یعنی از همان زمان که فصل نقل و انتقالات شروع شد و آنهایی که دستی بر آتش فوتبال داشتند، متفقالقول عملکرد ضعیف مدیران باشگاه در جذب بازیکنان توانمند جدید را زیر سؤال بردند. حتی پرویز مظلومی مدتی از تیم فاصله گرفت و شائبه قطع همکاری او با مس ایجاد شد اما در نهایت او به پست قبلی بازگشت و تیم ضعیف شده مس را مجدداً در اختیار گرفت. البته موضوع فراتر از برخی تصورات موجود در اذهان فوتبالدوستان کرمانی بود.
آنچه در واقعیت بر سر تشکیلات ورزشی شرکت صنایع مس ایران آمد، به معنای پرهیز از هزینه کردن در این عرصه به مانند آنچه در گذشته نه چندان دور مصداق داشته، بود. بههمین دلیل شرایط روانی حاکم بر تیمهای ورزشی باشگاه تغییر یافت و حتی کار بهجایی رسید که بحث تحریم تمرینات توسط بازیکنان تیم فوتبال مس کرمان پیش کشیده شد.
با اینحال مدیرعامل جوان باشگاه خویشتنداری کرد و هیچگاه از مشکلات داخلی تشکیلات و سیاستهای جدیدی که در حوزه ورزش صنایع مس ایران اعمال میشد، حرفی نزد. نتیجه این بهاصطلاح پنهانکاریها و یا به قولی آبروداریها، افزایش فشارهای درون تیمی و تاثیر آن بر روند عملکرد تیمهای زیرمجموعه باشگاه بود.
تیم فوتبال مس کرمان نمونه بارز این مدعاست؛ تیم سوم لیگ فصل گذشته که سهمیه حضور در لیگ قهرمان آسیا را هم گرفته، امروز بهحال خود رها شده و در جمع تیمهای یک سوم پایانی جدول ردهبندی روزگار میگذراند.
شکست عجیب 6 بر 2 مقابل استیلآذین آن هم در کرمان هیچ چارهای برای فوتبالدوستان این شهر باقی نگذاشت جز اینکه صدای اعتراض خود را به نوعی به گوش متولیان ورزش صنایع مس برسانند. شعارهایی که در این روز علیه مدیرعامل باشگاه و برخی عوامل دیگر استان مطرح شد، نشان از یک واقعیت تلخ داشت، آن واقعیت این بود؛ دل کرمانیها با باشگاه مس نیست.
از طرفی وقتی بهوضعیت تیمهای مس رفسنجان و مس سرچشمه نگاه میکنیم، متوجه میشویم مشکلات مالی ابعادی گسترده داشته و بهنظر هیچ ارادهای مبنی بر ادامه تیمداری در تشکیلات صنایع مس ایران، حداقل به شکلی که قبلاً رواج داشته وجود ندارد، امروز بسیاری از بازیکنان این 3 تیم (مس کرمان، مس رفسنجان و مس سرچشمه) از مشکلات مالی حرف میزنند.
فوتبالیستهای خارجی مشکل سکونت و عدمدریافت مطالباتشان را دارند، تربیتبدنی کرمان هم که از کوچکترین کمکی به این باشگاه دریغ میورزد. کار بهجایی رسیده که مسئولان باشگاه مس کرمان با شرط قبول هزینههای بازسازی ورزشگاه باهنر، پا پیش گذاشته و خواستار در اختیار گرفتن این ورزشگاه برای انجام بازیهای خانگی خود در لیگ قهرمانان آسیا شدهاند
اما، ادارهکل تربیتبدنی و هیات فوتبال استان از واگذاری آن خودداری میکند. یعنی وضعیت تیم در رقابتهای مهمی چون بازیهای درون قارهای آنقدر برای همگان بیاهمیت شده که گویا کسی دوست ندارد شاهد تداوم موفقیتهای مس در سطحی بالاتر باشد.
امروز اگر پرویز مظلومی عنوان میکند دیگر شرایط کارکردن در مجموعه مس کرمان را دارا نیست، در واقع باید پذیرفت او به آخر خط رسیده است. یعنی نه فقط او که مجموعه کادر فنی و بازیکنان دیگر توانایی ادامه فعالیت در شرایط فعالی را ندارند. اوضاع دیگر تیمهای باشگاه هم که تعریف چندانی ندارد.
پس با این حساب چه ضرورتی دارد که تیم فوتبال مس کرمان در لیگ قهرمانان آسیا حاضر شود و نتایجی را در کارنامه ورزشی خود و ایران ثبت کند که باعث شرمندگی باشد؟
تیمی که در زمین خود با 6 گل مغلوب یک حریف ایرانی میشود، چه بسا مقابل تیمهای تا دندان مسلح آسیایی کسب گل شود!
البته در چنین شرایطی و با توجه به سابقهای که از مدیران تیمهای ورزشی و مسئولان بالادست آنها در کارخانجات و شرکتهای دولتی یا نیمهخصوصی سراغ داریم، هیچ بعید نیست تعطیلات نیم فصل مصادف با تغییرات عمدهای در تشکیلات ورزش مس کرمان شود. تغییر مدیرعامل یا سرمربی یک راهکار مقرون به ذهن و البته بدیهی در ورزش کشور است.
به تعبیر دیگر حالا که قرار نیست سیاستهای پولی شرکت صنایع مس ایران در حوزه ورزش تغییر یابد، حداقل جابهجایی افراد شاید بتواند تا حدودی اذهان را بهخود معطوف داشته و صدای اعتراضات را برای مدتی کمرنگ کند. البته از مردم باهوش کرمان بعید است چنین ترفندهایی را باور کنند، آنها در جریان بازی با استیلآذین آنچه در قلب خود داشتند را بر زبان آوردند.
همشهری استانها