زندانهای سیا در اروپا و برخی کشورهای آسیایی از نگاه برخی کارشناسان چندان عجیب نبود چه آنکه برخی مطبوعات محلی در سالهای گذشته بارها از وجود چنین زندانهایی خبر داده بودند. عجیب اما آنجا بود که در قلب اروپا برخی از زندانیان سیا- آن هم با اطلاع دولتهای این کشورها- بارها مورد شدیدترین شکنجهها قرار گرفته و برخی تا حد مرگ هم پیش رفتهاند.
زندانهای مخوف سیا در قاره سبز علاوه بر پنهان کاریهای مرسوم در سرویسهای اطلاعاتی، جنبه فرار از قوانین ایالات متحده را نیز داشت. براساس قوانین آمریکا نمیتوان متهمی را بیش از مدت معینی بدون تفهیم اتهام دربازداشت داشت و سیا چه باید میکرد که در بسیاری از موارد نه متهمان میدانستند برای چه بازداشت شدهاند و نه بازداشتکنندگان.
عجیب آنکه بسیاری از همین متهمان هم پس از مدتی- گاه چند سال- رای بر بیگناهی میگرفتند و رانده از جامعه انسانی آزاد میشدند. دوری بلندمدت این متهمان از ارتباطات سالم انسانی و انواع و اقسام فشارهای روحی و جسمی که در زندانهای سیا بر آنان وارد آمده، آینده آنان را تحتتأثیر خود قرار داده و گاه تا آخر عمر تحت الشعاع آن هستند.
جنجال زندانهای سیا اگر در دولت بوش تنها جایی در گفتوگوهای داخلی دولت و ساختار حکومتی این کشور داشت اما در دولت اوباما به لطف شعار تغییری که رئیسجمهوری جدید آمریکا داده بود به رسانهها کشیده شد و هر روز نوایی و صدایی از گوشهای از حاکمیت و رسانههای اروپا و آمریکا، خواستار محاکمه عاملان راهاندازی این زندانها میشود. روزی روسای سیا در دولت بوش، روزی دیک چنی و روزی دیگر حتی رئیسجمهوری آمریکا آمر شکنجهها معرفی شدند تا آنجا که چند روز پیش چند رئیس سابق سیا در نامهای به اوباما خواستار مختومه اعلام شدن این پرونده جنجالی شدند.
افکار عمومی اروپا اما همچنان درگیر این ماجراست و دولتهای اروپایی که پذیرای شکنجههای سیا بودهاند هم محبوبیت خود در میان افکار عمومی را تاحد فراوانی از دست دادهاند. افشای رضایت و اطلاع رهبران اروپا از وجود زندانهای سیا در این قاره سبز بیش از پیش اسباب خشم افکار عمومی این کشورها را فراهم آورده است. در بسیاری از کشورهای اروپایی رسانهها و افکار عمومی خواستار رسیدگی قضایی به موضوع زندانهای مخوف سیا در این کشورها شدهاند. این موضوع در داخل آمریکا به پیگرد قضایی مقامات ارشد اطلاعاتی و حقوقی این کشور منجر خواهد شد.