سینما آزادی و بلاتکلیفی چندینسالهاش را هنوز از یاد نبردیم و ناامیدشدنمان از دوباره دیدن فیلم در این سینما را که حالا چندین سالن شده است. بعد هم تبدیل سولههای ایرانشهر به تماشاخانههای ایرانشهر که آن هم مدتها داستانش طول کشیده بود و بعد از 30 سال بالاخره تهران صاحب سالن تئاتر جدید شد و حالا هم فعال است با 2 سالن. این روزها هم خبر توسعه خانه هنرمندان؛ یعنی افتتاح خانه هنرمندان شماره 2 که نخستینش بازمیگردد به سال 78.
هرچند هنوز تهران فضای فرهنگی و هنری کم دارد و هرچه از این فضاها ایجاد شود و مجسمه به شهر اضافه شود و گالری تاسیس شود و سینما ساخته شود کم است چون قدمت فرهنگ و هنر در این سرزمین دیرپاست اما قالیباف نشان داد شعار نمیدهد وقتی میگوید رویکرد شهرداری را از نگاهی صرفا خدماتی به اجتماعی تغییر خواهیم داد. با مدیرعامل خانه هنرمندان، مجید جوزانی درباره تماشاخانههای ایرانشهر و خانه هنرمندان شماره 2 به گفتوگو نشستیم.
- از حال خانه هنرمندان چه خبر؟
ملالی نیست...اما جدای از این، خانه هنرمندان ایران هم براساس توسعه کمیت و هم نگاه به کیفیت سعی دارد برنامههایش را پیش ببرد. اگر نگاهی به آیتمهایی که این روزها در خانه هنرمندان اجرا میشود بیندازید میبینید که روز به روز در حال افزایش است و طبیعتا به کیفیت هم توجه کردهایم و هم گالریهایمان پر کار است و هم در سالن استاد انتظامی اجراها را بهطور مرتب داریم و در کنارش ورک شاپها و سخنرانیهای مختلفی که در حوزه نقد هنر و معماری در حال انجام است باعث شده خانه هنرمندان هر روز برنامه داشته و پر ازدحام باشد.
- از سال 78 که خانه هنرمندان تاسیس شد تا به حال به این سرعت به فکر توسعه کمی آن نیفتاده بودید؛ در حال حاضر تماشاخانههای ایرانشهر راه افتادهاند و بعد هم که بهزودی شاهد تاسیس خانه هنرمندان شماره 2 خواهیم بود.
بله. و به اینها اضافه کنید 4گالری که در ضلع شمالی باغ هنرمندان اضافه کردهایم که امیدواریم بزودی افتتاح شود و سالنهای 107متری چند منظورهای هستند که هرچند ما بیشتر به جهت تاسیس گالری به سمتش رفتیم اما میشود کنفرانس در آنها گنجاند یا نمایشهای تک نفره اجرا کرد. بهطور کلی باید بگویم ما براساس اساسنامه اهداف متفاوتی داریم که یکی از آنها توسعه فضاست و در همین راستا ما تماشاخانه ایرانشهر را بهعنوان
2 سالن استاندارد تئاتری راهاندازی کردیم که پس از انقلاب بیسابقه بوده. همین الان یکی از کارگردانان تئاتر پیش من بود و میگفت پس از دیدن یک نمایش در این تماشاخانه احساس کرده در یک هتل 7 ستاره یک شب را سپری کرده و میخواست نمایش جدیدی را در سالن شماره 2 اجرا کند.
- پس تا الان از آنچه در این سولهها- ببخشید تماشاخانه- اتفاق افتاده راضی هستید؟ از جذب تماشاگر تا آثار و...؟
خودتان میدانید چقدر طول کشید و با چه فراز و نشیبهایی این سولهها به تماشاخانه تبدیل شد و حق دارید شاید که هنوز نام تماشاخانه به جای سوله جا نیفتاده. آخر هم بگویم که تنها به همت و مدد شهردار فرهنگدوست تهران بود که این اتفاق افتاد. قبلا قرار بود صرفا 2 سوله باشد که اجراهایی در آن بشود اما الان تبدیل به 2 تماشاخانه استاندارد شده است و ما هرچه از این تماشاخانهها در تهران اضافه کنیم کم است.
- شکل مدیریت آنجا هم گویا در نظرتان خاص است؟
بله. میخواهیم به سمتی برویم که سنگ بنای تئاتر خصوصی را بگذاریم.منظور ما از تئاتر خصوصی یکی همین وابستگی کمتر به بودجه دولتی است و رفتن به سمت اینکه از گیشه این بودجه تامین شود.
- خب پیش از این هم مدلهایی بوده در تئاترمان.
بله اما همانها هم قرارداد داشتند ولی از آن قرارداد فروش بیشتر شد. ما میخواهیم به سمت کم کردن وابستگیها به بودجه دولتی برویم و در عین حال استقرار گروهها و انسجام بیشتر آنها در سالنها و اینکه نمایشها یا سالنها هویتشان را از گروهها بگیرند نه از بازیگر و کارگردان و...؛ بخشی از بودجه هم از طریق یارانه باشد و بخشی از بودجه گروه از طریق گیشه و بخشی از طریق اسپانسرها. ما نباید از کمک دولت چشم بپوشیم اما در چهارچوب خاص و توسط مؤسسات تئاتری.
