چهارشنبه ۲۵ شهریور ۱۳۸۸ - ۱۱:۳۱
۰ نفر

مسعود یوسفی: عباس سلیمی نمین پژوهشگر تاریخ معاصر معتقد است که افراط‌گرایی در رژیم صهیونیستی از هنگامی بوجود آمده که نوع نژادپرستانه سرمایه‌داری اوج گرفته است

و از دیدگاه وی وجود یک پایگاه در خاورمیانه به دلیل ترس از گسترش فضای اسلامی است. سلیمی نمین با اشاره به تحولات چندین ساله منطقه خاورمیانه مقاومت در مقابل افراط‌گرایی اسرائیل را راه نجات مردم فلسطین می‌داند. برایند گفت و گو با سلیمی نمین در پی می‌آید. 

ریشه افراط‌گرایی در اسرائیل

در درون سرزمین‌های اشغالی امروز نقطه نظرات مختلفی در مورد چگونگی تعامل با فلسطینی‌ها و جهان اسلام وجود دارد؛ اما نباید این اختلاف، تصور اختلاف نظر میان سران رژیم اسرائیل بر سر مبانی را برای ما بوجود بیاورد.

 من می‌خواهم قبل از اشاره به پیدایش پایگاه صهیونیستی در خاورمیانه، به نکاتی اشاره کنم که در این جریان تاثیرگذار بوده است. نظام سرمایه‌داری هرچند وقت یک بار نوعی از جریان نژادپرستی‌ حاد را تولید می‌کند و صهیونیسم میوه سرمایه‌داری است و به نظر من ارتباطی با مذهب و اعتقادات دینی ندارد.

گرچه از برخی بسترهای مناسب در درون یهودیت و از یهودیت استفاده می‌کند.بنابراین برای یافتن منشا گرایش‌های فکری افراطی در اسرائیل باید به این نکته توجه کرد که اصولا سرمایه‌داری برای بقای خود باید «برتری نژادی» را ترویج کند.

چرایی نیاز سرمایه‌داری به ترویج «برتری نژادی»

سرمایه‌داری به ترویج «برتری نژادی» نیاز دارد.چون بدون این کار قادر نیست ادامه حیات دهد. سرمایه‌داری به دنبال ایجاد همگونی در دنیا بوده و اگر چنین شرایطی بوجود بیاید همگونی در «مصرف» از بین خواهد رفت.

ترویج «نژادپرستی» توسط سرمایه‌داری به صورت «افراطی» نیز صورت می‌گیرد که در گام بعدی شما به «آپارتاید» می‌رسید. مکاتب فکری چون نازیسم، فاشیسم و صهیونیسم به صورت اتفاقی شکل نگرفته.

نوعی نژادپرستی در سطح کلی وجود داشته که بعدها به صورت افراطی شده است.بنابراین نژادپرستی از سرمایه‌داری قابل تفکیک نیست. اروپایی‌ها و به طور کلی نظام سرمایه‌داری با هدف تسلط بر ملتی که به اعتقاد خود «بربر» و «پست» هستند، پایگاهی در خاورمیانه می‌خواسته‌اند.

بنابراین میوه اخیری که شکل گرفته و نام صهیونیسم دارد با یک هدفمندی دقیق ایجاد شده و این گونه نیست که چنین مکتب تندرویی در قبال نژادپرستی، به صورت اتفاقی شکل گرفته باشد.

  چرا خاور میانه

قبل از ایجاد اسرائیل، نقاط مختلف جهان مورد بررسی قرار گرفت. از آفریقا و آمریکای لاتین گرفته تا دورترین نقاط آسیا. در نهایت صهیونیست‌ها به این نتیجه رسیدند که این پایگاه باید در خاورمیانه ایجاد شود.

 قطعا ایجاد چنین پایگاهی در خاورمیانه با هدف خاصی صورت گرفته است. اما من قبل از پرداختن به این موضوع مایلم این نکته را اشاره کنم که به هر حال سرمایه‌داری تمامی قدرت خود را به کار می‌گیرد تا از طریق نژادپرستی افراطی بیشترین سود را در یک نقطه ببرد.

هراس از اسلام عامل دیگر

تئوریسین‌هایی نظیر هانتینگتون معتقدند فرهنگی که در آینده غرب را به چالش خواهد کشید فرهنگ اسلامی خواهد بود. به عبارت دیگر ایجاد پایگاهی به مانند اسرائیل در خاورمیانه برای کنترل اسلام و تفکر اسلامی و خیزش جنبش‌های اسلام‌گرایانه است. هدف دوم، ایجاد پایگاهی بود که غرب را از «خود» بداند.

