نویسنده و کارگردان این نمایش مهدی ملکی است که پیش از این هم نمایشهای «آقاذبیح» و «مجلس آهوخوانی» را بر پایه نمایشهای ایرانی روی صحنه برده است. او در ضمن در صفحه اینستاگرامش محتواهای طنزی با موضوع تئاتر تولید می کند که یا مشکلات اهالی در آنها مطرح میشود یا بیننده را با پشت صحنه تئاتر آشنا میکند. ملکی در این مصاحبه از مضحکه سیاه میگوید که در هر دور اجرا تماشاگران زیادی داشته و ۵۰ یا ۶۰ شب روی صحنه بوده است و همینطور از وضعیت این روزهای نمایش ایرانی.
در باره نمایش چه توضیحی میتوانید بدهید؟
متن نمایش را سال ۹۴ نوشتم. متن اقتباسی از شبیه مضحک دیوان بلخ است که بهرام بیضایی و غلامحسین ساعدی هم از آن اقتباسهایی کردهاند. من هم با سبک خودم اقتباسی کردم که بیشتر تماتیک و ساختاری است. سال ۹۴ اجرا رفتیم که جواب داد و بازخوردها خوب بود. سال ۹۵ هم اجرای دیگری رفتیم و باز هم بازخوردهای خوبی گرفتیم. این اجراها در تماشاخانههای مشایخی و گندم روی صحنه رفتند. سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ هم همین نمایش را در تماشاخانه نوفل لوشاتو اجرا کردیم. قرار بود ۲۰ اجرا باشد که تبدیل به ۵۰ اجرا شد. بعد هم تصمیم گرفتیم در سالن شهرزاد هم این کار را بازتولید کنیم.
در این بازتولیدها کار تغییر کرده است؟
بله. تغییرات زیادی داشتهایم. از سال ۹۴ تا حالا خودم هم تغییر کردهام و کار هم طبعا تغییراتی داشته است. اصلا ذات سیاه بازی بهروز بودن است. ساختار کهنه است، ولی موضوع و محتوا بهروز است. ما سعی کردیم در ساختار هم نوآوری داشته باشیم و آن را بهروز کنیم. الان در واقع فقط یکی از بازیگران است که از اجرای اول تا امروز همراه کار بوده است.
آنطور که میگویید اجراهای طولانی داشته اید. هم چند دوره اجرا رفته اید و هم هر بار تعداد اجراها بالا بوده است. دلیلش این استقبال چه بوده است؟
نمایشهای شادیآور ایرانی از دل کوچه و بازار بیرون آمدهاند و چون از دل برآمده لاجرم بر دل مینشیند. مردم نسل به نسل این نمایشها را دوست داشتهاند و الان هم به آن حس نوستالژی دارند. از طرف دیگر مفرح بودن آن باعث شده که در این روزهای سخت مردم آن را دوست داشته باشند.
در این اجراها چقدر به قواعد نمایش ایرانی پایبند بوده اید؟ صددرصد بر اساس نمایشهای ایرانی پیش رفتهاید یا چیزی کم و اضافه کردید؟
اساس کار بر پایه نمایشهای ایرانی است. موسیقی، ساز و حضور سیاه. اما باز هم صددرصد از قواعد نمایشهای ایرانی پیروی نکردهایم. چون به نظرم جواب نمیدهد. معمولا سیاهبازیهایی که گروه ما کار میکنند، تلفیقی است. بخش عظیمی نمایش ایرانی است. یعنی رنگ و لعابش را از آنجا میآورد. اما طوری تغییر پیدا میکند که نسل زد هم با آن ارتباط برقرار کند. هدف اصلی اصلا نسل جدید است. بالاخره مخاطبان آینده این دست کارها آنها هستند.
اصولا وضعیت نمایشهای ایرانی چطور است؟
در این چند سال بهتر شده است. وقتی کارهای بیشتری از این دست تولید میشود، یعنی مخاطب آنها را دوست دارد. مخاطب سیاه بازی را بیشتر شناخته و از طرف دیگر خود هنرمندان تئاتر هم آن را بیشتر پذیرفته اند. قبل تر هنرمندان تئاتر این این دست نمایشها را سطح پایین میدانستند و ارج و قربی نداشت. ولی در این سالها نظرها تغییر کرده است. مخاطب عام هم خیلی استقبال میکند.
فکر میکنید چطور میشود بیشتر از این دست نمایشهای ایرانی حمایت کرد؟
ما یک سالن مختص این نمایشها داریم. تئاتر سنگلج مخصوص این نمایشهاست ولی یک سالن کم است. به نظرم بخش خصوصی خیلی خوب حمایت میکند. مثل همین تئاتر شهرزاد و نوفل شاتو. این تماشاخانهها نسبت به سالنهای دولتی حمایت بیشتری دارند. البته سالنهای دولتی هم حمایت میکنند، ولی این حمایت باید بیشتر شود و مخصوص چند نفر خاص نباشد.
شما در اینستاگرام هم بسیار فعال هستید. هم قبل از این نمایش محتواهای طنز درباره تئاتر تولید میکردید و هم برای این نمایش هر بار محتوای تبلیغاتی تولید میکنید.
در فضای مجازی افراد زیادی با موضوعات مختلف محتوا تولید میکنند و کمکم افراد دیگر، چه کسانی که در آن حوزه فعالیت میکنند و چه افراد دیگر، جذب میشوند. از طرف دیگر ما با جزییات یک حرفه از نزدیک آشنا نیستیم و زمانی که کسی که در این حرفه فعال است با ویدئوهایش جزییات کارش را توضیح میدهد، تازه با آن آشنا میشویم. در حوزه تئاتر چنین ویدئوهایی وجود نداشت. چند صفحه تئاتری بودند که برشهایی کوتاه از نمایشها را میگذاشتند.
که بیشتر هم تبلیغات تئاتری بود.
بله. در نهایت ویدئوهایی از تئاترها میگذاشتند بدون این که چیزی از طرف خودشان به آن اضافه شود. من زمانی که اجرایی در سنگلج داشتیم دو سه تا ویدئو تولید کردم که دیدم موفق شد. دوستان تئاتری هم آنهایی که میخواستند وارد کار تئاتر شوند و به خصوص بچههای شهرستانها خیلی استقبال کردند. از طرف دیگر قدیمیها هم بودند که آن را دوست داشتند. ولی به خصوص نسل جدید خیلی علاقهمند بود. وقتی این ویدئوها را میگذاشتیم تا جامعه آماری بیشتری آن را ببینند به نفع خودمان بود.
چند وقت است این صفحه را با این محتوا دارید؟
ده سال است صفحه را دارم. ولی اینطور که محتوای قابل تماشا برای دیگران تولید کنم، یک سال است.
با این توضیحات میتوانیم شما را بلاگر تئاتر بدانیم؟
نمیدانم چه عنوانی میشود به این کار داد. ولی کسانی که در این فضا فعالیت میکنند، این عنوان همراهشان هست، حالا در هر زمینه ای فعالیت میکنند. به نظرم بد هم نیس j.
نظر شما