تلاطم موجود در فوتبال ما امری است بدیهی که طبیعتاً در مقاطعی که بحث تیم ملی مطرح میشود، ارجحیت پیدا میکند و لیگ را دستخوش تغییرات و تعدیلاتی میکند. بحث فوتبال به عنوان یک پدیده اجتماعی بسیار در جامعه ما فراگیر است و به همین دلیل مشاهده میکنیم که تعدادی از مدیریت تیمهای بزرگ و کوچک را مدیران دولتی در اختیار دارند و ناخودآگاه حرکت و جریان فوتبال به سمتی میرود که ذهنیتهای دولتی در آن وجود دارد.
ورزش ما تحت هر شرایطی دولتی است و شاید اگر اینگونه نبود مسئله فدراسیون فوتبال سابق و حال به وجود نمیآمد و اگر دولتی نبود حل نمیشد. اگر از این منظر به کلیت فوتبال نگاه کنیم، خواهیم پذیرفت که لیگ نیز در مواقعی متأثر از موقعیتهای تیم ملی است.
اما با برنامهای که از سوی دبیر فدراسیون اعلام شده است لیگ دیگر دچار وقفه نخواهد شد و امیدواریم برنامههای فدراسیون و پلان ترسیم شده یکساله فوتبال به شکلی باشد که لیگ قالب جداگانهای داشته باشد و اهمیت نظم در آن تعریف شده باشد.
اگر لیگ طبق برنامه تنظیم شده پیش برود، بیش از 480 بازیکن و نزدیک به 50 مربی و سرپرست و عوامل دیگر برنامه یکساله خود را خواهند داشت. این اتفاق کمک خواهد کرد تا هر تیم و هر بازیکن و مربی بتواند برنامههای خود را با آن هماهنگ کند.
روی واژه برنامه متمرکز شوید تا بدانید تا چه اندازه تنش و درگیری و حاشیهسازی را از فوتبال دور میکند و این برنامه چه نظم واحدی را در تیمها و اجرای خواستههایشان به وجود میآورد.
رعایت اصول برنامهریزی به فوتبال و فدراسیون نیز استقلال بیشتری میدهد و فضای روشنتری را جلوی آن قرار میدهد و کار مدیریت را آسانتر میکند.
لیگ برتر با نام زیبای خلیجفارس میخواهد از این هفته در این دوره و این فدراسیون نظم را به معنای واقعی پیاده کند، تا تقلب تبانی در آن دیده نشود و تماشاگران و تیمها با آن احساس همدردی کنند و نسبت به آن اعتماد پیدا کنند.
آنچه امروز در ذات سازمان لیگ کمتر دیده میشود، استقلال اجرای برنامههاست که با اعلام صریح دبیر فدراسیون فوتبال به آنها این اختیار داده شده است. اگر لیگ در جایگاه اصلی خود قرار گیرد، تیمهای قوی و خوبی خواهیم داشت، تیمهای ملی پاکتری خواهیم داشت.
مگر میتوان باور کرد که در آستانه بازیهای آسیایی دوحه 9 بازیکن امید صغر سنی باشند؟
این بازیکنان تا به امروز با سن و شناسنامه واقعی خود بازی نکرده بودند، اینان امکان فعالیت و حق دیگران را از آنها گرفتهاند استعدادهایی که میتوانستند جانشین این 9 بازیکن شوند.
زمانیکه تلاطم در فوتبال و در بالا زیاد میشود، رسیدگی به این امور نیز فراموش میشود و فرصتطلبان و سوءاستفادهکنندگان به دروغ و تقلب جایگاههایی را اشغال میکنند که حقشان نیست.
فوتبال با الگوی لیگ و نظم حاکم بر فوتبال باشگاهها میتواند بر تمام این مشکلات فائق آید تا دیگر برای فوتبال، فوتبالیها تصمیم بگیرند و حکم داوری و قضاوت در آن را نیز فوتبالیها صادر کنند تا آنچه بر نفت و راهآهن رفت دیگر تکرار نشود.
فوتبال زنده به برنامه، استقلال، نظم و همدلی است. ما را به این باور برسانید که به فوتبال و برنامههایش اعتماد کنیم.