به گزارش همشهریآنلاین، خوان کارلوس گاریدو فقط همین را کم داشت که در خانه به نساجی قعرنشین ببازد؛ نتیجهای که نخستین برد فصل تیم مازندرانی و نخستین پیروزی تاریخ لیگ برتر آنها مقابل پرسپولیس به شمار میآمد. هواداران و منتقدان که حتی از برخی بردهای این تیم مثل برتری دیرهنگام در بازی با الشرطه هم راضی نبودند، با این باخت ابزار لازم را برای در هم کوبیدن مرد اسپانیایی پیدا کردند؛ به همین دلیل هم در ورزشگاه فریادهای «حیا کن، رها کن» علیه او سر داده شده و در فضای مجازی هم دههزار هشتگ با مضمون درخواست اخراج این مربی به ثبت و انتشار رسید. این بدترین وضعیت یک مربی در پرسپولیس طی ۱۰سال اخیر است که عوامل مختلفی هم در وقوع آن دخیل بوده است؛ جایی که بهنظر میرسد برای گاریدو از در و دیوار میبارد.
مردی که ارتباط نگرفت
مسائل فنی به جای خودش. روشن است وقتی یک مربی ۴بار در ۱۶مسابقه شکست میخورد، یک جای کار ایراد دارد. در مورد تغییرات زیادی که او در ترکیب تیم ایجاد میکند خیلی صحبت شده و اینکه به زبان ساده، پرسپولیس فوتبال سریع و شادابی بازی نمیکند. توضیحات و توجیهاتی میتواند وجود داشته باشد، اما خیلی از مردم راضی نیستند؛ مدتهاست که راضی نیستند و روند تیمشان را رو به رشد نمیبینند. به همین دلیل هم هست که حتی اعتنایی به آمار چشمگیر موقعیتهای تیم در بازی با نساجی نمیکنند و حتی جنبههای ناعادلانه و تراژیک این باخت را درنظر نمیگیرند. غیراز مسائل فنی، شاید گاریدو در برقراری ارتباطی شورانگیز با بازیکنان، هواداران و اصحاب رسانه هم ناکام بود. ظواهر نشان میدهد او بیش از حد خشک و رسمی است. از همان ابتدا نشستهای خبریاش به محلی برای تقابل با برخی خبرنگاران تبدیل شد و البته آنها هم در کوبیدن این مربی و متشنج کردن فضا علیه او کم نگذاشتند. به علاوه این ارتباط صمیمانه، بین گاریدو و بازیکنان هم برقرار نشد و شاید تغییرات فراوان در ترکیب، نوعی حس ناامنی به آنها داد.
توپهایی که وارد دروازه نمیشود
صد البته پرسپولیس بدشانس هم هست؛ جایی که در ۲بازی اخیر با الشرطه و نساجی، به استناد آمار ۳۰ضربه به سمت چارچوب رقبا زده، اما فقط یکی از آنها در جریان بازی گل شده است! عیسی آلکثیر که در نیمفصل دوم لیگ بیستوسوم با به ثمر رساندن ۱۰گل در همه مسابقات به خوبی توانش را نشان داد و نقش مهمی در قهرمانی پرسپولیس داشت، فقط طی همین چند هفته میتوانست همین تعداد گل بزند، اما بهترین موقعیتها را یکی پس از دیگری هدر داد. اینجا هم برخی نقش مربی را دخیل میدانند و عقیده دارند افت روحی و فنی او بهخاطر نوع تعامل گاریدو است. شاید اگر مربی اسپانیایی به بازیکنانش نزدیکتر بود و پای آنها میایستاد، شرایط یکی مثل آلکثیر هم فرق میکرد.
اوجگیری استقلال
بدشانسی بعدی گاریدو هم افت تیم او، همزمان با اوجگیری استقلال است. اگر رقیب سنتی همچنان در عصر آشفته جواد نکونام به سر میبرد، شاید اینقدر به گاریدو فشار نمیآمد، اما حالا پیتسو موسیمانه با کارنامهای مقبول روی نیمکت استقلال نشسته، خودش نشانههای پیشرفت را در تیم بروز داده و افکار عمومی هم بهشدت همراهش است. این مقایسه مستمر، وضع را برای گاریدو بدتر کرده؛ جایی که ۲ساعت بعد از شکست خانگی او مقابل نساجی، استقلال میتواند فولاد را در اهواز شکست بدهد و روشن است که این دو نتیجه در کنار هم چه شرایطی بهوجود میآورد.
نظر شما