همشهری آنلاین – مریم سرخوش: صدای خنده و فریادشان فضای سالن را پر کرده. قد و نیم قد روی دست و بال مادران بالا و پایین میروند. یک لحظه آرامش ندارند، انگار میدانند تا همین چند ماه قبل قرار بوده فرصت زندگی و نفس کشیدن از آنها گرفته شود و حالا پرشورتر از دیگران زندگی را آغاز کردهاند. آمارشان حالا ۶ هزار نفر است و چند ماه دیگر با تولدهای تازه به ۸ هزار نفر هم میرسند. این کودکان همانهایی هستند که خبر آمدنشان یک غم به دل مادرانشان نشاند و آنها را روانه جایی کرد که یکجوری از دستشان خلاص شوند. اما به لطف مراکز نفس که تقریبا دوسالی از عمر راهاندازیشان میگذرد، فرصت زندهماندن را زیباتر از همیشه به دست آوردهاند.
از همه بیشترش دوستش دارم
مهلا روی پای مادرش نشسته و خیره به فضای سالن نگاه میکند. فرزند سوم است و زاده یکی از روستاهای همدان. مادرش میگوید: روزی که فهمیدم برای بار سوم باردار شدم، انگار دنیا روی سرم خراب شد. شوهرم راضی نبود و میگفت که باید سقط شود. به مامای روستا مراجعه کردم و شماره یکی از مراکز نفس را به من داد. البته نگفت که میخواهند مرا از سقط منصرف کنند و وقتی تماس گرفتم، کلی صحبت کردیم و در نهایت تصمیم گرفتیم که او را نگه داریم. حالا مهلا ۱۰ ماهه است و او را حتی از دو فرزند اولم بیشتر دوست دارم. خدا را شکر که به جمع ما اضافه شد.
نفس چهارم
دنیا هم از چهارمحال و بختیاری آمده. او چهارمین فرزند خانواده است و روزهای اولی که خبر بارداری مادر به گوش همه رسید، تقریبا همه مخالف آمدنش بودند. مادرش میگوید: چارهای نداشتم، از پس همان سه تا بچه هم بر نمیآمدیم و نمیتوانستیم هزینهها را افزایش دهیم. به دنبال جایی بودم که فرزندم را سقط کند و به مرکز نفس رسیدیم. آنها با من و همسرم صحبت کردند و تصمیم گرفتیم که از سقط منصرف شویم. حالا این کودک ۹ ماهه، روشنایی قشنگ زندگی ما شده است. شنیدیم که به لحاظ اقتصادی بستههای حمایتی به ما میدهند، اما تا همین امروز هیچ اقدامی برای ما نشده. هر چند که با وجود همه سختیها حالا یکی از قشنگترین دلخوشیهای زندگی من و همسرم همین دنیایی است که در آغوشم خوابیده است.
شادی زندگیمان چند برابر شده
اهورا هم زاده یکی از شهرهای کهگیلویه و بویراحمد است. خانوادهاش را با تولدش ۶ نفره کرد و حالا فقط یک لبخند تحویل اطرافیان میدهد که من بالاخره آمدم. مادرش میگوید: من دو پسر و یک دختر داشتم و به دلیل فشار خون و مشکلات مالی نمیخواستم او را نگه دارم. به یکی از ماماها در خانه بهداشت مراجعه کردم و درخواست دادم که فرزندم را سقط کنم. او تلاش کرد که ما را به نفس متصل کند. مرا راهنمایی کردند و زیرنظر بودم که فرزندم به سلامت به دنیا بیاید. من میخواستم کودکم را سقط کنم بدون این که به او به عنوان یک انسان یا موجود زنده نگاه کنم. حالا اهورا را خیلی دوست دارم و بسیار خوشحالم که حفظش کردم. از زمانی هم که به دنیا آمده، شادی زندگیام چندین برابر شده است. اگر جایی باشد که بتوانم خانوادهای را از سقط منصرف کنم، حتما پیشقدم خواهم بود.
