ایران بهبود خواهد بخشید». بر این اساس در حالی که برنامه عمل به اجرا درآمده است، آژانس موظف است که ماهیت منحصرا صلح آمیز برنامه هستهای ایران را تایید نماید.
o) جمهوری اسلامی ایران آژانس وظایف مورد توافق در برنامه عمل را بطور کامل اجرا نموده اند، بدین منظور ایران گامهای داوطلبانهای را فراتر از وظایف قانونیاش بموجب موافقتنامه جامع پادمان برداشته است.
با توجه به مراتب فوق الذکر و گزارش اخیر جنابعالی(GOV/2009/55) که تایید مینماید ایران با مطلع ساختن آژانس از ارزیابی خود وظایفش را در رابطه با مطالعات ادعایی کاملا به انجام رسانده، و تحولات بسیار مثبت و همکاری مشترک سازنده ایران و آژانس از جنابعالی قویا انتظار میرود اعلام نمایید برپایه آخرین بند برنامه عمل (INFCIRC/711) اجرای پادمان در ایران به شیوه عادی انجام خواهد شد. به جنابعالی اطمینان میدهم که با انجام چنین اقدامی همچون یک میراث، فصل جدیدی را برای اعتمادسازی متقابل و اطمینانی که منجر به ارتقاء همکاری میشود، خواهید گشود و آنگاه موقعیت بهتری برای پاسخگویی به سوالات، چنانچه سوالی وجود داشته باشد، مشابه با روش دیگر کشورهای عضو و مطابق با موافقتنامه پادمان ایجاد خواهد شد.