اینجا اصفهان است، نصف جهان؛ کهن دیاری با دهها یادگار تاریخی؛ اینجا موزهای جهاننماست که زندگی در آن جاری است، که گواراترین لحظههای ناب را در فصل خزانش میتوان حس کرد؛ یک شهر به دیرینگی تاریخ و تاریخی به دیرینگی ایران زمین.قلب تپنده ایران، در مرکز این دیار جاودان با موقعیت جغرافیایی ویژه، آن سان که در دوره سلجوقیان و در دوره صفویه، مرکز تاریخ هنر و فرهنگ ایران زمین شد تا جایی که هنرمندان شیرینسخن آن را به زیبایی در اشعار خود به نیکی ستودهاند تا اینکه امروز، به الهام از اندیشههای والای نیاکان، شهرتی جهانی یافته و پایتخت فرهنگی جهان اسلام لقب گرفته است.
یکی از 10 اثر باستانی ایرانی که در ثبت جهانی میدرخشد هم اینجاست؛ میدان نقشجهان. گزارشی که از نظرتان میگذرد نگاهی است به گوشهای از مشکلاتی که این روزها «نصف جهان» با آن روبهروست و باید برای رفع آنها به فکر راه چارهای جدی بود.
با نگاهی گذرا به یادگارهایی چون خیابان چهارباغ، پلهای تاریخی و میدان شگرف نقشجهان میتوان سایه پنجمین شهریار سلسله صفوی که رخدادهای هولناک زمانه را به خود دیده بود، رویت کرد. با دانش و تدبیر او و هنرمندانش اصفهان تبدیل به شهری نمادین از قدرت و صلابت یک حکومت شد.
این شهر در سال 1006هجری به طور رسمی پایتخت دولت صفوی اعلام شد.
از 6سال قبلش شهر آماده میشد تا بار دیگر نقطه اوج و اعتلا را ببیند. در آن هنگام، مردم شهر بیشتر در قسمت سلجوقی با محلههای کهن و کوچههای تنگ و باریک پیرامون مسجد جامع و میدان سلجوق ساکن بودند.
انتقال پایتخت به این شهر میطلبید تا عناصری جدید جایگزین عناصر اصلی بافت شهرسازی کهن اصفهان شود که بیشتر به دوره سلجوقی برمیگشت؛ در همین ارتباط، وجود میدانی که بتواند جایگاهی برجسته در این بافت داشته باشد، ضروری مینمود؛ میدانی گسترده به درازای 525متر و پهنای 159متر طراحی شد و خیلی زود نیز بنا نهاده شد.نقش جهان، پس از میدان «تیان آنمن» در پکن دومین میدان بزرگ جهان لقب گرفته است.
براساس سفرنامههای موجود، میدان، جایگاه مناسب برای اجرای مراسم و آیینهای بیشماری بوده که گاه دولتی و گاه مردمی به شمار میرفته است؛ بازی چوگان، آتشبازی، رژههای نظامی و جشنهای میهنی از آن جملهاند.
هرچند که امروز از زمین چوگان خبری نیست، لیکن دروازههای چوگان به شکل ستونهای سنگی در شمال و نیمروز میدان (محور مردمی) همچنان پابرجاست.
با آسانسور به دیدار شاه عباس بروید
برای تمییز خبرها از شایعات بسیار درباره تخریب میدان نقشجهان با «اسفندیار حیدریپور»، رئیس جدید میراث فرهنگی استان اصفهان دیدار میکنیم. حیدریپور اکثر خبرهای مربوط به تخریب نقشجهان را تکذیب میکند؛ خبرهایی از جمله خطر رطوبتی که به واسطه وجود تجهیزات فرسوده آب و فاضلاب همچنین شیبدار بودن کف میدان و تجمع آب در زیر پایههای بناهای اطراف رسیده بود. وی میگوید: «امروز میتوانم بگویم هیچ خطر جدی نقشجهان را تهدید نمیکند، مدیریت این میدان در دست ماست و جای هیچنگرانی نیست.»
وی همچنین خبر از سبکسازی سقف طبقه دوم میدان نقش جهان میدهد و میگوید: «ما دهها کامیون خاک و نخاله را از بامهای طبقه دوم در چند ماه اخیر تخلیه کردهایم و در حال سبکسازی سقفها هستیم.»
