دبهها را میاندازد ترک موتور و هندل میزند. قارقار موتور که بلند میشود، طناب دبهها را میکشد که مطمئن شود محکم شده و راه میافتد. گاهی اوقات ابوالفضل را مینشاند روی طناب دبهها که خیالش راحتتر شود. آقا یحیی مسیر 45 کیلومتری تا لوله آب را به ناچار با موتور از وسط جادهای شلوغ و پرتردد میپیماید چون ماشین ندارد.
چهار دبه آب آشامیدنی برای او و همه کسانی که مثل او به اینجا میآیند تا دبههای سفید و قرمزشان را پر کنند، 3 روز بیشتر کفاف نمیدهند. روز چهارم باز همه دبه به دست جلوی در کارخانه سبز میشوند و امیدوارند این غول بزرگ خودروسازی ایرانی به آنها که اهالی آن منطقه محسوب میشوند، اجازه دهد سهمی از آب قنات آن را برای سیراب کردن خانوادههایشان با خود ببرند.
چشم امید همه به لوله آبی است که از دیوار کارخانه بیرون زده و اهالی در صف میایستند تا به نوبت دبههایشان را پر کنند و راهی شوند. تازه اگر آب را باز گذاشته باشند که به آنها برسد. داستان آقا یحیی و پسر چهارمش، ابوالفضل، داستان یک خانواده ایرانی در مرزهای شرقی کشور نیست.
یحیی بیخ گوش ما زندگی میکند؛ غرب تهران در حاشیه جاده مخصوص کرج. آنجا تکهای از تهران است؛غربیترین تکه در منطقه 21. جایی که کیفیت نامطلوب آب با قطعیهای مکررش همه را کلافه کرده. تابستان گذشته وضعیت آب آشامیدنی در این منطقه از تهران چنان نامطلوب بود که بسیاری از شهرکهای محصور و نیمهمستقل این قسمت از شهر قید آبهای لولهکشی را زدند و خود دست به کار شدند.
تانکرهای خانگی آب نخستین راه حل برای قطعیهای
78 ساعته آب در غربیترین نقطه تهران استفاده از مخازن ذخیره آب آشامیدنی بود. تانکرهای آهنی با ظرفیتهای متفاوت بسته به واحد یا واحدهایی که از آن استفاده میکرد درحیاط خانهها یا بر بام آپارتمان به وفور قابل رؤیت بود. برنامه قطعیهای آب در تهرانسر و شهرکهای اطراف بر اساس ساعتهای اعلام شده اجرا نمیشد و مردم چارهای جز تحمل شرایط نداشتند.
سازمان آب، قطعی برق را مهمترین دلیل افزایش زمان قطع شدن آب میدانست. مسئولان سازمان آب میگفتند چون برق قطع میشود موتورهای پمپاژ آب در لولهها و همچنین موتورهای مکش آب از چاهها از کار میافتند و کاری از دست آنها برنمیآید. در چنین شرایطی اهالی نهایت استفاده را مدت زمانی که آب وصل بود، میکردند.
هرچند تا چند ساعتی پس از وصل شدن جریان، فشار بسیار کم آن ساکنان طبقات بالایی ساختمانها را از آب محروم نگه میداشت. در چنین شرایط کار از قابلمه و شیشه نوشابه خانواده برای ذخیره آب گذشت و بازار تانکرهای فلزی در خانهها و برجهای مسکونی داغ شد.
بازار داغ آب معدنی
در شرایطی که قطعیهای وقت و بیوقت آب به یکی از مشکلات اصلی اهالی شهرکهای غرب تهران تبدیل شده بود، کیفیت نامطلوب آب نیز در اواسط تابستان سال قبل هر چه بیشتر مردم را در تنگنا قرار داده بود. مشکلات کلیوی و مثانه از مهمترین بیماریهایی بود املاح آب آشامیدنی برای مردم هدیه آورده بود.
املاح زیاد آب به راحتی مثل دانههای شکر در آب قابل رویت بود. اعتراض اهالی سودی به همراه نداشت. حتی جمعی بانوان شهرک 22 بهمن در زمستان سال قبل در اعتراض به اینکه آب لولهکشی آنها کاملا گلآلود است راهی سازمان آب شدند اما نتیجهای جز آنچه قبلاً شنیده بودند دستگیرشان نشد.
