کمدی‌ها به صورت عینی از منافع بیشتری در سینما برخوردارند. تعداد سالن‌ها و سانس‌های بیشتر و بهتر، امکان استفاده از بازیگران ستاره که به واسطه گیشه پرفروش‌شان توانایی پرداخت دستمزدشان را دارند و از همه مهم‌تر هم‌سویی با ذائقه مخاطبی که دیگر به محصولی جز کمدی واکنش نشان نمی‌دهد.

زودپز

همشهری آنلاین: فروش پایین درام‌های اجتماعی سینمای ایران نشان می‌دهد که میل تماشاگر به تماشای این فیلم‌ها کاملا منهدم شده است. در نگاه اول شاید این طور به نظر برسد که تماشاگران بی‌حوصله‌تر و گرفتارتر از آن‌اند که دل و دماغ تماشای درام‌های جدی یا تلخ را داشته باشند و ترجیح‌شان این است که به تماشای فیلم‌هایی بروند که در بعیدترین فاصله ممکن با وضعیت کنونی هستند یا با شوخی و خنده و استهزا اساسا وجود چنین وضعیتی را منکر می‌شوند.

تماشاگرانی شبیه کمدی‌ها

برخلاف اینکه به نظر می‌رسد کمدی‌های سینمای ایران نسبتی با وضعیت فعلی جامعه ندارند، از قضا باید گفت که این فیلم‌ها به طور واضحی توضیح‌دهنده وضعیتی‌اند که جامعه ایران از سر می‌گذراند. هرچه این فیلم‌ها می‌کوشند مسائل و مشکلات جامعه ایرانی را دستمایه شوخی و خنده قرار دهند و به ظاهر نگاه «انتقادی» داشته باشند، عملا بیشتر از بی‌اعتنایی و بی‌مسئلگی خود پرده برمی‌دارند. کارکرد اصلی این کمدی‌ها تربیت تماشاگرانی است که به اندازه خودشان به وضعیت اطراف‌شان غیر حساس باشند و با توسل به شیوه‌هایی همچون مشروعیت‌بخشی، اغوا، یکسان‌سازی، چندتکه‌سازی و زیبانمایی قصد رسیدن به هدف خود را دارند.

کدام برتری؟

این واقعیت که درام‎های اجتماعی توان ایستادگی در برابر سیل کمدی‌های «بفروش» را ندارند، به‌خودی‌خود نباید امتیازی برای آنها محسوب شود. سازوکار برخی از این درام‌ها چندان از کمدی‌هایی که کباده مقاومت در برابر آنها را می‌کشند متفاوت نیست و برای فهم‌شان باید آنها را در نسبت با آوانگاردیسمی که از آن گزیزان‌اند ارزیابی کرد. درام‌های اجتماعی چقدر سعی در پیش بردن مرزهای درام و عدول از استانداردهای این ژانر دارند؟ ساختار دودوتاچهارتایی اغلب درام‌های روی پرده بازگوکننده این واقعیت است که صرف کمدی نبودن ــ که به مثابه رویکردی جدلی در فیلمسازی کنونی سینمای ایران جا افتاده ــ نباید تحقق قطعی مقابله با کمدی‌ها قلمداد شود. گاه، درام‌ها صرفا به واسطه موضوع‌شان ژست مستقل، دموکرات و... می‌گیرند و به چیزی که نیستند وانمود می‌کنند. این فضای کاذب با همکاری افراد و جریان‌هایی که صرفا حذف کمدی‌ها را نشانه تغییر اوضاع می‌دانند توأم می‌شود و به این توهم عمومی دامن می‌زند که در درام‌ها اتفاقی رخ می‌دهد که متفاوت از کمدی‌هاست. علت این واکنش‌های احساسی یا حساب‎شده به درام‌ها را ــ جدا از تمام روابط عینی موجود ــ باید فشار بی‌امانی که از سوی کمدی‌ها در این چند سال اخیر به کلیت سینمای ایران تحمیل شده جست‌وجو کرد. همین وضعیت، سال‌ها قبل، به شکلی برعکس بر سینمای ایران استیلا داشت.

در ستایش حیرت

کمدی‌ها به صورت عینی از منافع بیشتری در سینما برخوردارند. تعداد سالن‌ها و سانس‌های بیشتر و بهتر، امکان استفاده از بازیگران ستاره که به واسطه گیشه پرفروش‌شان توانایی پرداخت دستمزدشان را دارند و از همه مهم‌تر هم‌سویی با ذائقه مخاطبی که دیگر به محصولی جز کمدی واکنش نشان نمی‌دهد، موضع‌گیری در برابر کمدی‌ها و همدلی با درام‌ها را به امری طبیعی بدل کرده است. حال آنکه برخی نمونه‌های کمدی به اندازه برخی درام‌های قابل بررسی در شکل دادن به ذهنیت انتقادی تماشاگران از وضعیت موجود مؤثر بوده‌اند. نکته دیگری که نباید فراموش کرد این است که در درام جلب همذات‌پنداری تماشاگر با شخصیت/ شخصیت‌ها یکی از شگردهای سینمای کلاسیک روایی به شمار می‌رود. در حد و حدود مناسبات و قواعد درام متعارف، درام‌های روی پرده اساسا بیشتر از شخصیت و توجه به قدرت جلب این‌همانی‌اش به متحیرکنندگی موقعیت داستانی‌شان می‌اندیشند. گویی شگفت‌زدگی تماشاگر با پیچ‌های نامعقول داستانی تنها حربه‌ای است که برای جلب توجه می‌‎شناسند. این تصور باطل که بحرانی کردن روایت از موقعیت‌های نامنتظره ناشی می‌شود، به بازتولید مدام داستان‌های متحیرکننده منجر شده که هدف دیگری ندارند. درام‌های معمولی نه به کمدی‌ها که به خودشان می‌بازند و از قواعدی که به آنها خو کرده‌اند ضربه می‌خورند.

کد خبر 914760
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha