برخی مسئولان این قرارداد را تکذیب کردند ولی هفته گذشته وزیرنفت آن را تایید کرد و منتقدان را مورد حمله قرار داد. یکی از مسائلی که موجب نزدیکی و مشارکت جمهوری اسلامی ایران در بخش نفت و انرژی با دولت ونزوئلا شده است مشکلات جذب سرمایه و اجرای طرحهای نفتی است. مسئولان وزارت نفت، این مسئله که صنعت نفت ایران در اثر فشارهای سیاسی که از سوی آمریکا اعمال میشود با مشکلاتی مواجه است را نمیپذیرند و حتی برخی آن را مفید و عاملی برای اتکای بیشتر به امکانات داخلی میدانند.
آنها در عین حال برخی قراردادهایی را که در صنعت نفت اعمال میشود مانع سرمایهگذاریهای بیشتر از سوی شرکتهای بزرگ خارجی میدانند. شاید به همین دلیل است که بحثهایی طولانی که بیش از 20 سال است در مورد ناکارآمدی قراردادهای نفتی در ایران مطرح بوده این روزها با صراحت بیشتری مطرح میشود. صنعت نفت به اعتقاد اغلب کارشناسان مهمترین عامل پیشبرنده اقتصاد ایران است. هر تصمیمی در این بخش بر همه بخشهای اقتصادی تاثیر دارد. اینکه صنعت نفت و همکاریهای ما با ونزوئلا چه سمتوسوهایی باید داشته باشد را با غلامحسین حسنتاش، کارشناس انرژی در میان گذاشتیم.
- این روزها بحث تحریم فروشندگان بنزین به جمهوری اسلامی و خرید بنزین از ونزوئلا و مشکلات ناشی از تامین بنزین در کشور موردتوجه است. آیا خرید بنزین از ونزوئلا اقدام مناسبی است و آیا تحریم بنزین عملی است؟
تحریم هنوز عملی نشده و در حد یک اقدام سیاسی و تبلیغاتی است. در عین حال این کار در شرایط امروز بازار بهنظر عملی نمیرسد. بازار جهانی در حال حاضر با مازاد بنزین مواجهاست و تقاضا در بازار کم است. اگر این شرایط ادامه یابد و کاهش شدید قیمت نسبت به سالهای قبل ادامه یابد بهنظر نمیرسد که تحریم اگر اجرایی شود تاثیر شدید و عمیقی برای توقف واردات بنزین به ایران داشته باشد.
همانگونه که امروز بسیاری از کالاهای مورد نیاز که مشمول تحریم میشود از بازارهای مختلف از طریق واسطه خریداری میشود بنزینهم با توجه به قیمتهای جاری میتواند از بازارهای مختلف از طریق واسطهها خریداری شود.این مسئله نمیتواند مانع جدی برای ایران ایجاد کند. اما اینکه ما برای تامین بنزین بهجای بازارهای در دسترس به بازارهای دور مانند ونزوئلا واردشویم کار درستی بهنظر نمیرسد. البته برای تفهیم این مسئله که ما امکانات مختلفی برای خرید بنزین داریم و نیز برای متعادل کردن بازار، استفاده از این اهرم، خوب است.به هر حال اگر تحریمها اجرایی شود با توجه به شرایط بازار باید اقدام کرد و قیمتهایی که برای خرید بنزین ارائه میشود باید عادلانه باشد.
- در مورد همکاریهای نفتی میان ایران و ونزوئلا چه روندی طی میشود و آیا این همکاریها به سود ماست؟
دو کشور، نفتی هستند و هریک در حوزههایی توانایی دارند؛ ونزوئلا در زمینه تولید نفت سنگین تجربه دارد و ما هم مخازنی داریم که دارای نفت سنگین است.این بخش میتواند فرصتهای متقابل برای همکاری و سرمایهگذاری را فراهم کند. علاوه بر این ونزوئلا امکان فراهمکردن شرایطی برای صادرات نفت ایران به آمریکا دارد.این کشور تامینکننده عمده نفت خام آمریکا است و با ترکیب نفت سبک ما با نفت سنگین این کشور امکان صادرات نفت خام ما به این منطقه فراهم میشود و برای نفت ما بازار وسیعی ایجاد میکند.
- در سفر اخیر رئیسجمهوری این کشور اعلام شده که قراردادی در مورد توسعه مرحله 12 پارسجنوبی با این کشور امضا شده؛ این همکاری را چگونه ارزیابی میکنید؟
همکاری با ونزوئلا بدون شک در بخشهایی که مزیتی وجود ندارد نباید انجام شود. ونزوئلا توان فنی و سرمایهگذاری بالایی ندارد و نباید همکاریها در مناطقی انجام شود که برای ما از اولویت و اهمیت برخوردار است. در مناطقی که حساسیتهای اقتصادی وجود دارد و باید به تسریع در اجرای طرحها توجه کرد نباید همکاری با کشورهایی که از توان اجرایی قابلقبولی برخوردار نیستند انجام شود. البته مشخص نیست که قراردادی امضا شده یا تفاهمنامهای برای توسعه مرحله12 پارسجنوبی با ونزوئلا امضا شده است.
- آنچه شما میفرمایید درست است و باید در بخشهایی که مزیت هست همکاری کرد ولی ما امروز در جذب سرمایه و مشارکت خارجی با محدودیتهای شدید مواجه هستیم. بنابراین طبیعی است که در چنین شرایطی باید به هرکس و هر امکانی متوسل شویم؟
من موافق نیستم که به هرکسی باید متوسل شد. شرایط ونزوئلا نشان میدهد که نمیتواند کمکی به ما بکند. اخبار نشان میدهد که در کار خودشان هم ماندهاند. اینها ممکن است کار ما را با توقف و تاخیر مواجه کنند. در جاهایی که این تاخیر حساسیتی ندارد مثل میدان نفت سنگین کوه موند که آنها تجربیاتی هم دارند ، عیبی ندارد.
- عقبماندگیهای زیادی در اجرای طرحها داریم؛ شما چشمانداز را چگونه ارزیابی میکنید؟
من هم با شما موافقم که متأسفانه چشمانداز خوب نیست. ما همیشه برخی مشکلات را داشتهایم اما بعضی چیزها هم اضافه شده است. شرایط بیانگیزگی اجتماعی، بیثباتی در تصمیمات اقتصادی، تاخیرها و توقفهای ناشی از تغییرات مکرر مدیریتی و یا حاکمشدن جو و فضا و شایعات، از جمله مسائلی است که میتوان به آن اشاره کرد. از همه مهمتر این است که در سطح ملی جهتگیریها و برنامههای توسعهای و زیربنایی ملی نسبت به دیگر مسائل و کارهای کوتاهمدت و انفعالی، اولویت داشته باشد که در اینصورت به هرحال راهکارهایی پیدا میشود.
- در روزهای اخیر سخنانی در مورد نامناسببودن قراردادهای اجرایی طرحهای نفت و گاز گفته میشود؛ بارها سخن از اصلاح قراردادهای بیعمتقابل گفته شده اما هیچگاه این اصلاحات جدی دنبال نشده و اگر هم جدی دنبال شده برخی افراد اجازه هیچ اصلاحی را ندادهاند.
اما برخی افراد که آنزمان خود مخالف هدایت قراردادها بهسوی مشارکت در تولید بودند امروز از این مسئله و اصلاح قراردادها سخن میگویند. قراردادهای بیعمتقابل درواقع از ابتدا کارآمد نبودند و باید اگر خواهان برداشت صیانتی از منابع انرژی هستیم قراردادهای مشارکتی را ترویج کنیم.
- بهنظر شما سخنهایی که در مورد اصلاح قراردادها گفته میشود تا چه حد جدی است و آیا موجب جذب شرکتها و سرمایههای خارجی میشود؟
البته اینکه ما برای همه میادین نفتی و گازی یک قرارداد تیپ درست کردهایم، کار درستی بهنظر نمیرسد چون میادین نفتی و گازی بسیار متنوع و در شرایط متفاوت هستند و ریسک و هزینه تولیدشان نیز متفاوت است و لذا باید انعطاف وجود داشته باشد اما در عین حال من با اینکه همه مشکلات را به گردن قرارداد بیع متقابل بیندازیم هم موافق نیستم. طبیعی است شرکتهای نفتی برای چانهزنی همیشه این قراردادها را غیرجذاب میدانستند اما این بهانه چانهزنی و امتیاز گرفتن است. قرارداد بیع متقابل نوعی از قرارداد خدماتی است که خیلی جاها متداول است و اخیرا اصلاحاتی هم روی آن انجام شده است.
تا جاییکه من اطلاع دارم قبلا هزینههای قرارداد سقف داشت و ریسک بالارفتن قیمت تجهیزات و در واقع هزینههای طرح با پیمانکار بود و ظاهرا در اصلاح اخیر این سقف برداشته شده است. درضمن باید توجه کرد که گرچه ممکن است قرارداد بیع متقابل در مقایسه با مشارکت در تولید، انگیزه بلندمدت کمتری را برای شرکتهای نفتی از نظر منافع بلندمدت ایجاد کند اما در عین حال در مقایسه با مشارکت در تولید، ریسک بسیار کمی دارد و خصوصا با اصلاح اخیر ریسک آن در حدود صفر است.
در مشارکت در تولید همانطور که شانس درآمد بیشتر است، ریسک هم بیشتر است. من فکر نمیکنم این دو نوع قرارداد از نظر برداشت صیانتی تفاوت اساسی داشته باشند. در هرحال صیانت یک مسئله مربوط به منافع ملی است و شرکتها بهدنبال منافع مقطعی و حداکثر کردن سود خود هستند و در هیچ نوع قراردادی لزوما منافع شرکتها با منافع ملی ما مطابق نمیشود و دولت و وزارت نفت هستند که باید نگران و مراقب تولید صیانتی و منافع ملی باشند. من فکر نمیکنم که مشکل جذب سرمایه ما بهخاطر قرارداد و نوع قرارداد است.