و گفت: در قالب این برنامه، کتب تاریخ را از حالت «توصیفی» به «تحلیلی» تغییر میدهیم.
حجتالاسلام محیالدین بهرام محمدیان در گفتوگو با ایسنا درخصوص جزئیات تغییر محتوای کتب تاریخ دانشآموزان و شایعاتی که تحت عنوان حذف شخصیتهای تاریخی بزرگ کشور به نفع جایگزینی شخصیتها و اندیشمندان اسلامی در این باره بهوجود آمده است، توضیح داد: چندی است که در بین صاحبنظران و کارشناسان تاریخ، این ایراد به نوع نگارش تاریخ آموزشی وارد بوده است که تاریخ ملت ایران تنها به محوریت تاریخ سلسلههای شاهنشاهی بسنده کرده و این در حالی است که ملت ایران، خود در تاریخ این کشور ایفای نقش کردهاند اما متأسفانه نقش مردم در اداره این سرزمین پهناور در نگارشهای تاریخی مغفول باقی مانده است.
وی افزود: برای مثال، این پرسشها از سوی کارشناسان تاریخ مطرح میشده است که آیا در زمان سلسلههای حکومتی قبل از اسلام، آنها که در سرزمین پهناور ایران میزیستهاند، فقط شاهان بودهاند، آیا سپاهیانی که داریوش و کوروش به راه انداختند یا سپاهیان کمبوجیه و داریوش سوم که در برابر رومیها ایستادگی کردند، خود تاریخی نداشتهاند؟ و آیا مهندسان و معمارانی که بنای عظیم و تاریخی چون تخت جمشید با پیشینه تمدنی و تاریخی را خلق کردهاند، خود تاریخی نداشتهاند؟ اگر داشتهاند، چرا از صفحه تاریخ کشور غایب هستند و اساسا چرا نقش مردم طبقات مختلف در کتب تاریخ کشور دیده نشده است؟
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور در عین حال گفت: در تاریخ بعد از اسلام نیز همین پرسشها و واقعیتها وجود دارد. ما آنچه را که از تاریخ بعد از اسلام در کشورمان دیدهایم، عناوینی مانند «طاهریان»، «صفاریان»، «سامانیان» و... هستند اما شرح و تحلیل تاریخ مردمی که این تاریخ را ساختهاند و سرزمین ایران اسلامی را به پا داشتهاند، در کتابهای تاریخ ما وجود ندارد.
وی اظهار کرد: بر این اساس، این موارد نوع انتقاداتی است که به شیوه تاریخ نگاری ما وارد بوده است؛ از اینرو ما امروز با پدیدهای به نام «پدیده هویت» در تاریخ کشور مواجه هستیم؛ پدیدهای مبنی بر اینکه اساسا هویت ایرانی ما چیست و ما در تاریخ علمی جهان چه نقشی را بر عهده داشتهایم؟
او اضافه کرد: همچنین با استناد به این واقعیت، این پرسش مطرح است که تاریخ شخصیتهایی چون ابوعلی سینا، محمدبن زکریای رازی، ابوریحان بیرونی، فارابی و ... اساسا در کجای تاریخ این کشور باید مطرح شود؟ آیا باید این شخصیتهای عظیم ایرانی در کتب تاریخ دانشآموزان معرفی شوند یا اینکه ما باید منتظر بنشینیم تا دیگران این شخصیتها را از ما غصب و مصادره کنند تا به تبع آن، مولوی، ترک، سناییغزنوی، افغان و ابن سینا هم عرب معرفی شود؟!
معاون پژوهشی وزارت آموزش و پرورش تاکید کرد: لذا ما با این رویکرد که باید به نقش مردم و هویت تاریخی خودمان نیز در کتب تاریخ دانشآموزان بپردازیم، اصلاح نحوه نگارش کتب تاریخ را در دستورکار قرار دادهایم.
رئیس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور تصریح کرد: براساس مجموع این انتقادات مطرح شده از سوی کارشناسان، نگاه جدید ما در نگارش محتوای کتب تاریخ این است که اولا کتب تاریخ را از «توصیف» به سمت «تحلیل» سوق دهیم، به چراییها و چگونگیهای تاریخی اشاره کنیم و در توصیفات و گزارشهای تاریخی نیز صرفا به تاریخ پادشاهان بسنده نکنیم بلکه هویت تاریخی رعایای پادشاهان نیز در کتب تاریخ مطرح شود.
وی ادامه داد: البته این امر بدین معنا نیست که سرگذشت حاکمان و پادشاهان در کتب تاریخ دانشآموزان تحلیل نشود بلکه بدین معنی است که عبرتآموزی از شخصیتها و وقایع تاریخی در این کتب مورد توجه قرار گیرد و در عین حال، از پرداختن به مجعولات تاریخی نیز خودداری شود.