این مادر به مشکلات اقتصادی که گریبان همه خانوادههای ایرانی را گرفته هم اشاره میکند و میگوید: ارزش دارد که فرزند بیشتری داشته باشیم اما به هر صورت دولت هم باید اقداماتی برای حمایت از ما در نظر بگیرد. ما از نظر مالی در مضیقه هستیم و تا همین حالا حتی یک وام هم به ما ندادهاند اما خدا را شکر که خانواده خوبی دارم و فرزندم را نکشتم.
داستان نفس
ماجرای مراکز نفس از دو سال پیش شروع شد، از سوی سازمان جامعه بسیج پزشکی و یک به یک در شهرهای مختلف کشور راهاندازی شدند.
حالا به گفته محمد حسین زارعزاده، مسئول بسیج جامعه پزشکی، در حال حاضر بیش از ۳۰۰ مرکز مردمی نفس در کشور دائر است. فعالیت این مراکز با همراهی وزارت بهداشت از دو سال گذشته تاکنون باعث شده که ۶ هزار کودک از سقط نجات پیدا کنند و به دنیا بیایند.
به گفته زارعزاده ۲ هزار انصراف از سقط دیگر هم هست که منجر به افزایش آمار تولد این فرزندان میشود تا جمعیتی پویا، جوان و بانشاط برای آینده ایران رقم بزنند.
قصه غمانگیز سقط
قابل انکار نیست که سقط داستان غمانگیزی دارد. از دست رفتن یک جان و آسیبها و تهدیدهایی که برای مادر، خانواده و اطرافیان به وجود میآید. راوی این آسیبها در اولین رویداد ملی نفس علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت است. او به اثرات اقتصادی سقط که بر خانوادهها به دلیل از دست دادن مولدی، هزینههایی که باید برای مراقبتهای پس از سقط پرداخته شود اشاره میکند و میگوید: سقط جنین هزینههای اجتماعی هم دارد، از جمله از دست دادن مادر به دلیل مرگ متعاقب سقط، ناخوشی مادر به دلیل عوارض بعد از سقط و احساس شرم و گناه که موجب اختلال در روابط خانوادگی میشود.
البته این همه ماجرا نیست و به گفته رئیسی کاهش روند تولدها در کشور آسیبهای مهم دیگری هم دارد: آمار مرگهای سالانه در ایران حدود ۴۵۰ هزار و تولدها هم حدود یک میلیون هستند. یعنی سالانه چیزی حدود ۵۵۰ هزار نفر به جمعیت کشور اضافه میشود. با این روند تا ۱۷ سال دیگر از هر سه ایرانی یک نفر سالمند خواهد بود. با سالمند شدن جمعیت هم افزایش آمار مرگ و میر را خواهیم داشت که با روند کاهشی تولدها، رشد جمعیت قطعا صفر خواهد شد و در سال ۱۴۸۰ جمعیت ایران حدود ۴۲ میلیون نفر میشود.
به گفته رئیسی این در حالی است که آن زمان جمعیت همسایه شرقی ایران ۵۵۰ میلیون نفر و همسایه غربی ۳۸۰ میلیون نفر خواهد بود و عمق فاجعه جمعیت کمی است که ایران خواهد داشت که البته نیمی از آن سالمند هستند. این اتفاق درباره ژاپن رخ داده و سالانه ۵۰۰ مدرسه در این کشور به دلیل نبود دانشآموز تعطیل میشود.
تفاوت کاهش جمعیت در ایران و جهان
کاهش جمعیت جوان به یک معضل جهانی بدل شده اما به گفته معاون وزیر بهداشت ایران یک تفاوت مهم در این باره دارد، این که ایران تنها کشور در دنیاست که این اتفاق ظرف ۱۰ سال در آن رخ داده و از شش فرزندی به کمتر از سه رسیده است.
او تاکید میکند: این روند کاهشی در کشورهای دیگر ۴ تا ۶ دهه زمان برده است. به همین دلیل اهمیت دارد که این مساله تبیین شود چون ۱۰۰ تا ۱۵۰ سال دیگر کشوری به نام ایران وجود نخواهد داشت و باید آن را جدی گرفت.
