این روزها خبر مرگ زودتر از همه خبرها مخابره میشود و دهان به دهان بین مردم میچرخد. دیگر مرگ هم مثل ترافیک تهران برای ما تکراری شده و از فرط تکرار تحملش هم آسانترگشته است.روزگاری است که فرشته مرگ با همان داس بلند مشهورش جامعه هنری ما را نشانه رفته و یک به یک بزرگان فرهنگ و ادب ایران را از ما میگیرد.
همین چند روز پیش بود که استاد مصطفی مهدیزاده از خوشنویسان نامدار کشورمان از میان ما رفت. همان خوشنویس چیره دستی که سالها در ساختمان آجری انجمن خوشنویسان شمیران مینشست و شاگردان زیادی را جادوی خط میآموخت. آنهایی که حتی نیم نگاهی به کتیبههای زیبای گوشه گوشه حرم امام رضا¨ع© انداختهاند با ما هم عقیدهاند که خوشنویس این کتیبهها در کار خودش استاد است.
آنهایی که دستی در خوشنویسی دارند و گذارشان به باغ انجمن خوشنویسان در فرمانیه افتاده حتماً چهره دوستداشتنی مهدیزاده را به یاد میآورند. خوشنویسی که حالا دیگر در بین ما نیست و تنها صدای جیغ قلمش در گوشها زمزمه میکند.
استاد مهدیزاده سال 1328 در مشهد متولد شد. با پایان یافتن دوران متوسطه در کلاسهای استاد غلامرضا موسوی شرکت کرد که از سال 1347 کلاسهای انجمن خوشنویسان ایران در مشهد را اداره میکرد.
او در سال 1348 با شرکت در کلاسهای استاد حسین میرخانی، توانست به ترتیب دوره خوشنویسی را با موفقیت سپری کند و در 2 سال پس از آن هم دورههای عالی و ممتاز را در 2 دوره یک ماه و نیمه با موفقیت پشت سر گذاشت. مرحوم مهدیزاده از سال 1350 به عنوان مدرس انجمن خوشنویسان در مشهد آغاز به کار کرد و در سال 1351 نیز به استخدام آستان قدس رضوی در آمد. او مسئولیت نوشتن بسیاری از کتیبههای آستان قدس رضوی را برعهده داشته است.
استاد مصطفی مهدیزاده از سال 1358 هم که انجمن خوشنویسان به شکل شورایی اداره شد، عضویت و سرپرستی شورا را تا سال 1370 عهدهدار بود. پس از آن یعنی سال 1373 که به تهران آمد، عضو شورای عالی و مدرس انجمن خوشنویسان ایران شد و تا اواخر عمرش نیز این همکاری در حالی ادامه داشت؛ او سرپرستی انجمن خوشنویسان ایران شعبه شمیرانات را که بزرگترین شعبه این انجمن در سراسر کشور است، عهدهدار بود.
خوشنویسی برای همیشه
مهدیزاده علاقه خاصی به خوشنویسی داشت و زمانی که قلم در دست میگرفت انگار همه پیرامونش را فراموش میکرد و تنها چشم به کاغذ سفیدی میدوخت که قلمش روی آن میلغزید. وقتی صحبت از خوشنویسی به میان میآمد او میگفت: «هنر خوشنویسی چیزی است که هر فردی تا پایان عمر با آن رابطه نزدیک و مستقیم دارد، از این رو باید برای آن اهمیت قائل شود، و از آنجا که پایه این هنر در مدرسه شکل میگیرد، نقش وزارت آموزش و پرورش در این مورد اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند.
مسئولان باید با انتخاب افراد ذی صلاح به این امر مهم التفات بیشتری نشان دهند تا بتوانیم شاهد پیشرفت این هنر ارزشمند که بخش مهمی از میراث فرهنگی ما را در بردارد، باشیم و درمیان جوانان و نوجوانانی که هم اینک به تحصیل این هنر مشغولند، میرعمادها بیابیم.»
خوشنویسی کتیبههای حرم دوست
او درباره اینکه چطور خوشنویسی کتیبههای حرم امام رضا ¨ع©به او سپرده شد گفته بود: «استخدام من در آستان قدس تصادفی بود. شاید هم بشود گفت قسمت. چند اثر من همراه با آثار تنی چند از خوشنویسان جوان در نمایشگاهی که در سال 1351 در کتابخانه فردوسی مشهد برپا شده بود، به نمایش گذاشته شده بود.
نایب التولیه آن زمان بعد از آنکه تمامی آثار را دید و به آثار من رسید، سراغم را گرفت و همان جا رسماً از من که جوانی 22 ساله بودم، دعوت کرد تا به «دارالولایه» بروم و به رئیس کارگزینی هم گفت که ایشان از فردا سر کار میآید.
بعدها افتخار نوشتن بسیاری از کتیبههای این مجموعه به من سپرده شد. به هر حال، آن زمان خیلیها از من بهتر بودند، اما این توفیق نصیب من شد.» بهترین سرمشقی که استاد مهدیزاده در دوران استادیاش به شاگردانش داده هم حکایت جالبی است. او میگفت: «این سرمشق «خودت باش» بود.
شخصیت افراد اگرچه ممکن است درپارهای اوقات نیاز به پالایش و ویرایش داشته باشد، اما در عین حال به راحتی تحت تأثیر عوامل منفی در جامعه قرار نمیگیرد و دچار از خود بیگانگی نمیشود. در عین حال، نمیشود برای هر شاگرد و دانشجویی یک سرمشق را ارائه داد، اما من سعی میکنم آموزههایی را به شاگردانم سرمشق بدهم که روحیه غم و افسردگی را در آنها از میان ببرد و به جای آن نشاط و سر زندگی را در آنان زنده کند.»
همشهری محله - 1