حیدریپور قاطعانه درباره نقشجهان و تلاش سازمان میراث فرهنگی برای حفظ بنای آن سخن میگوید و میافزاید: «داربستهایی هم که در عالیقاپو مشاهده کردید به زودی باز میشوند، دستور من برای بازشدن آنها جدی است. زمانی را مشخص کردهام و حتی اعلام کردم اگر مرمت به پایان نرسیده باشد هم زمان مورد نظر تمدید نمیشود.»
اما در میان خبرها و شایعاتی که پیرامون این میدان چرخ میزند خبر حیرتانگیزی خودنمایی میکند؛ نصب 2 دستگاه آسانسور در نقش جهان. رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی اصفهان در اسفند 87 دستور راهاندازی 2دستگاه آسانسور را پیش از عید نوروز به پایگاه میراث فرهنگی اصفهان صادر میکند.
خوشبختانه صنیعزاده، مدیر پایگاه، خبر از ممانعت احداث عجولانه این دو آسانسور را میدهد. او در این باره میگوید: «از ادامه کار این پروژه جلوگیری به عمل آوردیم. طبق پیشبینیهای ما و کارشناسان ذیربط، این اقدام عجولانه میتوانست خسارات و مشکلات عدیدهای را برای میدان و 2مسجد تاریخی آن ایجاد کند.»
صنیعزاده هرچند از احداث عجولانه این دو آسانسور گلایه میکند اما اظهار امیدواری میکند که طرحهای بعدی در خصوص ادامه کار را با صبر و حوصله و کارشناسی ادامه دهند.
اما سؤال اینجاست که آیا احداث آسانسور در نقش جهان تاثیری در جذب گردشگر خواهد داشت؟ یا تنها قرار است به بافت تاریخی میدان آسیب وارد کند؟!
با توجه به فاصله کمی که میان این دستگاه با مسجد امام و مسجد شیخ لطفالله وجود دارد قطعا ارتعاشات ناشی از حرکت آن به این بناها و تزئینات، کاشیهای معرق و هفترنگ و... آسیبهای زیادی وارد خواهد کرد.
رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری اصفهان، امینپور در پاسخ به پیگیری خبرنگار میراث فرهنگی یکی از نشریات اصفهانی، علت تصویب این طرح را اینگونه بازگو کرده است: «بعد از احداث طبقه فوقانی میدان امام(ره) در سال گذشته،عملیات اجرایی برای ساخت آسانسور برای ورود به طبقه بالا تصویب شد اما از آنجایی که این طرح نیاز به تفکر و کار کارشناسانه داشت، ادامه آن را به تعویق انداختیم.»
کارشناسان میراث فرهنگی اما طرح مورد نظر را کاملا غیرقانونی ارزیابی میکنند.سؤالهای زیادی ذهن جستوجوگر را در اصفهان مشغول میکند که آیا گردشگران برای دیدار از مدرنیته و تکنولوژی پیشرفته به اصفهان سفر میکنند؟! یا برای دیدار از عمق تاریخ یک ملت؟ گردشگرانی که میآیند برای پرسهزدن در کوچهپسکوچههای صفویه با آسانسور قرار است به دیدار چه کسی بروند؟!
این روزها انگار اصفهان میدان جنگسنت است با مدرنیته. نهتنها آسانسور حیرتانگیز نقش جهان که متروی بحثبرانگیز اصفهان و از طرفی هم ساخت و سازهایی امروزی در خیابانهای اطراف نقشجهان همه و همه نشان از این دارد که تکنولوژی و زندگی مدرن امروز به جنگ سنت رفته است و اگر میان این دو صلح نیفتد معلوم نیست چه بلایی بر سر این شهر تاریخی و کهن نازل خواهد شد!
چهارباغ و مترویی که ای کاش نبود
«ای کاش مترو از زیرچهارباغ گذر نمیکرد.» این را حیدریپور میگوید، هرچند اصرار دارد که بدون جنجال ماجرای متروی اصفهان را حلو فصل کند اما غیرممکن است با مردم اصفهان برخورد داشته باشی و حرفی از مترو نشنوی. آنقدر حرف و حدیث در خصوص این موضوع زیاد است که گاه تصور میکنی مردم دارند افسانه روایت میکنند.
یکی از مسائلی که این همه حرف و حدیث را به همراه داشت، شروع پروژه متروی اصفهان بدون اطلاعرسانی به میراث فرهنگی بود که این موضوع توسط ریاست سازمان نیز تایید میشود. حیدریپور در این باره میگوید: «ما در جریان نبودیم هماکنون هم پروندهای در خصوص این موضوع مفتوح است و ما شروع غیرقانونی آن را انکار نمیکنیم اما من شخصا ترجیح میدهم این موضوع را بدون جنجال حل و فصل کنم.»
