علا مکی رئیس کمیته آموزش عراق این اقدام را فاجعهای ملی خواند و عابد ذهاب العجیلی وزیر آموزش عالی اعلام کرد فعالیت دانشگاههای بغداد تا زمانی که جزئیات حادثه روشن شود، متوقف خواهد شد.
وی افزود: ما دیگر نمیخواهیم استادان بیشتری را از دست دهیم. تا چند روز پس از حادثه 70 نفر از این استادان آزاد شدند، اما از سرنوشت سایرین اطلاعی در دست نیست.
به گزارش اینترپرس نیوز، دانشگاهیان در کنار سایر متخصصان از جمله اقشاری هستند که در خشونتهای لگامگسیخته در مناطق مختلف عراق بهطور فزایندهای هدف قرار دارند. هزاران نفر از پژوهشگران و استادان دانشگاه از این کشور جنگزده گریختهاند.
مدیر امور اداری یکی از دانشگاههای بزرگ در بغداد گفت: دانشگاههای عراق به ستاد شبهنظامیان و جوخههای مرگ تبدیل شدهاند.
وی افزود هر روز که سر کار میرود، به خاطر جان خود میترسد. به گفته وی، به نظر میرسد دولت این وضع را پذیرفته است چون کاری برای تغییر اوضاع انجام نمیدهد.
این اتهام به نیروهای امنیتی عراق وارد میشود که در چندین آدمربایی دستهجمعی شرکت کردهاند یا دستکم آن را نادیده گرفتهاند. بسیاری معتقدند حوادثی از این دست کار گروههای فرقهای است.
تهاجم آمریکا و اشغال عراق به همراه وعدههای بیعمل در مورد بازسازی و نوسازی نظام آموزشی کشور تنها عامل فاجعه کنونی نیست.
یونسکو گزارش داده بود که تا پیش از جنگ کویت در سال 1991 ، عراق یکی از بهترین عملکردهای آموزشی را در منطقه داشت. میزان باسوادی بسیار بالا و ثبت نام در مدارس ابتدایی 100 درصد بود.
در زمان زمامداری صدام حسین، شمار مدارس عراق در نتیجه تصویب قانون آموزش اجباری در دهه 1970 به دو برابر افزایش یافت؛ برنامهای عظیم برای ریشهکنی بیسوادی ترتیب یافت و مردم برای پرهیز از تبعات قانونی، بچههایشان را به مدرسه میفرستادند.
به علاوه، کارگزاران آموزشی و آموزگاران ترجیح میدادند عمدتاً برای امنیت شغلی به حزب حاکم بپیوندند، اما به هر حال باید از نظر علمی تایید میشدند.
با آغاز تهاجم آمریکا و بهخصوص در زمان حاکمیت دولت موقت عراق به ریاست پل برمر، بیشتر آموزگاران بر اساس طرح بعثیزدایی اخراج، بازداشت یا بعداً توسط جوخههای مرگ ترور شدند. کسانی جایگزین آنان شدند که از جانب احزاب حاکم معرفی میشدند. این عوامل در کنار وضعیت دشوار اقتصادی باعث آسیب شدید به نظام آموزشی عراق شده است.
در این میان بعضی از آموزگاران پیرتر از آن هستند که درس بدهند و برخی دیگر که از جانب احزاب سیاسی شبه نظامی فرستاده شدهاند، مدرک قلابی دارند. ظاهراً میلیاردها دلار صرف بازسازی مدارس عراق شده است که در جریان تهاجم آمریکا، به شدت بمباران شدند.
اما کیفیت کار انجام شده توسط پیمانکاران خارجی مانند شرکت بکتل بهقدری پایین بوده است که هنوز هزاران مدرسه در سراسر کشور در وضعیت اسفناکی بهسر میبرند. بیشتر این پول صرف نقاشی مجدد و خرید وسایلی شده است که دوام چندانی نداشتهاند.
یکی از مدیران آموزشی گفت: پول بازسازی مدارس بین شورای حکومتی عراق که منصوب آمریکا بود و پیمانکاران غربی ناپدید شد. ما سعی خود را میکنیم که فعالیت آموزشی را تسهیل کنیم اما در این راه با مشکلات بزرگی مواجه هستیم.
مشکل دیگر در برخی مناطق آن است که مدارس در اختیار اداره آموزش نیست. مردم در شهرهای ناآرام مانند رمادی و بخشهایی از بغداد شکایت کردهاند که سربازان آمریکایی از ساختمانهای آموزشی به منظور استقرار نیروی رزمی از جمله تکتیراندازان استفاده میکنند. شبهنظامیان و جوخههای مرگ از سایر مدارس در بغداد و استانهای جنوبی کشور استفاده میکنند.
امروز، امنیت احتمالاً مُبرمترین نیاز نظام آموزشی در عراق است. در چنین وضعیت ناامنی، آموزگاران و دانشآموزان میگویند تردد بین خانه و مدرسه بسیار خطرناک است. ترس زیادی از ربوده شدن برای باجگیری و احتمال ترور توسط جوخههای مرگ وجود دارد.
اوضاع نابسامان اقتصادی نیز مزید بر علت شده است. عمر جاسم پدر چهار بچه است که در بغداد سکونت دارد. وی گفت: «من به هیچ شکلی نمیتوانم هزینه مدرسه را بدهم. من بیکارم و زندگی بسیار پرهزینه است. پول سرویس مدرسه و لباس بچهها را ندارم. مجبورم نگذارم بچهها به مدرسه بروند و وادارشان کنم برای تامین معاش به من کمک کنند.»
بسیاری از خانوادهها تصمیم گرفتهاند بچههایشان را بهجای مدرسه، به کار نظافت یا گدایی در خیابان وادارند. ماه گذشته وزارت آموزش عراق آماری را منتشر کرد که نشان میداد فقط 30 درصد از 5/3 میلیون نفر جمعیت دانشآموزان کشور در سر کلاس حاضر میشوند. این نصف نسبت سال پیش است که 75 درصد بود.
میزان افراد مدرسهرو در آغاز سال تحصیلی جدید در اول مهر به شکل بیسابقهای کاهش یافت. تا پیش از تهاجم آمریکا نسبت حضور در مدرسه 100 درصد بود. در خلال دوران اشغال، حدود 270 استاد دانشگاه در عراق کشته شدهاند.