چرا سقط؟
چه اتفاقی رخ میدهد که یک خانواده اجازه حیات به جنین یا نوزاد آینده را نمیدهد؟ رئیسی این سوال را مطرح میکند و میگوید: تقاضای سقط در کشور بالاست و باید آسیبشناسی شود. تغییر نگرش و فرهنگ در این باره اهمیت دارد اما همه ماجرا نیست. شاید کمتر کسی این نکته را بداند که در بسیاری از کشورهای دنیا از جمله اروپاییها سقط به طور کلی ممنوع است. آمارهایی هم در این باره وجود دارد که شامل موارد زیر است.
* سال ۲۰۲۱ سازمان جهانی بهداشت (WHO) اعلام کرد که سالانه ۴.۷ تا ۱۳.۲درصد از مرگهای مادران به سقطهای غیرایمن مربوط است.
* سال ۲۰۲۴ هم WHO اعلام کرد که سالانه حدود ۷۳ میلیون سقط جنین القایی در سراسر جهان رخ میدهد که این معادل حدود ۲۰۰ هزار مورد سقط روزانه است.
* مطالعات انجام شده طی سالهای ۸۶ تا ۹۸ هم نشان میدهد که فروانی سقط در کشور سالانه ۲۳۰هزار تا ۴۵۰ هزار مورد بوده است.
تلاش برای کاهش تقاضای سقط
رئیسی در ادامه با تاکید بر این که باید کاری کنیم که دغدغهها و تقاضای سقط در کشور کاهش پیدا کند، عنوان کرد: نخواستن فرزند ۴۱ درصد، مشکلات مالی ۲۱ درصد، بدموقع بودن بارداری ۲۰درصد و سایر عوامل ۱۸ درصد، مهمترین دلایل سقط عمدی است. شیوع سقط عمدی هم در زنانی که همسرانشان بیکار یا دارای شغل آزاد بوده و در زنان ۳۰ تا ۴۰ ساله بیشتر بوده است.
او همچنین درباره شکایتهای قضایی از سقطهای غیرقانونی هم عنوان میکند: در یک مطالعه از ۲۷۰۰ شرکتکننده مشخص شد که ۱۷ درصد از زنان حداقل سابقه یک سقط جنین غیرقانونی را تجربه کردهاند. ۸۳.۷ درصد از زنان بعد از سقط غیرقانونی گزارش یک عارضه بسیار شدید داشتند، ۸۴ درصد نیازمند بستری شدهاند و حدود ۱۰ درصد از زنان هم اختلاف خانوادگی بعد از سقط را تجربه کردهاند.
این مسئول ادامه میدهد: شرکتکنندگان در این مطالعه همچنین به این سوال که آیا سقط را به دیگران پیشنهاد میکنند پاسخ دادهاند که ۷۷ درصد پاسخها خیر بوده و ۸۵ درصد احساس گناه داشته و ۲۱ درصد هم احساس پشیمانی از سقط. ۸۰ درصد هم اعلام کرده بودند در صورت بارداری بعدی اقدام به سقط نخواهند کرد.
معاون وزیر بهداشت به یک مطالعه جدید در شهر قزوین هم اشاره میکند و میگوید: این مطالعه در ۱۴۰۲ انجام شد و نشان داد که ۲۷، ۷ درصد مادران خودشان اقدام به سقط کردهاند. در فضای مجازی به راحتی دارو و خدمات سقط عرضه میشود و به سرعت به دست مردم میرسانند. باید جلوی این اقدامات گرفته شود. در این باره نیاز به برخورد قضایی درباره اقداماتی که زنان را به سمت سقط جنین سوق میدهند داریم، اما باید کاری کنیم که تقاضای سقط هم کاهش پیدا کند.
نجات ۸ هزار کودک
آمار مراجعه به مراکز نفس در حال افزایش است، ۱۰ هزار خانواده تحت مشاوره قرار گرفتهاند و تلاش برای افزایش این عدد ادامه دارد. هر چند که نجات حتی یک کودک از سقط هم لبخند را به لب فعالان مراکز نفس مینشاند.
