به گزارش همشهری آنلاین، زارعی نماینده مجلس: ایران از نظر تاریخی در وضعیت جدیدی قرار گرفته است ؛ خوانش انقلاب اسلامی ایران و جمهوری بر آمده از آن با روش شناسی های قدیمی پاسخگوی تطور و تحول پیش روی نیست ؛ دیگر زمانِ چپ و راست بودن، اصلاحطلب و اصولگرا بودن و تکنوکرات بودن گذشته است. کارتشکیلاتی و جمعیت سازی جزوی از لوازم ایرانِ جدید است اما تعصب و پایفشاری کورکورانه بر حزب خود ، باند و آرای خود، راه عقلانیت و پیشرفت در امور ایران را تعطیل میکند. در جامعه تحول خواه امروزایران ، جایی برای دستهبندیهای قدیمی و تنگنظرانه وجود ندارد. هرگونه مقابله با تغییر و تحولات تعالی خواه تنها به توقف رشد و رکود منجر خواهد شد. به جای این جدالهای بیپایان، باید به سمت اصلاحات بنیادین و راهحلهای نوین برای پیشرفت ایران اسلامی حرکت کنیم.
برای رسیدن به چنین وضعیتی باید به تفکر انتقادی مجهز شد ؛ پنج مرحله تمدنی مورد نظر امام خامنهای در بیانیه گام دوم ؛ یعنی انقلاب اسلامی، نظام جمهوری اسلامی، دولت اسلامی، کشور اسلامی و تمدن اسلامی ره آموز تفکر انتقادی است از این رو باید لجبازیها، خودشیفتگیها، ترک فعلها و اقدامات نمایشی را کنار بگذاریم. این مراحل، مسیرهای اساسی برای دستیابی به آیندهای روشن و پایدار برای ایران هستند، اما برای رسیدن به این تفکر انتقادی ، نیاز به اتخاذ یک رویکرد جدید هستیم که همراستا با واقعیات امروز کشور باشد. چه افتخاری دارد که اصلاحطلب باشیم یا اصولگرا و تکنوکرات اما نتوانیم به ترک فعلهایی همانند قاچاق روزانه ۳۰ میلیون لیتری سوخت پایان دهیم ؟! این معضل نه تنها به اقتصاد کشور آسیب میزند، بلکه موجب تضییع منابع ملی و ایجاد ناهمترازی ها و بحران در حوزه انرژی میشود. بهجای ادامه رویکردهای قدیمی که تنها به دعواهای جناحی دامن میزنند، باید راهحلهای کارآمد و نوینی که قادر به مقابله با این مشکلات باشد را به استخدام در آورد ؛ زمانِ رونمایی از روشهای نوین برای حل مسائل کشور فرارسیده است.
در این راستا دو جریان جدید در سپهر سیاسی کشور قابل شناسایی است ؛ ۱. جریان ظرفیت – راهحل: این جریان بر استفاده بهینه از تمام ظرفیتهای موجود تأکید دارد. به جای تمرکز بر خوانش صِرف بحرانها، باید به دنبال استفاده از فرصتها و منابع داخلی برای حل مشکلات کشور باشیم. رویکرد این جریان عقلانی، مبتنی بر واقعیتها و راهحلهای عملی است. ۲. جریان بحران – بنبست: این جریان، همانطور که از نامش پیداست، بر مشکلات و بحرانها تأکید دارد و با نگاه منفی به مسائل، تنها به خوانش کاستی ها و سپس اظهار عجزها و لاجرم بنبستهای سیاسی و اقتصادی دامن میزند. کسانی که در این مسیر حرکت میکنند، هیچگاه به حل مسائل نمیپردازند و تنها به نگه داشتن کشور در وضعیت فعلی میکوشند. کسانی که دل مردم را خالی میکنند، طرفدار جریان بحران – بنبست هستند، در حالی که کسانی که به دنبال شکوفایی ایران هستند، در مسیر ظرفیت – راهحل گام برمیدارند. این گامها به معنای واقعی میتواند کشور را از رکود و بحرانهای موجود به سمت توسعه و پیشرفت هدایت کند. ما باید به جریان ظرفیت _ راه حلّ بپیوندیم، زیرا دورانِ رایج اصولگرا و اصلاحطلب به پایان رسیده و به تاریخ پیوسته است نتیجه اینکه باید نگاهمان به نظام مسائل کشور و روش شناسی پاسخ به آن بهطور کلی تغییر کند.
نظر شما