به گزارش همشهری آنلاین همان بار اولی که صدای ضرب زورخانه در سرش پیچید، تصمیم خود را گرفت. هنوز ۱۰ سالش نشده بود که پا به زورخانه میگذاشت و ورزش پهلوانی را تماش میکرد. ریتم صدای مرشد و ادب پهلوانان را که دید مطمئن شد هر چه آرزو داشته در همین گود مقدس است. «جلال عمارلو» از همان روز کمر همت را بست و ضرب زورخانه را با جان و دل تمرین کرد. حالا در سن ۱۷ سالگی به عنوان جوانترین مرشد زورخانه خراسان شمالی در جشنواره «مرشدان برتر ایران» دیپلم افتخار کسب کرده و به قول خودش تازه اول راه شاگردی است.
تمرین مرشدی
جلال عمارلو مانند پسربچههای هم سن و سالش از فوتبال و گل کوچیک خسته نمیشد، اما هیچ وقت ورزش مورد علاقهاش نبود تا اینکه یک روز همراه برادرش راهی زورخانه شد. آن روز در ذهنش جان میگیرد و میگوید: «اول برایم عجیب بود که هر کسی وارد میشود رسم ادب را به جا میآورد. احترام عجیبی بین ورزشکاران بود. اعضای زورخانه هم سلسله مراتبی دارند. نوچه، میاندار، مرشد یا کهنه سوار هر یک جایگاهی دارند، اما وقتی صدای ضرب مرشد را برای اولین بار شنیدم، دل و جانم پر کشید و شدم پای ثابت تمرینهای زورخانهای.»
عمارلو که بعد از آن روز در کلاسهای نونهالان ثبتنام کرد، میگوید: «برای نشستن در جایگاه مرشدی باید ورزش زورخانهای را بلد باشی. از سال ۱۴۰۰ ضرب زورخانه به دست گرفتم و مرشدی را تمرین کردم.»
پای حرف پیشکسوتان
جوانترین مرشد زورخانه خراسان شمالی در جشنواره «مرشدان برتر ایران» حالا ۳ روز در هفته را برای مرشدی به زورخانه میرود.
جلال عمارلو میگوید: «کلام استادم را مو به مو یاد میگرفتم، اما میخواستم فوت و فن این راه را از بزرگان و با تجربهها هم بیاموزم. فیلمهای مرشدان پیشکسوتان تهران، یزد و اصفهان را بارها و بارها میدیدم و تمرین میکردم.»
او با بیان اینکه اشعاری که مرشد میخواند راه و رسم زندگی را نشان میدهد، ادامه میدهد: «قهرمان ورزشی تکرار میشود اما پهلوان تکرار نمیشود و نامش جاودانه است، زیرا در گود زورخانه ادب و معرفت و ازخودگذشتگی تمرین میکند. زورخانه جای تمرین ازخودگذشتگی و ایثار و فداکاری و وطن دوستی است. اینجا غرور جایی ندارد. یاد میگیریم از حال همسایه باخبر باشیم و میخوانیم: گر دست فتادهای بگیری مردی!»
نواهای زورخانه با نت موسیقی
کسب دیپلم افتخار در دوازدهمین دوره جشنواره مرشدان برتر ایران زمین که ۱۷ دی برگزار شد، برای جلال عمارلو به عنوان مرشد نوجوان و توانمند بجنوردی مسئولیتی هم ایجاد کردهاست. جلال عمارلو میگوید: «علاقهمند شدن بچهها به ورزش زورخانهای از کودکی و نوجوانی با نشان دادن جذابیتهای این ورزش باستانی محقق میشود. آشنایی بچه مدرسهایها با دنیای ورزش باستانی از اهداف من است و هر کاری از دستم بر بیاید انجام میدهم.»
عمارلو که خودش را شاگرد مکتب زورخانه میداند و به فکر دریافت سردم زرین مرشدی هم هست، آرزویی دارد: «کتابی خواهم نوشت که نواهای زورخانه بر اساس نت موسیقی در آن گردآوری شدهباشد.»
بدون وضو به زورخانه نمیروم
خواندن اشعاری در مدح حضرت علی (ع) و ائمه اطهار، اشعار بزرگان ادب فارسی و شاهنامه فردوسی سبب شده تا ضرب زورخانه حرمت داشته باشد. جلال عمارلو میگوید: «از اولین استادم آموختم که برای ورود به زورخانه و بعد هم نشستن در جایگاه مرشدی باید وضو داشت. من هم یک روز بی وضو به زورخانه نرفتم.»
نظر شما