پنج سال از زمانیکه نیروهای آمریکایی ادعا کردند شورشیان طالبان را تار و مار کردهاند، میگذرد. پنج سال از زمانیکه دولت آمریکا قول زندگی بهتر را به افغانها داد، میگذرد.
اما اکنون آینده افغانستان، در بهترین حالت، در معرض خطرات فراوانی قراردارد. کابل، پایتخت افغانستان، محل تاخت و تاز بمبگذاران عملیاتهای انتحاری شدهاست.
این درحالیاست که نیروهای طالبان، باردیگر قدرت گرفتهاند و کنترل کمربند روستاهای قبیلهنشین «پشتون» را از نیروهای ناتو( که بیشترشان انگلیسی و کانادایی هستند) بازپس گرفتهاند.
فساد مالی تمامی کشور را فراگرفتهاست. دادگاهها خالی است. زیرساختها به حال خود رها شدهاند و چه کسی باور میکند در این کشور، متوسط عمر مردم 43 سالاست!
بازگشت خطرناک به عقب
به نظر میرسد «حامدکرزای» که در جریان انتخابات سال 2004 به ریاستجمهوری افغانستان رسیده، در جبهه نبرد علیه فساد مالی و ناامنی، شکست خوردهاست. اما ظاهرا اقتصاد افغانستان در یک حوزه بسیار خوب عمل کردهاست.
تولید تریاک در سال اخیر، رکورد شکنی کردهاست و پول هنگفتی به جیب شورشیان و گروههای جنایتکار افغانی سرازیر شدهاست. فرمانده ارشد نیروهای ناتو در افغانستان درباره نتیجه نبرد در خط مقدم مبارزه بر علیه مواد مخدر تنها یک جمله برای گفتندارد:« ما درحال شکست خوردن هستیم.»
سر از گور بهدرآوردن نیروهای طالبان در چند ماه اخیر، باعثشد تا دولت «بوش»، طرح بازگرداندن 3000 تفنگدار از 20000 تفنگدار مستقر در افغانستان را به بایگانی بسپرد.
دهه اول اکتبر، ناتو با بهدست گرفتن فرماندهی 12000 نیروی آمریکایی مستقر در نواحی شرقی، تعداد نیروهای خود در افغانستان را به 32000 نفر رساند و بهاین ترتیب، کنترل مناطق بیشتری در افغانستان را بهدستگرفت و مسوولیت بیشتری پذیرفت.
اما کجای کار میلنگد؟ دستکم، حقیقت ایناست که افغانستان تبدیل به سرزمینی برای فرصتسوزی شدهاست. فقرا، فقیرتر شدهاند. البته آنها هنوز از مردم فقیرترین کشورهای آفریقا، ثروتمندتر هستند! افغانستان، کمکهای بسیاری برای ساخت وساز، احداث جاده، ساخت بیمارستان و ساختمانهای دولتی و همچنین مدرسه دریافت کردهاست.
اما تحلیلگران بر این عقیدهاند که ایالات متحده آمریکا دربازسازی این کشور کوتاهی کردهاست.
«بارنت روبین»، تحلیلگر متخصص در امور افغانستان در دانشگاه نیویورک، میگوید:« ما در افغانستان جاده نمیسازیم. ما حتی صلح و آرامش را نیز در آنجا حفظ نمیکنیم. اینها همه یعنی اینکه ما هیچکاری برای برقراری امنیت در افغانستان انجام نمیدهیم. و افغانها این موضوع را میفهمند.»
در حالیکه این باور که زور نمیتواند جلوی خشونت را بگیرد، در افغانستان برسر زبانهاست، ژنرال «کارل آیکنبرگ»، فرمانده ارشد نیروهای آمریکایی در افغانستان، میگوید:« آنجا که جادهها به پایان میرسند، سر و کله نیروهای طالبان پیدا میشود».
این کشور 33درصد از عراق بزرگتراست و جمعیتش نیز 15درصد از جمعیت عراق بیشتر. به نظرمیرسد هنوز هم مردم این کشور در نواحی زندگی میکنند که کماکان تحت نفوذ و کنترل نیروهای طالباناست.
طبق گفته یکی از مقامات وزارت کشور آمریکا، دولت بوش در نظر دارد در ماههای آینده، برای شکلدادن به ارتش افغانستان، نیروی پلیس این کشور و عملیاتهای بازسازی، کمکهای مالی به این کشور بفرستد.
در عین حال، مردم افغانستان که میبینند اوضاع اصلا بهتر نمیشود، تدابیر احتیاطی لازم را اتخاذ کردهاند. «روبین» میگوید:«آن ها برای روزی که ما از افغانستان خارج میشویم، برنامهریزی میکنند و این کار ما را دشوارتر میکند.»
اوضاع در هیچکجا به اندازه نواحی غربی استان قندهار سخت و دشوار نیست. این منطقه در گذشته، مرکز استقرار نیروهای طالبان بود. جاییکه تجارت تریاک در آن رواجداشت و سختترین جنگها با نیروهای طالبان در آنجا رخداد.
«سث جونز»، از تحلیلگران حوزه خاورمیانه در موسسه تحقیقاتی RAND میگوید:« قندهار همان جاییاست که شورشیان طالبان با مهارت تمام، ترس و وحشت را از آنجا در میان مردم منتشر میکردند.»