 این نکته مهمی است، چراکه غربی‌ها در خاورمیانه دست‌نشاندگانی داشته و دارند. تاریخ خاورمیانه نشان می‌دهد که دست‌نشاندگانی چون محمدرضا پهلوی در منطقه کم نبوده‌اند. اما توجه کنید که این افراد برای غرب «قابل اتکا» نبودند، چون این «افراد» بودند که تسلیم غرب بوده و تصمیم‌های آنها را اجرا می‌کردند، نه مردم کشورهای تحت سلطه.

غربی‌ها حتی اگر به ایران سلاح می‌فروختند نگران آینده و خیزش‌های احتمالی هم بودند، چون تجربه‌های پیشین انقلاب در ایران را دیده بودند. بنابراین «عصاره سرمایه‌داری» که تندروترین و افراطی‌ترین جریان سرمایه‌داری است و در قالب صهیونیست‌ها شکل گرفته را به خاورمیانه گسیل داشتند.  هدف از این کار نیز رفع نگرانی از آینده بود.

اسرائیل در منطقه و در کشور فلسطین بوجود می‌آید و نوع ارتباطات آنها با مصر و دیگر کشورهای منطقه بسیار نژادپرستانه است. مثلا اقتصاد مصر، اردن و حتی ایران را در دوران پهلوی دوم به دست گرفتند. نوع جنایات اقتصادی اسرائیلی‌ها در ایران قبل از انقلاب بسیار وسیع بود. ‌به طور مثال نابودی کشاورزان را می‌توان ذکر کرد که ایران در تمام زمینه‌ها واردکننده محصولات کشاورزی از اسرائیل شد.

تاثیر آموزه‌های دین یهود

آموزه‌های دین یهود به ویژه آنچه که در «تلموت» آمده در این فرایند تاثیر بسزایی داشته و حتی بستری برای نژادپرستی افراطی اسرائیل ایجاد کرده است. بخشی از تحریف‌هایی که در دین عیسی ایجاد شد هم ایجاد نگاه «قومیت»‌گرا بود. در هیچ دین آسمانی نگاه قومیتی بر انسان‌ها حاکم نیست و برعکس قومیت را مبنای سنجش انسان‌ها نمی‌داند.

 من معتقدم آنچه که در یهودیت وجود دارد برای برخی‌ها بستری را برای صهیونیسم ایجاد می‌کند؛ اما این مکتب افراطی اصلا نگاه دینی ندارد، نوع افراطی‌گری سرمایه‌داری است.برای سرمایه‌داری هر مسئله‌ای به شرط سود بیشتر قابل قبول است. همانطور که سرمایه‌داری با اعتقاد مخالف است و هر نوع اعتقادی را مقابل خود می‌بیند صهیونیسم هم چنین رویکردی دارد.

کار ویژه انقلاب اسلامی

کار ویژه انقلاب اسلامی احیای هویت گم شده و تحقیر شده ملت‌های مسلمان بود. به همین دلیل معادله منطقه با شکل‌گیری انقلاب اسلامی به هم خورد. انقلاب اسلامی وقتی تغییرات عظیم و جدی در منطقه ایجاد کرد، مقاومت بزرگی را نیز در مقابل صهیونیست‌ها بوجود آورد، چراکه تا پیش از انقلاب مسلمانان احساس هویت در مقابل صهیونیست‌ها نداشتند تا در مقابل آنها بایستند.

البته در تاریخ دیده شده که خیانت‌های برخی دولت‌های عربی در تحقیر ملت‌های آنها در مقابل اسرائیل نقش اساسی داشته است. جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل برنامه‌ای حساب شده برای تحقیر ملت‌های مسلمان بود.

رویکرد به اسلام کاملا در کشورهای عربی جا افتاده است. به بیان دیگر انقلاب اسلامی برنامه صهیونیست‌ها را برای تحقیر کشورهای مسلمان بر هم زد و معادلات منطقه به گونه‌ای تغییر کرد که اسرائیل در سراشیبی قرار گرفت. امروز هرچقدر فرهنگ مقاومت تقویت بیشتری شود، سراشیبی اسرائیل تندتر خواهد شد.

تمام الگوهای نژادپرستی که سرمنشا در نظام سرمایه‌داری داشته با مقاومت ملت‌ها نابود شده‌اند.  نکته دیگراختلافاتی است که هم‌اکنون در داخل اسرائیل بر سر نحوه سرکوب مقاومت فلسطینی‌ها یا گسترش شهرک‌سازی و ... وجود دارد. این خود نشان از نتیجه‌بخش بودن مقاومت دارد.

همشهری جمعه

کد خبر 90637

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز