«قبلا همه اهتمامها در برگزاری رویدادهای هنری بر حضور گروههای حرفهای بود اگر هم جوانان شرکت میکردند بهطور گسترده نبود اما در دولت نهم توجه جدی به همه جوانب هنر صورت گرفت و حتی در نقاط دوردست و شهرستانها هم کار استعدادیابی صورت گرفت. به این ترتیب، گروههای بیشتری توانستند در عرصه هنر وارد شوند.
از سوی دیگر، جشنوارهها بیشتر به سوی مبانی ارزشی و موضوعات فاخر سوق داده شد که با وقوع این اتفاق، سرعت بیشتری بهخود گرفت.همچنین در این دوره بیشتر توجه ما به این مسئله معطوف شده که به طرف رویکردهایی حرکت کنیم که با مبانی نظام جمهوری اسلامی ارتباط نزدیکتری دارد. بهعنوان مثال، مساوات و عدالت در توزیع برنامه را در سراسر کشور مدنظر قرار دادیم. اگرچه حرکتهای مؤثری در دولتهای گذشته رخ داده اما در دولت نهم، این حرکتها پرشتاب بوده، به طوریکه ما در هیچ دورهای به این اندازه جشنوارههای هنری نداشتهایم.»
شالویی در پاسخ به این انتقاد که در 4سال گذشته، وضعیت هنرهای تجسمی صرفا بهلحاظ کمی رشد کرده و کیفیت لازم را نداشته است، میگوید: «من نمیتوانم جوابگوی کیفیت دوسالانههایی که قبلا برگزار شده، باشم اما از کیفیت اجرایی سه دوسالانهای (عکس، نگارگری، سفال و سرامیک) که در دوره من و طی2 سال گذشته برگزار شده، بهشدت دفاع میکنم.
البته شاید اعتراضاتی به نوع انتخاب و داوری آثار وجود داشته باشد – که این از حیطه اختیارات ما خارج است چون بررسیهای هنری را به هنرمندان واگذار کردهایم – اما از نقطهنظر اجرایی، منتقدان هم اذعان کردهاند که این دوسالانهها منظم و با کیفیت بوده است. بهعنوان مثال، طی این سالها هیچ دوسالانهای برگزار نشده که بتواند بهطور همزمان، کتاب آن را هم منتشر کند، لذا با این نظریه که به کمیت افزوده و از کیفیت کاسته شده، بهشدت مخالفم.»
وی در ادامه میگوید: «متأسفانه ابتدای ورودم به مرکز و در جریان برنامهریزی برای دوسالانه عکس متوجه شدم آییننامهای که برگزارکننده اصلی دوسالانهها و نقش رئیس مرکز هنرهای تجسمی را مشخص کند، وجود ندارد. در طول این سالها، گاهی مرکز هنرهای تجسمی، دوسالانهها را برگزار کرده، گاهی انجمن و گاهی هم موزه هنرهای معاصر، بنابراین آییننامهای نوشتیم و آن را برای تأیید یا رد به معاونت امور هنری فرستادیم، این معاونت هم پاسخ داد که چون دوسالانهها ملی است و با بودجه مرکز هنرهای تجسمی و معاونت هنری اداره میشود، باید توسط خود مرکز برگزار شود.
طبیعتا ما هم داریم طبق همان جواب و در واقع همان قانون عمل میکنیم.»وی درباره همکاری مراکز دولتی با تشکلهای غیردولتی به تأمین اعتبارات مورد نیاز انجمنها برای اجاره فضا اشاره میکند و میافزاید: «ما در سه دوسالانه گذشته به راحتی در کنار انجمنهای مختلف به کار پرداختیم چون جایگاه یکدیگر را مشخص و کارها را به درستی تقسیم کردیم.
حتی اگر انجمنی بتواند یک دوسالانه ملی را برگزار کند، مرکز قادر است فضا و شرایط آن را فراهم سازد چون به انجمنهای هنری اعتماد داریم اما این مسئله امکان ندارد که مرکز هنرهای تجسمی تمامی اعتبارات لازم برای برگزاری جشنوارهها را تأمین کند ولی در روند برگزاری دخالت نکند و همه مراحل اجرایی اعم از انتخاب هیأت داوران، رئیس نمایشگاه، اعضای شورای سیاستگذاری، دبیر و ... را به یک انجمن یا فرد خاص واگذار کند. نه ما در جایگاهی هستیم که نقش بانک را ایفا کنیم و نه قانون به ما چنین اجازهای داده است.»
مدیر موزه هنرهای معاصر تهران به ارزیابی فعالیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در 4سال گذشته میپردازد و میگوید: «فعالیتهای مرکز هنرهای تجسمی، مطمئنا نقاط ضعف و قوت زیادی دارد که باید نکات مثبت آن را ادامه داد و موارد منفی را اصلاح کرد اما در مجموع با توجه به محدودیت اعتبارات این حوزه نسبت به هنرهای دیگر و گستردگی این حوزه، کارنامه هنرهای تجسمی را مثبت ارزیابی میکنم.»