ممکناست نیروهای طالبان نتوانند مانند گذشته قدرت را در این منطقه بهدست بگیرند، اما مسلما خواهند توانست با استفاده از راههای دیگر، در وضعیت این منطقه تاثیرگذار باشند.
«جونز» میگوید:« آنها به روستانشینان میگویند که کرزای نمیتواند از شما حمایتکند. او نمیتواند خدماترسانی به شما را تضمینکند. آمریکاییها هم زیر تعهدشان زدهاند. به این ترتیب، آنها تنها سایهای از دولت را پیش چشم روستاییان تصویر میکنند که توانایی محافظت از آنها را دارد و به مردم القا میکنند که به هنگام احساس خطر خود را در حمایت این سایه قراردهند.»
ماه پیش، نیروهای بینالمللی حافظصلح ناتو، که بیشتر نیروهای جنگی آنها از کانادا هستند2200 نفر در جریان عملیاتی به نام عملیات «مسودا،» به سختی با مهاجمان درگیر شدند. ارتش آمریکا گزراش داد بیش از 1000 تن از نیروهای طالبان در این نبرد کشته شدند. این تهاجم، یکی از موفقیتهای چشمگیر نیروهای ناتو بود.
این در حالیاست که ارتش آمریکا تخمین میزند هنوز تعداد 4000 نفر از نیروهای طالبان، در نواحی نامعلوم مخفی شدهاند. بهرغم موفقیتهای تاکتیکی، هنوز هم اختلاف نظرهایی میان 37 کشوری که نیروهایشان تحت رهبری ناتو در افغانستان حضوردارند، وجود دارد.
«سث جونز»، اوایل اکتبر، در گزارشی به اعضای شورای روابطخارجی آمریکا در واشینگتن این مساله را مطرحکرد. او گفت:«برای مثال، برخی کشورها اجازه نمیدهند از نیروهایشان در شب استفاده شود و یا برخی اجازه نمیدهند از نیروهایشان در نبرد با نیروهای طالبان استفاده شود.»
از سوی دیگر، نیروهای طالبان هم به خوبی نقاط ضعف نیروهای متحد را شناسایی کردهاند و در حملاتشان به آن نقاط یورش میبرند.
«جونز» در گزارش خود میگوید:« حملات اینگونهای طالبان، بخشی از استراتژی آنها برای ایجاد شکاف در نیروهای متحد است.»
از سوی دیگر، احساسات ضد جنگ در کانادا که 31 سربازش درسال جاری در افغانستان کشته شدهاند، شدت گرفتهاست.
طرح دولت این کشور برای افزایش تعداد نظامیان این کشور در افغانستان، تنها با موافقت تعداد کمی از نمایندگان مجلس قانونگذاری این کشور مواجهشد.
«جونز» معتقداست طالبان حملات خود را بیشتر روی نیروهای کانادایی متمرکز میکند. جونز در ادامه میگوید:« وظیفه ناتو در افغانستان جنگ با نیروهای طالبان نیست، بلکه ناتو وظیفه دارد تا شرایط مساعد را برای آغاز امر بازسازی افغانستان مهیا کند.»
سربازان نیز معتقدند که امر بازسازی در افغانستان، به دلیل نبود امنیت به حال خود رها شدهاست. اما کاری که هم اکنون سربازان ناتو مشغول انجام آن هستند، بالارفتن از بلندیهای به ارتفاع 13000 پا و حمل کوله پشتی های 70 پوندی است که از وسایل و تجهیزات مورد نیاز روزانه پر شدهاند! علاوه براین، آنها همه روزه با خطرات بیشماری مواجه هستند.
از سوی دیگر، چند هفته پیش، توافقنامهای میان دولت پاکستان و برخی قبایل ناحیه کوهستانی در شمال غربی پاکستان که «وزیرستان» نام دارد، امضا شد.
در افغانستان، از شرق گرفته تا غرب، تاخت و تاز شورشیان در امتداد مرز پاکستان با افغانستان، یک نگرانی جدیاست.
گمان براین است که این توافقنامه، نیروهای طالبان را قدرتمندتر کرده و این امکان را برایشان فراهم آوردهاست تا با استفاده از امنیت منطقه و همچنین بهرهبردن از حمایتهای قبایل پشتون پاکستان، جان تازهای گرفته و فعالیتهای خود را بیشتر کنند.
شکست این توافقنامه که با هدف کاهش فعالیتهای تروریستی امضا شده بود تنشهایی را میان دولت افغانستان و پاکستان بهوجود آورد. تا آنجا که این تنشها به درگیری لفظی میان «پرویز مشرف» و«حامد کرزای» انجامید.
تلفات نیروهای متحد در افغانستان، درحال افزایش است. از امنیت وعده دادهشده، دراین کشور خبری نیست. بازسازی، به دست فراموشی سپرده شدهاست. نیروهای طالبان بار دیگر فعالیت خود را از سر گرفتهاند.
مرزهای افغانستان دچار آشوب است. اینها همه مسایلی بود که ابتدا، قول برطرف شدنشان داده شدهبود، اما افغانستان هنوز هم با این چالش ها دست بهگریبان است.
منبع: یواس نیوز/16 اکتبر 2006