سرشماری شان با واحد «نفر» است؛ یعنی اینکه ارزش هر نخل، معادل یک نفر است و سربریدن نخل‌ها در جنگ، گویی کشتن هر نفر است. دکتر مجتهدی، استاد فلسفه‌ی دانشگاه تهران هم می‌گوید؛ فرهنگ مثل درخت نخل است.

نخل

همشهری آنلاین- مهتاب خسروشاهی: بنابراین درخت‌ها هم مانند آدم‌ها، حکایت خودشان را دارند و انگار که باید آنها را در همان جایی که باید، دید. اگرچه نخل‌های جنوب، با آنچه حالا در ورودی بلوار میرداماد، بلوار کریم‌خان، بعضی از مناطق شمال شهر تهران، بعضی از بزرگراه‌ها می‌بینیم، فرق دارند اما به هر حال از یک خانواده‌اند. این روزها این نمادهای گرما در میانه زمستان اکثرا لباسی از جنس گونی و پلاستیک به تن دارند و همنی تغییر پوشش زمستانی برای امتداد زیستن در تهرانی که گونه های درختی اش کم نیست بهانه این گزارش است. نخل های تهران مهمان های محجوب و نه خیلی قدیمی هستند که با دیدن شان ذوق تصویری و زیبایی شناسی هر شهروندی را قلقلک می دهند. بلوارهای و گذرهایی که نخل ها در حوالی شان ایستاده اند را باید دوباره دید و لذت برد.

دیدار زمستانی با نخل‌هایی که در میدان‌ها و بلوارهای تهران دلبری می کنند

میدان هفت‌تیر را که به سمت کریم‌خان و بعد هم خیابان آبان، قدم می‌زنید، به غیر از زرگری‌های راسته‌ی کریم‌خان که حالا باید فقط از پشت ویترین کالاهای‌شان را دید، نخل‌های تنومند خیابان جلب‌نظر می‌کنند. این درست شبیه حکایت ورودی بلوار میرداماد از سمت خیابان ولیعصر است؛ درست مقابل مجتمع پایتخت که چشم را از سمت انواع تکنولوژی روز به سمت خودشان می‌دزدند. این منظره‌ را در مناطق شمالی شهر تهران مثل حوالی پارک‌وی، حاشیه‌ی بزرگراه جلال آل‌ احمد و کوی نصر و بعضی از میدان‌ها مانند میدان سپاه هم می‌توان دید. این نخل‌ها از زمانی، ناگهان بیشتر وارد شهر تهران شدند، شهری که پیش از این آن را با درخت‌های توت تنومندش و چنارهای قدیمی اش می‌شناختند و به قول قدیمی‌ها «تهران، توتستان و چنارستان بود».

شاید جایشان خوب نباشد، اما زیباست

شهر تهران از ارتفاع ۳۰۰ متر آغاز شده و تا ارتفاع حدود ۱۸۰۰ متر ادامه پیدا می‌کند. این شیب و تفاوت ارتفاع، قابل توجه است و همین ویژگی، یعنی شیب وسیع اکولوژیک اجازه می‌دهد تا گونه‌های درختی متنوع‌تری در تهران کاشته شود. تابان صفرزاده، دکترای گیاه‌پزشکی و استاد دانشگاه می گوید: درحال حاضر شاید کاشت درختان میوه‌دار مانند کاج، سرو و چنار دیگر مناسب شرایط اکولوژیک تهران نیستند و باید گونه‌های جدید با رعایت همسانی زیست گیاه با شرایط اکولوژیک این شهر، در اولویت قرار گیرد. با توجه به تفاوت ارتفاع و درنتیجه دمای شهر تهران، مناطق جنوبی آن مناسب کاشت درختان مناطق گرمسیری و مناطق شمالی آن مناسب کاشت گیاهان سردسیری و کوهستانی است. بنابراین کاشت درخت «نخل» در مناطق شمالی تهران، انتخاب خوبی نیست و بهتر است در مناطق جنوبی این شهر از این گونه‌ گیاهی استفاده کرد. از سوی دیگر با توجه به وضعیت کم‌آبی تهران، بهتر است گونه‌هایی انتخاب شوند که به آبیاری کمتری نیاز دارند و درخت نخل، همین ویژگی را دارد. البته یکی از مشکلات این درختان، آفت معروف آنها یعنی «زنجره» است. اما به غیر از آنها «شپشک قرمز، زرد و سیاه خرما» و «سِپَردار نخل» است