تنها پاسخ مسئولان به اهالی منطقه 21 این بود که آنها از نظر آلودگیهای میکروبی و باکتریایی میتوانند کاملا خیالی راحت داشته باشند اما در سایر موارد هیچ پاسخی به مردم ندادند. گلآلود بودن آب لولهکشی در آن زمان اگرچه از سوی مسئولان هرگز با پاسخی همراه نشد اما مهمترین دلیل آن استفاده از آب چاه بود که پس از تصفیه شدن وارد شبکه آب لولهکشی این قسمت از شهر شده بود. گلآلود بودن آن هم به بارندگیهایی مربوط میشد که آب چاهها را گلآلود کرده بود و متعاقب آن لولهکشی را.
در آن روزها اهالی میگفتند سوپرمارکتهای این شهرکها به اندازه نیمی از تهران، آب معدنی و دبههای آب دستگاههای برقی آبسردکن فروختهاند. اتفاقی که چندان هم دور از انتظار نبود. پای آب معدنی وقتی به آن منطقه باز شد که دیگر تانکرها، پاسخگوی نیاز مردم نبودند.
تصفیه خانه خصوصی ،
اوضاع در منطقه 21 شهرداری تهران اندکاندک به سمت و سویی میرفت که مردم چشم امید از سازمان آب بکنند و خودکفا شوند. هرچند این مسیر از سالها قبل طی شده بود و مردم این قسمت از تهران با چاهها و قناتهایی که بیشتر برای زمینهای کشاورزی در این محدوده حفر شده بود، نیاز خود را مرتفع میکردند اما خشکسالیهای اخیر و کیفیت نامطلوب آب باعث شد شهرکهای محصور منطقه طرح خودکفایی در تولید و مصرف آب را با سرعت و جدیت بیشتری پیگیری کنند.
نخستین گام در این راه را یکی از شهرکهای این منطقه در سال 73 برداشته بود. «شهرک شهرداری» از آن سال تاکنون از اداره آب و فاضلاب آب خام میخرد و خودش در تصفیهخانه شهرک آن را تصفیه و در شبکه آبرسانی شهرک پخش میکند. علاوه بر تصفیهخانه شهرک تانکرهایی دارد که آب تصفیهشده را در آنجا نگهداری و به منازل منتقل میکند.
شهرکیها قدر این آب را بهتر از بقیه میدانند برای همین از آب خام برای آبیاری فضای سبز شهرک استفاده میکنند. اگرچه این تجهیزات ماهانه حدود 25 هزار تومان را گردن اهالی شهرک میاندازد اما اهالی از اینکه آب گوارا و سالمی را استفاده میکنند، راضیاند. علاوه بر این تمام این شرایط باعث شده اهالی در مصرف آب سالم و بهداشتی حسابی صرفهجویی کنند. چون خودشان میبینند تهیه آب سالم چه زحمات و هزینههایی دارد.
دریایی با آب شیرین
شهرک دریا هم از نظر تأمین آب شرب خودکفاست و زیر نظر سازمان آب و فاضلاب غرب تهران نیست. مسئول آبرسانی شهرک که از سال 63 این وظیفه را به عهده گرفته است و آن را به صورت شورایی اداره میکند،میگوید:«برای دوره 2 ماهه، سهم هر خانواده نزدیک 23 هزار تومان میشود. علاوه بر این آب شرب برای تمام مدارس، مساجد و بوستانهای شهرک رایگان است.»
«علی اشرف صباغی» در ادامه میگوید:«خوشبختانه تاکنون مشکل قطعی آب نداشتیم و آب را با کیفیت و قیمت مناسب به اهالی رساندهایم.» آب شهرک از چاههای حفر شده در داخل آن تأمین میشود و در همان جا نیز تصفیه میشود. این تصفیهخانه زیر نظر بازرسان بهداشت اداره آب کار میکند و اهالی از سلامت و بهداشت آن اطمینان کامل دارند.