صابر جباری فاروجی، رئیس اداره جوانی جمعیت وزارت بهداشت درباره خانوادههایی که در مراکز نفس، مشاوره گرفته و از سقط منصرف شدهاند به همشهری میگوید: حدود ۱۰ هزار خانواده به این مراکز مراجعه کردند و موفق شدیم ۸ هزار خانواده را از انجام سقط منصرف کنیم. از این تعداد ۶ هزار کودک متولد شده و ۲ هزار کودک دیگر هم طی ماههای آینده متولد خواهند شد.
او درباره سرنوشت ۲ هزار خانواده دیگر که آیا اقدام به سقط جنین فرزندشان کردهاند، میگوید: آنها قانع نشدند و دیگر به ما مراجعه نکردند. به همین دلیل اطلاعی نداریم که فرزندانشان دچار چه سرنوشتی شدهاند.
جباری درباره اقداماتی که برای خانوادههای مراجعهکننده به مراکز نفس ارائه میشود، عنوان میکند: این خانوادهها نیازهای مختلفی دارند. اما بیشترین تمرکز ما بر ارائه خدمات روانشناسانه است، ابعاد عاطفی مادری و والدگری به آنها آموزش داده میشود، در برخی موارد اقدامات مددکاری و حمایتی هم صورت میگیرد. به این صورت که هزینه سونوگرافی و ویزیت آنها رایگان میشود. بستههای غذایی هم اگر نیاز داشته باشند، در حد توان به آنها ارائه میشود.
این مسئول تاکید میکند: این مادران زمانی که شناسایی و از سقط منصرف میشوند، در شبکه بهداشت قرار میگیرند و برای آنها پرونده بارداری تشکیل میشود و کلیه مراقبتهای بارداری را دریافت میکنند.
البته آمار کودکان نجات یافته از سقط بیشتر از این عدد است چون همراه مراکز نفس، شبکههای بهداشت هم هم همین اقدام مشابه را انجام میدهند. این نکته را علیرضا رئیسی، معاون بهداشت وزارت بهداشت در حاشیه رویداد ملی نفس به همشهری اعلام میکند و میگوید: علاوه بر مراکز نفس، بیش از ۲ هزار کودک با اقدامات انجام شده در شبکه بهداشت و درمان هم از سقط نجات یافتند که با تولد آنها آمار این کودکان به بیش از ۱۰ هزار نفر خواهد رسید.
برخورد با متخلفان اولویت وزارت اطلاعات شده است
کاملا مشخص است که یک سوی ماجرای سقط جنین در کشور کسانی هستند که خدمات سقط را ارائه میکنند، از افراد مجاز در حوزه پزشکی، مامایی و دارو گرفته تا غیرمجازها که به شکل زیرپلهای یا در فضای مجازی خدمات این حوزه را ارائه میکنند.
نکتهای که امیرحسین بانکیپور، نماینده مجلس و رئیس کمیسیون مشترک طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده هم به آنها اشاره میکند و در توضیح بیشتر به همشهری میگوید: در هر فضایی که داروهای سقط جنین پیدا شود از مطب پزشک گرفته تا داروخانهها باید مجوز آنها باطل شود و اینطور نیست که خطای اول و دوم برای آنها در نظر گرفته شود. بلکه در همان اولین اقدام باید برخورد لازم با این افراد صورت بگیرد و قضات باید در این زمینه جدیتر برخورد کنند.
او در پاسخ به این سوال که این افراد عمدتا به شکل غیرقانونی و زیرزمینی اقدام به عرضه چنین خدماتی میکنند، توضیح میدهد: در این باره نهادهای امنیتی موظف به برخورد با چنین تخلفاتی شدهاند. امسال این مساله جزو اولویتهای وزارت اطلاعات قرار گرفته است و امیدوارم که شاهد شناسایی هر چه بیشتر این افراد باشیم. به طور کلی اگر ۹ ماده قانونی جوانی جمعیت به شکل موفق عملیاتی شود، تمامی این موارد در آنها دیده شده است.
نظر شما