تصور نویسنده بر آن بود که پس از آن همه اتفاقات و بحثها که همه نشان از شکست این پروژه داشت، دولتمردان هم از خیر آن گذشتهاند و با سکوت خود، خواهان فراموششدن آن هستند؛ اما یکباره، خبری اینگونه در رسانهها خودنمایی کرد: با توافق وزارتخانههای صنایع و ارتباطات، سیمکارتهای اپراتور سوم فقط با گوشی تولید داخل عرضه میشوند.
شرح متن و حاشیه ماجرای تولید گوشی داخلی (که حاشیهاش از متن آن فراتر رفته) چندان نیاز به تکرار ندارد. در این مجال، به بهانه این خبر، 2نکته را یادآور میشویم و باقی قضایا را به اهل فکر و اندیشه وامیگذاریم؛
اما قبل از آن، مقدمهای کوتاه:آنچه برنامهریزان و مدیران وزارت صنایع از همان ابتدا بهعنوان انگیزه اصلی این پروژه بر آن پای میفشردند، حمایت از تولید داخل بود؛ موضوعی که همه صنعتگران و تحلیلگران صنعت مخابرات به آن اعتقاد دارند؛ آنگونه که خواسته همیشگیشان از دولت، لحاظ کردن این مهم در برنامهها و تصمیمات کلان صنعت (بهویژه صنعت مخابرات) بوده و هست.
اما این بار، بسیاری از کارشناسان بر این عقیده بودند که بنا به دلایل بسیار تولید گوشی تلفن همراه داخلی به سرانجام نمیرسد؛ دلایلی که بسیار گفتهاند و مسئولان هم شنیدهاند: از جمله، سرعت زیاد تغییرات تکنولوژی در این حوزه، ناتوانی در رقابت با غولهای تولیدکننده جهانی گوشی؛ آن هم غولهایی که خود برای بقا با هم ادغام میشوند. به همین دلیل، این پروژه نمیتواند محمل مناسبی برای حمایت از تولید داخل باشد. تجربة دو سهسال اخیر هم چیزی غیراز این را نشان نمیدهد.
حال، این خبر تازه و طرح دوباره این موضوع، نشان میدهد مسئولان امر نه از تجربه این شکست درس گرفتهاند و نه بهنظرات متخصصان و دلسوزان وقعی مینهند! با وجود این، شاید پرداختن به این موضوع برحسب یادآوری، خالی از لطف و فایده نباشد، باشد آنان که مهار صنعت کشور را به دست دارند، این قافله را به سوی کعبه رشد و موفقیت رهنمون شوند.
اگر مدیران عالیرتبه صنعت ما بهدنبال حمایت از تولید داخل در حوزه مخابرات هستند، بسترهای بسیاری برای تحقق این نیت خیر وجود دارد؛ حمایت از تولید تجهیزات یا ارائه خدماتی که تجربههای موفقیتآمیزی از آنها در مخابرات ما وجود دارد، میتواند و باید جایگزین پروژهای چون تولید گوشی داخلی شود؛ تجربههایی مانند تولید سوئیچهای تلفن ثابت و همراه و حتی آنتنهای تلفن همراه و ارائه نرمافزارهای تخصصی.
حتی اگر نیاز و اصراری برای ورود به زنجیره تولید گوشی و تعامل و همکاری با سازندگان جهانی آن هم هست، میتوان با کمی تدبیر و تأمل، توانمندیهای داخلی را مفید و نتیجه بخش به کار بست؛ همکاری با سازندگان معظم گوشی تلفن همراه در تولید نرمافزارهای مخصوص گوشی، یکی از راههای تحقق این خواسته است.
البته همه اینها به شرط آن است که واقعاً بیان این شعار و پیگیری این پروژه، برخاسته از اعتقاد واقعی مسئولان به حمایت از توان داخلی باشد؛ چیزی که متأسفانه شواهد چندانی برای تأیید آن وجود ندارد؛
درحالیکه محصولات خارجی (و بهویژه محصولات بنجل وبی کیفیت چینی)، بازار مخابرات ما را اشغال کردهاند و حتی توانمندیهای داخلی در حوزة نرمافزارهای مخابراتی (که نقطة قوت و مزیت مخابرات ما محسوب میشود) زیر سایة سنگین حضور شرکتهای خارجی (و باز هم متأسفانه چینیها) پنهان شده است (همانند پروژه بیلینگ یا صورتحسابگیری همراه اول)، سخن گفتن از توان داخل و بهانه قرار دادن آن برای توجیه یک پروژة از پیششکستخورده، چندان مقبول صاحبنظران بیطرف قرار نمیگیرد.
افزایش تعرفه واردات گوشی خارجی که بهزعم مدیران صنعت ما، به رقابتپذیر کردن گوشی داخلی با گوشی خارجی میانجامید و در نتیجة آن، افزایش قاچاق گوشی، تا آنجا که 90درصد گوشیهای موجود در بازار از کانال قاچاق وارد شد و سپس برای رفع این معضل، تصمیم به رجیستر کردن گوشیهای وارداتی و پس از آن، شرکت مخابرات برای انجام این کار و سرانجام، بینتیجهماندن همه تلاشها برای جاندادن به پروژه تولید گوشی داخلی و در پایان و مهمتر از همه، بینصیب ماندن کاربران از گوشیهای مناسب، باکیفیت و در عین حال با قیمت معقول.
این بار هم گویا قرار است براساس خبری که ابتدا نقل کردیم، حاشیهای بس نگرانکنندهتر به این ماجرا افزوده شود: استفاده از دم اپراتور سوم برای زنده کردن این جسم بیجان و تحقق این معجزه دستنیافتنی!
سعید سلیمانی