- این بحثی است که چند سال پیش هم بهطور جدی مطرح شد اما مخالفان بسیاری داشت که معتقد بودند نخستین مانع ما کمبود سالن نمایش است.
بله و تا زمانیکه یک نگاه ملی به این حوزه نباشد مشکل حل نمیشود. اخیرا برنامه پنجساله دولت تنظیم شده اما برای مشورت، خانه هنرمندان بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای درگیر یا آشنا با مسائل نادیده گرفته شده یا از انجمنهای مختلف هنری کمک نخواستهاند برای تنظیم این برنامه. در حالیکه ما با همه انرژی، بودیم تا مسیر را هموارتر کنیم.
- در آخرین مصاحبهای که شخصا با دکتر شالویی، معاون هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتم نظر وی سیاست رفتن به سمت کمک گرفتن از انجمنها و سپردن کارها به دست آنها بود.
بهنظرم خوب است در برنامه پنجساله همه حوزههای هنری با هم و به یک میزان دیده شود. خانه هنرمندان همچنان آمادگی دارد مشورت بدهد حتی در بودجه نویسی. باید پرسید چطور است که به یک حوزه از هنر اینقدر میپردازند و به برخی دیگر، کمتر. خواست همه هنرمندان تخصصیتر قضاوت کردن است. اما برگردیم به بحث شما و کمبود سالن. بله ما سالن کم داریم اما سالنهای زیادی هم داریم که با تغییر کاربری میتوان به راحتی آنها را به فضاهای نمایشی اضافه کرد. چند خانه قدیمی اصالت دار در تمام تهران میشناسید که میتواند تبدیل به تماشاخانه شود؟ در همین جشنواره اینبورو که گروههای نمایشی ما هم زیاد میروند، میبینیم گاه یک اتاق 40متری تبدیل به تماشاخانه شده و گروههای حرفهای در آن اجرا میکنند. آیا ما از همه ظرفیتهایمان در تهران استفاده میکنیم؟ نه، چون همه بخشها جدا تصمیم میگیرند.
- عدموجود مدیریت واحد فرهنگی مثل عدموجود مدیریت واحد شهری و...
دقیقا. مثلا نیروی هوایی سالن «پرواز» را دارد یا بسیاری از مدارس، سالنهای خوبی دارند. باید گشت. مثلا در برلین فرودگاه قدیمی شهر را در وسط شهر تبدیل به یک فضای هنری بسیار زیبا کردهاند یا قدیمیترین کارخانهها و ایستگاههای قطار را تبدیل به گالری و سالن کردهاند چون بر این باورند که هنر اکسیژن است.
یا شما ببینید برای ساخت یک سالن سینما در فرانسه شخص رئیسجمهوری نظارت میکند تا زود به بهرهبرداری برسد. حالا ممکن است سؤال این باشد که هزار و یک دغدغه وجود دارد. بله. ما هم میگوییم اینهم یک دغدغه کنار هزار دغدغه. بخشی از نیاز جامعه، فرهنگی و هنری است و اتفاقا اگر به این بخش توجه شود ترافیک و هزار مشکل دیگرمان هم حل میشود چون زبان هنر گویاتر و اثرگذارتر است.
- بخشی دیگر از گسترش فضایی که دارد در حولوحوش خانه هنرمندان اتفاق میافتد تاسیس خانه هنرمندان شماره 2 در خانه لرزاده است.
بله این اتفاق هم با رایزنی خانه هنرمندان با شهرداری تهران اتفاق افتاد که روز میلاد امام رضا(ع) افتتاح شد. اما آنجا فضای متفاوتی با اینجا دارد. اینجا گالری و سالن و... دارد اما آنجا قرار است چند انجمن که اجارهنشین هستند و مشکل جا دارند منتقل شوند و احتمالا به همت شهردار منطقه در طرح توسعه فضاهایی به آن اضافه شود. همانطور که میدانید معماری را به 3 دوره تقسیم میکنند و دوره سوم معماری با لرزاده آغاز میشود. این خانه توسط شهرداری به همین منظور خریداری شد و3 انجمن نقاشان و گرافیک و مجسمهسازان که صاحب خانه مستقل نیستند به اینجا نقل مکان میکنند و قرار است دبیرخانه انجمن تصویرگران کتاب کودک و نوجوان و عکاسان و گویندگان هم اینجا باشد.
- چرا این خانه، خانه معماران نشد با توجه به معمار بودن مرحوم لرزاده؟
اول اینکه این انجمنها برای ما در اولویت بودند و ما میخواستیم با برنامههای متفاوتی که در این محل اجرا میکنند به رشد بار فرهنگی این محدوده کمک کنند و شما میدانید هر چقدر یک صنف قدرتمندتر شود به توسعه هنر میانجامد.
- و کاهش تصدی گری دولت!
بله و اتفاق افتادن همان اصل 44 که مقام معظم رهبری هم بسیار بر آن تاکید کردند. من شخصا معتقدم اگر وزارتخانه ارشاد تبدیل به یک اداره کل شود و تنها نظارت و سیاستگذاری داشته باشد بسیار به این امر کمک میکند. یا مثلا نمیدانم چرا معاونت سینمایی باید تا این حد گسترده باشد، در حالیکه بسیاری از کارهایش را به دفاتر و بخش خصوصی بسپارد. هنرمندان میتوانند در این صورت خودشان جشنواره و برنامه اجرا کنند و بسیاری اتفاقهای مثبت دیگر بیفتد.