در ایران تشابه یک مراسم عروسی با ورزش در این است که هر دو آنها از حاشیه و مسایل مدیریتی رنج میبرند. شما دوست دارید مراسم ازدواجتان چگونه برگزار شود؟
1 - با برگزاری مراسم ازدواج موافق هستید؟
الف) فرصت بسیار خوبی است تا فامیل همسرم را بشناسم.
ب) چرا که نه؟ پول عروسی را عموی همسرم میدهد. از ما که چیزی کم نمیشود.
ج) همسرم فقط به ذوق جشن عروسی حاضر شد ازدواج کند. چهطور بهش بگویم که جشن نگیریم؟
د) یا جشن مفصل میگیری، یا قید من را میزنی!... فهمیدی؟!
2 - هنگامی که وارد مجلس عروسیتان میشوید، دوست دارید:
الف) با صدای بلند عروس و داماد به همه معرفی شوند و ناگهان یک نفر یک مشت سکه طلا روی هوا پخش کند.
ب) به هیچوجه دوست ندارید از جلوی تکتک میهمانان عبور کنید چون از فامیل همسرتان متنفر هستید.
ج) دوست دارید فقط به سراغ اقوام و دوستان نزدیک خودتان بروید و با آنها احوالپرسی کنید.
د) هرگز با کسی روبوسی نمیکنید تا ابتدای زندگی مشترکتان به خاطر آنفولانزای خوکی بستری نشوید.
3 - مایلید در جشن عروسیتان چه سبک پذیرایی از میهمانانهایتان به عمل آید؟
الف) چای و شیرینی، بدون شام
ب) یک پذیرایی بینظیر و استثنایی، طوری که میهمانها با موبایل از میز سلفسرویس شام فیلم بگیرند.
ج) چای و شیرینی، شام هم خورش قیمه و کشک بادمجان.
د) بیشتر افراد فامیل ما در خارج هستند. اگر عروسی نگیریم، بهتر است و خودمان را مسخره نکردهایم.
4 - دوست دارید مجسمه وسط کیک عروسیتان چه چیزی باشد؟
الف) مجسمه یک داماد با عروسی که اسکلت شده، چون 6سال نامزد بودیم و بالاخره داریم ازدواج میکنیم.
ب) مجسمه یک عروس که داماد را داخل چاه هل میدهد.
ج) مجسمه Jack Bauer
د) نه! از این لوسبازیها در نیاریا! بابام بدش میآید، بفهمد جلوی میهمانها داد و بیداد میکند! خوب نیست.
5 - آیا دوست دارید که بین مراسم خواستگاری و جشن عقد و ازدواجتان، فاصله زیادی وجود داشته باشد؟
الف) حداقل 17سال، چون طی این مدت بهتر با روحیات و خصوصیات اخلاقی همسر آیندهام آشنا میشوم.
ب) اگر 49سال هم باشد، باز نمیشود زنها را شناخت. ترجیح میدهم همان اول ازدواج کنم و چند سال غرغر نشنوم.
ج) هر چه فاصله این دو مراسم از هم بیشتر شود، اختلافنظر و حرف و سخنها بیشتر میشود.
د) برای من فقط مهم است که زودتر همسر آن پسر پولدار شوم تا خیالم راحت شود که نمیپرد.
6 - تصور میکنید که در جشن عروسیتان میزبان چند میهمان باشید؟
الف) 800 تا 1000نفر
ب) به اندازه میهمانان عروسی علی دایی
ج) فامیلهای ما همیشه با دوستهایشان میآیند و حتما 4برابر تعداد کارتهای عروسی میهمان میآید.
د) آدرس باغی که گرفتهایم آنقدر پیچدرپیچ است که نصف میهمانها پیدایش نمیکنند.
7 - دوست دارید که میهمانان جشن عروسیتان چه البسهای به تن داشته باشند؟
الف) لباس رسمی و فراک، مثل جشنواره کن
ب) فرقی نمیکند. فقط جان من طوری بیایید که آبرویم پیش فامیل زنم نرود.
ج) دوستهای من شلخته و بیکلاس هستند. کاش اصلا نیایند.
د) ترجیح میدهم بگویم با لباسهای بدون جیب بیایند تا میوهها را از روی میزها نپیچانند.
8 - اگر قرار باشد کادو عروسیتان را خودتان تعیین کنید، چه کادوهایی را ترجیح میدهید؟
الف) وسایل ساده و ضروری خانه، مثل ماشین ظرفشویی، سینمای خانگی یا لپتاپ وساید بای ساید
ب) پول نقد، چک پول، سکه، طلا و جواهر نمیگیرم اصلا. خانواده همسرم کلاهبردار هستند.
ج) از حالا گفته باشم! اگر کسی بلیت هواپیما کادو بدهد، آن را پرت میکنم توی صورتش. چون اگر بویینگ هم نوشته باشد، باز میرویم فرودگاه و میبنییم که توپولف است.
د) اصلا یاد بخش کادوها نبودم. حالا تا 3ماه بعد، سر کادوهایی که میگیریم دعوا داریم و همسرم فامیلهایش را به رخم میکشد.
9 - به نظر شما چه کسی باید تمام هزینههای جشن عروسی را پرداخت کند؟
الف) عروس و داماد، با هم! ما دو نفر با هم ازدواج میکنیم، نه افراد دیگر!
ب) خانواده عروس چون بالاخره یک احمق پیدا شد تا دختر بداخلاقشان را به خانه بخت ببرد.
ج) همان کسانی که قرار است بعدا هی توی زندگیمان دخالت کنند، خودشان پول شام را هم بدهند.
د) کجای ایران رسم است که کسی جز داماد پول شام را بدهد؟ جمع کنید این تست و لوسبازیارو!
10 - آیا دوست دارید که بلافاصله بعد از پایان مراسم عروسی، به سفر ماه عسل بروید؟
الف) درست نمیدانم، چون شاید والدینم تحمل دوریام را نداشته باشند.
ب) نه! من ذوق دارم کادوهایی که گرفتم را زودتر در خانهام بچینم.
ج) ازدواجم اجباری بود. امیدوارم هواپیمایمان توپولف باشد.
د) من و کامی، عروسیمان را در کیش گرفتهایم و میهمانها را هم به هتل بردیم. ماه عسل دیگر معنی ندارد.
11 - فهرست میهمانان جشن عروسی شما عبارت است از:
الف) دوستان دور و نزدیک تا جشنی جوان و با نشاط داشته باشید.
ب) فقط فامیلهایمان تا همه را بشناسیم و غریبه وارد تالار نشود. بلوتوثبازی هم نمیشود بعدا!
ج) وقتی میتوانیم با برگزار نکردن جشن عروسی کلی پول پسانداز کنیم، چرا پولمان را بریزیم توی شکم میهمانها؟
د) عروسی بههم خورد. الان فهمیدم شوهرم یک زن دیگر هم دارد. دارم میروم دم خانهاش تا آبروریزی کنم.
همشهری مسافر