اکنون باراک اوباما بعد از 8 سال از مذاکره بهجای جنگ با القاعده و متحدانش حرف میزند.
در این میان دیگر خبری از اسامه بن لادن رهبر مرموز القاعده نیست که در این هیاهوی جنگ مانند سوزنی در انبار کاه ناپدید شد. دیگر او برای کسی اهمیت دارد؟ در حقیقت دولت آمریکا موفقیتی برای پیدا کردن بنلادن نداشته است؛
هرچند فرضیههایی وجود دارد که او در شمال غربی پاکستان و در نزدیکی مرز افغانستان به سر میبرد. مناطقی مثل باجور که خیلیها احتمال مخفی شدن او در آن را میدهند؛اما همه اینها در حالی که فعالیت اطلاعاتی عملا در این مناطق امکان ندارد، بیش از یک حدس و گمان نیست.
روشهای اطلاعاتی مرسوم برای پیدا کردن شخصی مثل بن لادن بسیار محدود است و به همین خاطر جمعآوری اطلاعات در مورد رهبر القاعده برای سازمان اطلاعاتی غرب بسیار سخت به حساب میآید. روشهای مرسوم بر مبنای ردگیری تماسهای تلفنی، نامههای الکترونیک و اطلاعات جاسوسان است که در این یک مورد حداقل کاربرد چندانی ندارد.
در حالی که صدها میلیارد دلار برای جنگ علیه تروریسم هزینه شده است دستگیر و کشته نشدن بن لادن یک شکست بزرگ برای آمریکا به حساب میآید. آیا واقعا دستگیری بن لادن مهم است؟ هرچند برخیها میخواهند بگویند دیگر این مسئله اهمیتی ندارد اما در واقعیت باید گفت این مسئله به یک آرزو برای دستگاههای اطلاعاتی تبدیل شده است.
بله، دستگیری او برای کسانی که در حملات القاعده و متحدانش کشته شدهاند مهم است. هر روزی که بن لادن آزاد باقی میماند یک پیروزی برای القاعده ثبت میشود. همچنین اگرچه بن لادن و معاونش ایمن الظواهری در جریان روزانه فعالیتهای القاعده نیستند اما آنها هر چند پنهان شدهاند هنوز خطوط کلی فعالیتهای شبه نظامیان را در نقاط مختلف جهان ترسیم میکنند.
آنها مخفی شدهاند اما پیامهای آنها را میلیونها نفر در سراسر جهان از طریق اینترنت، روزنامهها و شبکههای خبری میشنوند. این پیامها تنها ارزش خبری ندارند بلکه نحوه عملکرد اعضای القاعده را در آینده مشخص میکند. هر وقت رهبران القاعده پیامی منتشر کردهاند در ماههای بعد درخواست آنها از سوی طرفدارانشان با یک حمله انتحاری پاسخ داده شده است.
بعضیها از مرگ بنلادن حرف میزنند و میگویند چه دلیلی برای زنده بودن او وجود دارد. باید گفت او به دلایل بسیار زیادی زنده و فعال است. از 11 سپتامبر 2001 تاکنون بن لادن پیامهای مختلفی منتشر کرده است که در آنها با جزئیات درباره وقایع روز جهان حرف زده است.
باید باور کنید که حتی یکی از این پیامها هم تاکنون تقلبی نبوده است و سازمانهای اطلاعاتی آمریکا همه آنها را با روش مقایسه با مشخصات صدای اصلی بن لادن تایید کردهاند. در سال 2002 پرویز مشرف، رئیسجمهوری وقت پاکستان از بیماری کلیوی بن لادن خبر داد و گفت به همین دلیل او مرده است اما مشخص شد این حرف هم اشتباه است و بن لادن در ویدئوهای بعدی که منتشر کرد در واقع سر حالتر از گذشته بود.
از جولای 2008 حملات موشکی هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا در تعقیب بنلادن ادامه داشته است. در این حملات با کشته شدن صدها غیرنظامی برخی از رهبران القاعده و طالبان هم هدف قرار گرفتهاند اما هنوز خبری از بن لادن نیست.
وقتی هدف قرار دادن او با هواپیماهای بدون سرنشین و مجهز آمریکا اینقدر مشکل باشد پس برای سازمانهای اطلاعاتی این کشور دستگیری زنده او یک امر تقریبا محال بهنظر میرسد. محافظ سابق رهبر القاعده در این باره گفته است که بن لادن به او هفت تیری با 2 گلوله داده بود تا درصورتی که احتمال دستگیری او وجود داشت بلافاصله او را بکشد.
دستگیری بن لادن هنوز هم بعد از 8 سال برای نیروهای آمریکا یک پیروزی بزرگ است که با آن میتوانند ناکامیهای خود در جنگ علیه تروریسم را جبران کنند. هر چند بنلادن ممکن است روزی کشته شود و یا بمیرد اما افکار او سالهای بعد از مرگش همچنان طرفدارانی خواهد داشت؛ این میراث بن لادن است.
سیانان 11 سپتامبر