از دهه‌ی هشتاد آمدند

زرگری‌ها و کمی آن‌طرف‌تر دیگر مغازه‌داران راسته‌ی کریم خان می‌گویند که چشم آنها از حدود هجده سال پیش به دیدار نخل‌ها روشن شده است. اما مغازه‌داران و اهالی میرداماد زمان تولد این نخل‌ها را کمی دیرتر، عنوان می‌کنند؛ مثلا هفت تا هشت سال پیش. این نخل‌ها ابتدا در دو نوع بادبزنی و خرما همراه با درختان اکالیپتوس در تهران کاشته شدند. اکالیپتوس‌ها، همان سال‌های نخست، یکی پس از دیگری خشک شدند؛ چراکه مناسب هوای شهر تهران نبودند. این گیاه بومی استرالیاست و اگر قرار باشد اکالیپتوسی در تهران کاشته شود؛ باید در جنوبی‌ترین منطقه‌ی ایران آن را کاشت. سال ۱۳۸۶، سرمای شدید تهران، ریشه بسیاری از درختان نخل را خشک کرد و این جای تعجب نداشت؛ چراکه تهران در آن زمان، برف زیادی به خود می دید. این نکته به‌ویژه در نخل‌های کاشته شده در مناطقی مانند خیابان آزادی و امام خمینی غربی، نمود بیشتری داشت. اما حالا به نظر می‌رسد گرمای هوای تهران- گرچه در بعضی روزها سوزِ موذی و خشک آن باقی است- کمتر به درختان نخل آسیب می‌زند و هنوز شاهد افتادن آنها نیستیم؛ شاید هم هستیم و این عارضه به شکل خفیف‌تری دیده می‌شود. شاید هم ما مراقبت بهتر از آنها را یاد گرفته‌ایم؛ درختانی که کمی دورتر از اقلیم اصلی خود یعنی هوای گرم و مرطوب در مسیر بلوارهای و میانه‌ی میدان‌ها قدبرافراشته‌اند.

دیدار زمستانی با نخل‌هایی که در میدان‌ها و بلوارهای تهران دلبری می کنند

آنها مراقبت می‌خواهند

نکته‌ای که باعث آسیب به پوشش گیاهی شهر تهران یا شاید بسیاری از شهرهای دیگر می‌شود؛ مراقبت نادرست یا مراقبت نکردن از گیاهان است. سه سال نخست کاشت هر درخت، مهم‌ترین زمان برای مراقبت از آن است و بسیاری از گل‌ها و گیاهان، پس از کاشت رها می‌شوند. اما درباره‌ی نخل‌ها، به نظر می‌رسد این مراقبت با استفاده از «لفاف‌پیچی» درحال انجام است. دکتر صفرزاده می گوید: «این پوشش برای جلوگیری از تماس «مِریستِم انتهایی» درخت با سرما است. از سال ۱۳۹۹ علاوه بر لفاف‌پیچی، «گونی‌پیچی» هم اضافه شد و بخش‌های فوقانی درخت با لفاف پلاستیکی، محافظت شده و تنه‌ی آن با گونی که گرما را بیشتر و بهتر در خود نگه می‌دارد. گونی باعث افزایش جذب گرمای نور خورشید و کاهش رطوبت اضافی در ناحیه‌ی تاج درخت می‌شود. کاهش و کنترل رطوبت، باعث کاهش خطر رشد قارچ‌ها و آسیب به درخت نیز می‌شود. »

گاهی نیز از داربست در اطراف بعضی از درخت‌های نخل استفاده می‌شود که این کار درواقع نوعی حفظ حریم و ایجاد قیّم برای درخت است. بخش فوقانی نخل‌ها نیز با لفاف‌پیجی نایلونی مراقبت می‌شود که دلایل آن را می‌توان در مواردی چون؛ حفاظت برگ‌ها در برابر باد و سرما(به ویژه به دلیل ارتفاع زیاد درخت)؛ حفظ رطوبت مناسب برگ‌ها و شاخه و ایجاد فضایی شبیه به گلخانه؛ ایجاد دمای مطلوب و جلوگیری از ریزش ناگهانی برگ و میوه‌ها در اثر هجوم ناگهانی توده‌ی سرما خلاصه کرد.

هدف، فقط زیبایی است

البته که اغلب آنها لفاف‌پیچ و گونی‌پیچ هستنند اما گویا دلیل کاشت آنها، فقط جنبه زیباسازی شهر بوده است. به این دلیل که گونه درخت نخلی که برای کاشت در فضای شهری تهران انتخاب شده، از گونه‌ی غیرمثمر است. بنابراین فقط جنبه‌ی تزئینی داشته و در فصل‌های سرد سال که درخت‌ها بی‌برگ هستند، نخل‌ها و سبزی آنها می‌تواند باعث نشاط و زیبایی شهر شود. به نظر می‌رسد متولی این طرح نیز شهرداری – شهرداری مناطق مختلف تهران- است؛ دلیل آن نیز پراکندگی حضور این نخل‌ها در مناطق مختلف شهری از ارتفاع بالا تا ارتفاع پایین شهر است.

نخل، بومی ایران است

ایرانیان عصر هخامنشی، آن‌قدر برای درخت نخل ارزش قائل بودند که در دو سوی راست و چپ مُهر داریوش هخامنشی، تصویر نخل را حک کرده بودند. از سوی دیگر بسیاری از شرق‌شناسان، مجموعه‌ی کاخ‌های هخامنشی در تخت جمشید، مانند باغ سنگی زیبایی با پیشینه‌ی مقدس است؛ چراکه که در نقش برجسته‌های آن به وضوح درخت نخل و سرو دیده می‌شود. در ادبیات ایران، نخل، نماد بخشندگی است و سعدی در شعری می‌گوید: «گَرت ز دست برآید، چون نخل کریم باش/ وَرَت ز دست نیاید، چون سَرو آزاد باش». علاوه براین یکی از کهن‌ترین داستان‌های تمثیلی ادبیات فارسی داستان «درخت آسوریک» است که مناظره‌ی درخت نخل و بُز با زبان نمادین است.

کد خبر 922116

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار گزارش

بیشتر

دیدگاه خوانندگان امروز

بیشتر

پر بیننده‌ترین خبر امروز

بیشتر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha