و بهراستی نیز اینچنین است. سفینهای که در حدود 300کیلومتری زمین هر 90 دقیقه یکبار این کره خاکی را دور میزند، تمامی تغییرات را با دیده باریکبین خود میبیند و به زمین مخابره میکند.
فرسایش خاک، تخریب مراتع، کاهش سطح جنگلها، آلودگی آبها، ریزش کوهها، تغییرات آب و هوایی، بروز توفانها و... تنها قسمتی از تغییراتی هستند که عدسیهای دوربینهای پیشرفته ماهوارهها ثبت و ضبط میکنند و آن وقت پس از ارسال این تصاویر به زمین، کار بررسی و تفسیر این تصاویر آغاز میشود.
تصور کنید که بررسی تصاویر ارسالی به فاصله 6 ماه یا یکسال تا چه حد برای مقایسه وضع موجود یک جنگل با آنچه که مثلا سال قبل وجود داشت مفید است. با این مقایسهها میزان تخریب منابع طبیعی، پوشش گیاهی، پیشروی یا پسروی آب دریاچهها، میزان رشد نیهای تالاب انزلی یا کاهش سطح تالاب هامون، بهخوبی دیده میشود و کار اعمال برنامههای جبرانی را میسر میسازد.
فناوری فضا بهوسیله ماهوارههایی که برای پایش آب و هوای کره زمین طراحی شدهاند، میتواند تغییرات جوی را از مدتها پیش تخمین بزند و دست ما را برای جلوگیری از بسیاری از فاجعههای حاصل از بروز توفانهای دریایی یا جاری شدن سیلاب، بازمیگذارد.
البته پیوسته ناباوری یا دیرباوری درمورد پیشگوییهای علمی بهخصوص آنان که با مدد تکنولوژی نو حاصل شدهاند وجود دارد. همین مسئله گرم شدن کره زمین با آنکه از نظر مطالعات علمی اثبات شده بود تا مدتها، با ناباوری مواجه بود.
در بسیاری از موارد حتی تشکیلات تحقیقاتی و علمی مانند سازمان هوافضای ایالات متحده (NASA) از قبول آن طفره میرفت که البته بهنظر میرسد دلیل اصلی آن نفوذ سیاستمداران بهمنظور حمایت از سرمایهداران و جلوگیری از کند شدن چرخهای صنعت بود. بهرغم این ناباوریها، دلایل و شواهد قطعی و واضح علمی روزبهروز از گوشه و کنار عالم توسط دانشمندان ارائه میشد تا آنکه حدود ربع قرن پیش مسئله گرم شدن کره زمین بهطور جدی در جهان نظرها را به خود جلب کرد. در سال 1990 میلادی، بالاخره جهان بهفکر چارهاندیشی افتاد.
کنفرانس کیوتو
در این گردهمایی جهانی بسیاری از کشورها ازجمله ایران شرکت داشتند و برای نخستینبار با واقعی دانستن گرمایش زمین، پروتکل کیوتو را به امضا رساندند و طی آن کشورها موافقت کردند که تا سال 2012، میزان صدور گازهای گلخانهای خود را در سطح سال 1990 نگهدارند.
اجازه دهید توضیحی درمورد این گازها ارائه کنم: گازهای گلخانهای گازهایی هستند که از سوختن منابع سوخت فسیلی مانند بنزین، گازوئیل، مازوت، زغالسنگ و... حاصل میشوند و البته با مصرف کردن این سوختهای فسیلی، مقداری از این گازها مانند دیاکسیدکربن Co2، منوکسیدکربن Co و گاز متان CH4 به هوا متصاعد میشود.
این گازها در ارتفاع حدود 50 کیلومتری زمین با بخار آب موجود در جو مخلوط شده، حلقهای مانند سپر را در آن ارتفاع در اطراف کره زمین تشکیل میدهند که نور خورشید به سهولت از آن عبور میکند و با خود به سطح زمین گرمی میبخشد ولی هنگامی که این گرما به بالا صعود میکند تا از کرهزمین خارج شود و بهاصطلاح زمین خنک شود، همین سپر اجازه خروج گرما را نداده و بهتدریج زمین گرم و گرمتر میشود. مثالی میزنم: اگر شما در یک روز گرم تابستان اتومبیل خود را زیر تابش آفتاب در خیابانی پارک کنید، بعد از 2 ساعت که بهسراغ آن میروید، گرمای داخل آن بهمراتب بیش از حرارت هوای خارج است.
دلیل: شیشه خودرو نور خورشید را به داخل ماشین راه میدهد ولی همین شیشه اجازه خروج گرما را نمیدهد و درنتیجه بهتدریج درجه حرارت داخل اتومبیل افزایش مییابد. بارها صاحبان اتومبیلها، حیوانات خانگی و حتی فرزندان خردسال خود را در چنین شرایطی برای چند ساعت رها کردهاند و... اگر خوب دقت کنیم، هدف از ساختن گلخانهها هم همین است؛ یعنی با بهکار بردن شیشه (و اخیرا پلاستیک)، اجازه ورود نور خورشید را میدهیم و حرارت را داخل گلخانه محبوس میکنیم و به همین دلیل اینها را گازهای گلخانهای مینامیم.
دلایل شکست کنفرانس کیوتو
اکنون بعد از گذشت 20 سال از تشکیل این کنفرانس میتوانیم دلایل شکست این کنفرانس را به طریق زیر طبقهبندی کنیم.
1 – جاهطلبانه و بلندپرواز بودن اهداف کنفرانس: در نظر بگیریم که در جهان تشنه انرژی نمیتوان بهسادگی، مصرف 22 سال بعد از کنفرانس (سال 2012) را به سطح سال 1990 رسانید زیرا توسعه صنعتی و حرکت چرخهای صنعت نیازمند مصرف انرژی و درنتیجه تولید گازهای گلخانهای است و بسیاری از کشورها زیر بار این مسئله و عامل بازدارنده پیشرفت صنعت نمیروند.
2 – ایالات متحده ، چین، هندوستان و روسیه (در ابتدا) از امضای این پروتکل خودداری کردند درحالیکه آمریکا بهتنهایی یکسوم گازهای گلخانهای جهان را تولید میکند.
توجه به این ارقام، عمق فاجعه را نشان میدهد. هر آمریکایی در سال 20 تن گاز گلخانهای را به جو میفرستد!
هر اروپایی 10 تن، هر چینی 5 تن، هر هندی 2 تن و هر آفریقایی یک تن!
3 – در کیوتو گفته نشد که بهجای سوختهای فسیلی که مولد گازهای گلخانهای هستند، جهان تشنه انرژی از چه گزینه دیگری میتواند استفاده کند؟ درست است که منابع لایزال انرژی مانند نور خورشید، وزش باد، وجود امواج و انرژی گرمای مرکز زمین میتوانند بالقوه جایگزین سوختهای فسیلی شوند ولی استفاده بالفعل از این انرژیها نیازمند ماشینها و وسایلی است که ساختن و تکمیل کردن آنها نیاز به زمان طولانی دارد.
4 –از دلایل دیگر شکست کنفرانس کیوتو آن بود که کشورهای در حال توسعه که خود را در گرمایش زمین (لااقل بهاندازه آمریکا، چین ...) مقصر نمیدانند کاهش مصرف سوختهای فسیلی را مانع پیشرفتهای صنعتی تلقی کردند و از آن سر باز زدند.
کنفرانس کپنهاگ
بعد از 20 سال و ناکامی نشست کیوتو، بار دیگر جهان برای کاهش صدور گازهای گلخانهای و نجات کره زمین و حیات آن به تکاپو افتاد، اینبار جمعا 190 کشور در کپنهاگ حضور داشتند و بیش از 110 کشور را رؤسای جمهور و نخستوزیران معرفی میکنند و نظرات خود را بیان کردند.
بهگفته «بانکیمون» دبیرکل سازمان ملل متحد، این آخرین شانس کره زمین است. گفته میشود که اگر وضع به همین منوال ادامه یابد تا 40 سال دیگر 2 درجه گرمای زمین افزایش خواهد یافت. همین افزایش بهظاهر ناچیز! موجب آب شدن یخهای قطب، بالا آمدن سطح آبهای دریا، غرق شدن بسیاری از شهرهای بندری، خشکسالی در بسیاری از کشورهای جهان (ازجمله ایران)، خشکی رودخانهها (مانند زایندهرود) و دریاچهها (مانند ارومیه و پریشان)... خواهد شد. در نظر بگیریم که در قرن گذشته زمین فقط 6/5 درجه گرمتر شد و از عرض رودخانه عظیم گنگ در هندوستان 100 متر کاسته شد!!
دلایل امیدواری به نشست کپنهاگ
حقیقت آن است که به گفته آقای «بانکیمون» فرصت دوبارهای وجود ندارد و این آخرین شانس است برای احیای زمین. اینبار کشورهای پیشرفته حاضر به پرداخت «غرامت» به کشورهای در حال توسعه برای کاهش صدور گازهای گلخانهای شدهاند و صحبت از تخصیص یک صندوق کمکرسانی و پرداخت 10 میلیارد دلار به ممالک در حال توسعه به میان آمده است. ولی بهراستی این مقدار کافی خواهد بود؟