تاسیسات مترو هماکنون با آخرین پایه سیوسه پل 40متر فاصله دارد و در آن مکان مستقر شده است جالب اینجاست که شعبه 5دادگستری اصفهان دستور ممنوعیت عبور تونل مترو را از زیر چهارباغ عباسی صادر کرده است، حتی موافقان این طرح که در راس آن شورای شهر اصفهان حضور دارد، حداقل فاصله مجاز برای عبور تونل مترو را 150متری سیوسهپل عنوان کردهاند. با این حال مجریان همچنان به کار خود ادامه میدهند.
برخلاف مدیریت سازمان میراث فرهنگی اصفهان، اعضای شورای شهر هیچ تمایلی به پاسخگویی نشان ندادند و با وجود تلاشهای بسیار، این توفیق نصیب ما نشد که پاسخ آنها را در خصوص عبور مترو از چهارباغ و نزدیکشدن آن به سیوسه پل بشنویم. اسفندیار حیدریپور در خصوص نزدیک شدن مترو به سیوسه پل میگوید: «در حال حاضر هر کجا مصوبه قانونی برای آثار تاریخی وجود دارد باید براساس قانون حرکت کرد و هرگز از مسائل قانونی در این عرصه کوتاه نخواهم آمد، در هفته آینده نیز مشاورانی انتخاب میشوند تا مطالعات مشاوران شرکت کاواک روی سیوسهپل را بررسی و نظر خود را اعلام کنند.»
گفتنی است پیش از این شرکت کاواک که پیشتر نیز با سازمان قطار شهری همکاری داشته توسط رئیس اسبق سازمان میراث فرهنگی برای مشاور انتخاب شده بود اما رئیس سازمان میراث فرهنگی اصفهان در پاسخ به این سؤال که اگر مشاوران انتخاب شده صراحتا اعلام کنند که عبور قطار از تونلهای حفر شده به میراث فرهنگی آسیب وارد میکند شما جلوی حرکت قطار را خواهید گرفت؟ ابتدا میگوید: «ما اکنون مدیریت پروژه را در دست داریم و هماهنگ پیش میرویم.»
در اصرار بر پاسخ صریح به این پرسش با کمی تعلل اما پاسخ داد: «بله اگر کارشناسان و مشاوران قطعیت آسیب را اعلام کنند جلوی حرکت قطار از این تونلها را میگیریم.»
با همه اینها همچنان نگرانی برای عبور مترو از خیابان چهارباغ اصفهان و انحراف مسیر به سمت سیوسه پل ادامه دارد و بازار خبر و شایعه داغ است.
دبیر انجمن دوستداران میراث فرهنگی و گردشگری «نیماسب» که در اصفهان فعال است، در این باره میگوید: «این مشکل به وجود این نقطه به عنوان مرکزیت شهر اصفهان مربوط است که به دلیل راحتتر بودن مسیر و در مرکز قرار داشتن آن، مجبور شدند ادامه خط قطار شهری را از زیر چهارباغ عبوردهند که این مسئله در صورت وقوع به میراث فرهنگی ضربه میزند.
«علیزهرایی» در ادامه میگوید:«تعامل سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با شهرداری اصفهان در مقایسه با دیگر شهرها مانند یزد بسیار ضعیف است، در حالیکه در شهری مانند یزد تعامل میان این دو سازمان بسیار قوی است؛ به گونهای که شهرداری یزد با بازسازی خانههای قدیمی به سازمان میراث فرهنگی و گردشگری این شهر کمک میکند. اما خانههای قدیمی اصفهان امروز در خطر نابودی است. حیدریپور به این نکته اشاره میکند و میگوید که تنها نگرانی و خط قرمز میراث فرهنگی استان همین است.
خانههای تاریخی تهدید میشوند
خانههای تاریخی اصفهان، انگار از شمارش خارج هستند؛ کوچهها با دیوارهای بلند که حریم خانهها را دربرداشت، محلهها را میپیمود و گاه سرپوشیده بود، باریک و پرپیچ و خم که آن را کوچههای آشتیکنان مینامیدند و پوششی از کاهگل آنها را میآراست. خانهها در درون کوچهها، گاه دارای سردری ایوان مانند و بلند با تزئینات گچبری و دیدنی با درکوبهایی از جنس آهن یا فولاد بود.حال تو مسافری بیگانه یا آشنا، رهگذری یا خودی؟ این روزها انگار همه بیگانهایم با این میراث تاریخی که میرود با کمبود بودجه سازمان میراث فرهنگی برای به تملک گرفتن آنها و همچنین نامهربانی شورای شهریها برای آسانگرفتن بر خریداری که دل داده به بازسازی خانه برای راهاندازی چایخانهای، پاتوقی دنجکی برای مسافران رهگذر فراموش شود.
