تجسس ماموران پلیسآگاهی ورامین برای دستگیری این متهم 25 ساله که امیر نام دارد، سال گذشته و بهدنبال طرح شکایتهای مشابه از جوانی که بعد از ربودن دختر بچههای خردسال آنها را مورد آزار واذیت شیطانی قرار میداد، در دستور کار مأموران قرار گرفت.
بررسیها حاکی از آن بود که مرد جوان پس از ربودن دختر بچهها، آنها را به مناطق خلوت شهر یا یک چهاردیواری متروکه میکشاند و مورد آزار و اذیت قرار میدهد.
کارآگاهان با چهرهنگاری متهم، ردیابی برای دستگیری او را آغاز کردند تا اینکه بعد از ظهر ششم مهرماه امسال درحالیکه مرد جوان به یک آرایشگاه رفته بود تا با تغییر چهره از دست پلیس فرار کند، به محاصره ماموران پلیس ورامین درآمد و دستگیر شد.
امیر پس از انتقال به اداره آگاهی منکر هرگونه جرمی شد اما پس از روبهرو شدن با طعمههای خود، لب به اعتراف گشود و به ربودن و آزار و اذیت دختر بچهها اقرار کرد. بعد از اظهارات این متهم و چاپ خبر دستگیری وی و انتشار عکسش در روزنامهها، تعداد دیگری از طعمههای او با مراجعه به اداره آگاهی و دادسرای ورامین از این پسر شیطان صفت به اتهام آزار و اذیت شکایت کردند.
این پرونده که 16 شاکی داشت بعد از تکمیل تحقیقات و انجام بازسازی صحنههای جنایت برای رسیدگی، به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و 5 قاضی دادگاه با توجه به حساسیت ماجرا در وقت ویژه اقدام به رسیدگی به پرونده کردند.
صبح 21 آذر شاکیان به همراه فرزندان خردسالشان که توسط این مرد شیطانصفت مورد آزارو اذیت قرار گرفته بودند در سالن اجتماعات دادگاه کیفری استان تهران حضور یافتند.
ابتدای جلسه دادگاه، قاضی عطار، نماینده دادستان تهران با ارائه کیفرخواستی گفت: متهم 25 ساله به نام امیر، متهم به ربودن 14 کودک، تهدید با چاقو، تجاوز به عنف، ایراد ضرب وجرح عمدی، ورود به عنف به 2 خانه به انگیزه تجاوز به عنف است.
با توجه بهنظریههای پزشکی قانونی و مواجهه حضوری شکات با متهم و دلایل موجود در پرونده، درخواست اشد مجازات برای متهم را دارم. در ادامه جلسه دادگاه، شاکیان به تشریح ماجرای هولناکی که برای فرزندانشان رخ داده بود پرداختند.
یکی از آنها که دختر خردسالش مورد تجاوز قرار گرفته بود، درخصوص نحوه ربودن فرزندش در دادگاه گفت: خانه ما و مادر همسرم فاصله بسیار کمی با هم دارد.عصر روز حادثه زمانی که به خانه آمدم، دختر9 سالهام در داخل حیاط بازی میکرد، همان موقع مادرش از او خواست بهدنبال برادرش که در خانه مادر همسرم بود برود و او نیز از خانه خارج شد اما زمانی طولانی گذشت و فرزندانم به خانه نیامدند،
نگران شدم و وقتی برای پیدا کردن دخترم به خیابان رفتم، ناگهان متوجه وی شدم که از انتهای کوچه که یک ساختمان نیمه کاره در آنجا قرار داشت در حال آمدن به سمت خانه بود. به طرفش که رفتم، دخترم را دیدم که سروصورتش زخمی بود و...او بهشدت ترسیده بود و نمیتوانست به راحتی حرف بزند وقتی او را به بیمارستان رساندیم متوجه اتفاق وحشتناکی که رخ داده بود شدیم.
مردی با موهای جوگندمی
دخترم زمانی که حالش کمی بهبود پیدا کرد، به من گفت که یک مرد جوان که موهای جوگندمی داشت از من خواست تا آدرسی را به وی نشان دهم همین که به او نزدیک شدم با چاقو مرا تهدید کرد و درحالیکه دهانم را گرفته بود به سرعت مرا به پشت ساختمان نیمه ساز برد و مورد آزار و اذیت قرار داد.
یک ماه بعد از طرح شکایت بود که پلیس آگاهی با من تماس گرفت و از ما خواست تا به آنجا برویم، زمانی که به اداره آگاهی رفتیم این مرد را در بین تعداد زیادی متهم قرار دادند و فرزندم با دیدن وی بلافاصله او را شناسایی کرد.
من اصلاً قبول ندارم
در ادامه جلسه دادگاه، بعد از اظهارات شاکیان، متهم در جایگاه قرار گرفت و با رد اتهامات وارده گفت: من این اتهامات را اصلا قبول ندارم و تمام اعترافاتم تحت فشار بوده است.
وی در ادامه، در پاسخ به سؤال قاضی پرونده مبنی بر اینکه تمام کودکان، تو را بهعنوان آدمربا شناسایی کردهاند و قبل از دستگیری نیز مشخصات شما را که موهای جوگندمی و چشمان آبی داشتهاید را بیان کردهاند، گفت: خیلی از افراد شبیه به من هستند.
تصاویر چهره نگاری شده از من نیز شباهتی به من ندارد. َدر این هنگام یکی از شکات با نشان دادن تصویری از متهم که در روزنامه به چاپ رسیده بود توجه قضات را بهخود جلب کرد اما متهم همچنان با اصرار مدعی بود که کودکان را مورد آزار و اذیت قرار نداده است.
در ادامه جلسه دادگاه، متهم با اصرار بر اینکه این کار را انجام نداده است مدعی شد: برای کاری که انجام نداده ام، عذرخواهی نخواهم کرد. قضات دادگاه نیز با اعلام ختم رسیدگی، وارد شور شدند و بهزودی حکم خود را در این باره اعلام خواهند کرد.