اما آقای صباغی میگوید همه ترسش از روزی است که آب این چاهها خشک شود. آن وقت راهی نمیماند جز وصل شدن به شبکه آب شهری. برای همین اهالی نهایت استفاده بهینه را از آب میکنند تا این اتفاق نیفتد چون همه میداند وصل شدن به این شبکه مشکلات عدیدهای دارد.
کمی صراحت، لطفاً ،
چند کلمه حرف حساب با مدیر جدید آبفای غرب تهران
پیرامون مشکلات آب آشامیدنی مردم و کیفیت نامطلوب آن که همیشه مورد گلایه اهالی منطقه بوده است بررسی چند نکته ضروری است. نکاتی که نیازی به کارشناسان خبره این فن ندارد و بیشتر سئوالاتی منطقی هستند تا تخصصی.
در تمام این چند سالی که ما نیز در کنار مردم به انعکاس مشکلات آنها پرداختیم و همچنین سعی کردیم پاسخهای مسئولان را نیز برای آگاهی بیشتر مردم در کنار آن سئوالات منتشر کنیم به این نتیجه روشن و واضح رسیدیم که متأسفانه مسئولان اداره آب و فاضلاب منطقه با مردم «رک» حرف نمیزنند.
کیفیت آب اینجا نیاز به آزمایشگاههای تخصصی و فوق تخصصی ندارد. نگاهی به یک لیوان آب میتواند نشان دهد این حجم املاح موجود در آن چه بر سر کلیههای اهالی آورده است. مشکلات کلیوی و به طور کلی سلامتی مردم جدای آن دردسرهایی است که برای تهیه آب مطلوب میکشند.
مصداق عینی این کیفیت نامطلوب را میتوان در توسعه تصفیهخانههای خصوصی شهرکهای منطقه دید. وگرنه با وجود یک آب بهداشتی و سالم چرا باید اهالی یک شهرک زیر بار هزینههای داشتن یک تصفیهخانه خصوصی بروند. در این میان اما مسئولان با مردم شفاف سخن نمیگویند.
در طول این سالها هیچگاه از آنها نشنیدیم بر این کیفیت نامطلوب صحه بگذارند. آنها همیشه بر این امر پافشاری کردهاند که آب منطقه از نظر بهداشتی میکروبی، باکتریایی سالم است. طبیعی هم هست. اما هیچ وقت به مردم نگفتهاند آب شما پر از املاح است و به هزار دلیل هنگام بارندگیهای فصل زمستان حتی گلآلود هم میشود؛ بعد هم بگویند حالا با این اوضاع، راه این است و این. اینگونه لااقل تکلیف مردم روشن میشود.
این را از این رو میگویم چون انگار چارهای برای حل این مشکلات وجود ندارد. هر سال بر تعداد تصفیهخانههای خصوصی منطقه در شهرکها افزوده میشود اما ذرهای به کیفیت آب لولهکشی افزوده نمیشود. البته این را ما هم نمیدانیم که چگونه میشود مشکل همان آب لولهکشی را در یک شهرک با تصفیهخانه حل کرد اما این مشکل در اداره آب غیر قابل حل میشود.
وجود این تناقضات باعث میشود هر روز بر حجم نارضایتیها از آب این منطقه افزوده شود. علاوه بر اینکه بر وعدههای «آبیها» نیز جامه عمل پوشیده نمیشود. این موارد باعث میشود اهالی تصور کنند به نوعی با آنها بازی میشود یا با وعدههای «سرخرمن» قصد دارند اهالی را به سکوت فرا بخوانند.
به گمان من با ذکر این مشکلات از جانب مسئولان، تکلیف اهالی روشن میشود. آنگاه میشود این توقع را داشت که مردم برای یک آب غیرآشامیدنی، بهای کمتری از یک آب قابل شرب بپردازند و این کاهش هزینه در خرید آب لولهکشی را در خرید آبهای معدنی و آشامیدنی صرف کنند.
مثل هزار جای دیگر دنیا که آب لولهکشی منازل تنها «بهداشتی» است و لزوماً قابل شرب نیست. اما این راهکار منطقی تنها کمی جرئت و مدیریت میخواهد. باید مسئولان اداره آب زیر بار آنچه تاکنون اتفاق افتاده است بروند و با یک تغییر رویه تکلیف خودشان و مردم را یکسره کنند.
همشهری محله - 21