موریانهها به جان این خانهها افتادهاند و باز هم تنها روزنه امید اینجا حضور اسفندیاری است که میخواهد این خانهها را نجات دهد.
چهارباغ در اجاره شاهعباس
اما تاریخ ساخت چهارباغ؛ شاه عباس که میخواست چنین خیابانی بسازد باغهای اطراف را اجارهای ابدی کرد و سالانه200تومان اجاره بهای آنها پرداخته میشد.شاه عباس به اندازهای علاقه به ساختن این خیابان داشت که نمیخواست بدون حضور او حتی یک درخت کاشته شود، چه برسد به حرکت ارابهای که آن را مترو مینامند.
او همچنین، بلافاصله پس از انتقال پایتخت به اصفهان فرمان داد تا انشعاباتی را از زایندهرود به سوی میدان نقش جهان و خیابانهای اطراف آن روان سازند. ابتدای این خیابان عمارت جهاننما در محل دروازه دولت و انتهای آن دامنههای کوه صفه بوده است.
خیابان را به آن جهت چهارباغ نامیدند که در آن، چهار انگورستان وجود داشته که هر چهارباغ وقف مسجد بوده است. پهنای خیابان، همچون دوره صفویه، 48متر است. دارای چهار ردیف درخت و از میان آنها، جویهای آبی روان بر دیوارههای سنگی. این خیابان را در برخی سفرنامهها به خیابان«شانزهلیزه» در شهر پاریس همگون کردهاند.
زایش دوباره رود شهر
رفته بودی نصف جهان تا سیاحت کنی تاریخ یک سرزمین را، تا دل بسپاری به رود جاری در شهر که تاسفات صدچندان میشد، وقتی به جای آب، آدمها را میدیدی که در مسیر رودخانه در حرکت بودند. آبزایندهرود را بسته بودند اما بعد از 8 ماه تن خشکیده زایندهرود با آبی که از بالا دست رها کردند، تر شده و مردم هم همراه آب در زایندهرود قدم زدند.
نمیدانم چرا این سفر به قند آب شده در دل، نمیماند، به شیرینی گز اصفهان در زیر پوستههای جستوجوگریات؛ شاید اینکه دلت نمیخواهد با آسانسور به دیدار شاهعباس بروی یا اینکه در پاساژهای مدرن و امروزی اطراف نقش جهان کفش چینی بخری.
حالا که همه رنج سفر از جادههای غیر استاندارد و خستهکننده را به جان خریدی و به هتلهایی که معلوم نیست با چه معیاری اینگونه صاحب ستاره میشوند شبات را پهلو به پهلو بیخواب سحر کردی، خسته و مانده بازمیگردی با کولهباری پر از سؤالهای بیپاسخ که از پشت در ساختمان شهرداری اصفهان همراهت شده و روزنهای از امید؛ امیدی که این اسفندیار تازه نفس میراث اصفهان از میراث چهار محالو بختیاری که پیش از آن بر صندلیاش جلوس کرده بود وعدهاش را داد و تو را منتظر گذاشته برای سفر دوباره و محقق شدن همه وعدههایش!
رسیدگی به میراث فرهنگی؛ اولویت استاندار
در خصوص پروژه مترو، استاندار اصفهان معتقد است که پرونده مترو وضعیت پیچیدهای دارد. وی در اینباره در جمع خبرنگاران گفته بود:«با تمام توانم برای جلوگیری از ورود هرگونه خدشه به میراث فرهنگی توسط هر نهاد و شخصی که باشد جلوگیری خواهم کرد.»علیرضا ذاکراصفهانی، سوم مهرماه در حاشیه جلسه شورای اداری استان در خصوص اینکه تاکنون برای پرونده مترو چه اقداماتی صورت گرفته، گفت:«به مردم اطمینان میدهم که با فرض وارد شدن خدشه به میراث فرهنگی اقدامات لازم را برای جلوگیری از آن انجام خواهم داد و باتوجه به اینکه انتخاب من به تازگی انجام شده و تراکم کارها بسیار است، این موضوع را در اولویت کارهای خود قرار خواهم داد.»
ذاکر اصفهانی نیز همچون حیدریپور بر این باور است که ماجرای پرونده مترو به دلیل عدم اطلاعرسانی صحیح به مردم نگران کنندهتر و پیچیدهتر شده است.
احتمال بودن و نبودن
یکی از نکات قابل تامل این است که مسیر عبور مترو و حفاریهای انجام گرفتهبه هیچعنوان علنی نشده و نقشه آن در دسترس قرار نگرفت که همین امر نگرانیهای بیشتری را موجب شد.
نکته دیگری که در خصوص حفاری تونلهای مترو وجود دارد، نبودن ناظر یا ناظرانی از طرف سازمان میراث فرهنگی بود که این امر نگرانی از بابت وجود اشیای عتیقه و میراث فرهنگی را در زیر خاک چندبرابر کرد. حیدریپور در اینباره میگوید:«وجود اشیای عتیقه یک احتمال است؛ من نه این موضوع را تایید میکنم نه میتوانم صراحتا آن را رد کنم. ما ناظری در هنگام حفاری نداشتیم و البته در جریان این حفاری از ابتدا نبودیم که بخواهیم ناظری در زمان حفاری داشته باشیم؛ به هر حال شروع پروژه غیرقانونی بوده اما اکنون ما بر همه چیز نه تنها نظارت که مدیریت داریم.»
سؤال اساسی اینجاست که نوشدارو بعد از مرگ سهراب رسیده یا هنوز هم امیدی به زندهماندن این سهراب هست؟!
هرچند اگر اشیای عتیقهای هم هنگام حفاری وجود داشته یا در اثر سهلانگاری و بدون دقت و کارشناسی معدوم شده یا اینکه.... همین جاست که در ذهنات ماجرای دیپلمات آرژانتینی و تلاشش برای خارجکردن چند تنی اشیای عتیقه رژه میرود.
معضل دیرینه میراث فرهنگی ایران همان قاچاق اشیای عتیقه است که تهیه این اشیاء را سؤالبرانگیز کرده و با وجود چنین معضلی و نبودن کارشناس و ناظر در چنین فعالیتهایی عجیب هم نیست که کسبه قدیمی چهارباغ چنان با آب و تاب از حفاری تعریف کنند.
حاج حسین که مغازهاش در چهارباغ پایین است با هیجان زیاد میگوید:«مترو بهانه بود.
میخواستند از زیرخاک گنج بیرون بیاورند!» هرچند وقتی از حاجحسین میپرسم چه کسی میخواست این گنج را بیابد، صادقانه میگوید: نمیدانم اما مطمئن هستم که مترو بهانه است.
این از همان شایعاتی بود که ابتدا میگفتم افسانه است اما حالا من هم جوابی برای این شایعه در بازیهای ذهنم نمییابم.
عدم پاسخگویی مسئولین شورای شهر و شهرداری اصفهان و بینتیجه ماندن همه تلاشها برای دیدار با یکی از آنها هم خود مزید بر علت میشود که علامت سؤالبزرگی را از حفاری مترو با خود بازگردانی.
نمازگزاران چشمانتظار مصلی
مصلای اصفهان با وجود وعدههایی که در خبرهای مختلف به چشم میخورد هنوز آماده بهرهبرداری نیست. حالا تنها محل تجمع نمازگزاران، مسجد امام(ره) است. جای تاسف است که بنای تاریخی مسجد با نصب باندهای صوتی و ارتعاش صدای این باندها و همچنین میخکوبیهایی که روی کاشیها انجام شده، تهدید میشود.فرشهایی که گوشه گوشه مسجد روی هم انبار شده و داربستهایی که تمام فضای حیاط مسجد را اشغال کردهاند.
حیدریپور در این باره میگوید:«قول تحویل مصلی را از مسئولین شهری گرفتهایم، فکر نکنید خود نمازگزاران هم از تجمع در این مسجد راضی هستند. در زمستان و پاییز به اندازهای مسجد سرد میشود که اصلا نمیشود در داخل آن نماز خواند و بسیاری از مردم برای اقامه نماز به بیرون از مسجد حرکت میکنند.»
نمیدانم مسافری از غرب یا شرق دور، چندبار فرصت دارد تا به نصف جهان ما سفر کند، فقط کاش وقتی بیاید که در عکسهای یادگاریاش نمایداربستی حیاط مسجد یا فرشهای سرگردان در حیاط نباشد.