فریبا خانی: امروز به سفر میرویم، سفری متفاوت؛ سفری بهدنیای سکهها و پولهای قدیمی از دورههای تاریخی گوناگون. سفر ما از دریچهی موزهی پول ایرانی در پارک تفریحی ارم شروع میشود...
در موزهي پول ايراني با مريم طارمي، مسئول نمايش و پژوهش موزه همراه ميشويم و به صحبتهايش گوش ميدهيم و متوجه ميشويم كه ويترينهاي اين موزه بر اساس زمان و دورههاي مختلف تاريخي چيده شده است. رايانههايي هم هستند كه توضيحات بيشتري دربارهي سكهها و دورهي تاريخي به بازديدكنندهها ميدهند.
ما از دورهاي اين سفر را آغاز كرديم كه هنوز سكه رايج نبود و مردمان زمانهاي دور با تبادل سنگ نمك، كاكائو و گندم داد و ستد ميكردند. بعدها فلز جاي مواد ديگر را گرفت.
طارمي ميگويد: «پيكانها يا ميلههاي فلزي جاي گندم و نمك و... را گرفت. در دورهاي حلقههايي فلزي ساخته شد كه به آنها حلقههاي تبادل گفته ميشد و نام و نشانهايي را در خود داشتند.»
بعد از حلقههاي تبادل، اولين مردماني كه سكه ضرب كردند و آن را بهكار بردند، «ليدي»ها بودند كه در غرب تركيهي امروز زندگي ميكردند. سكههاي آنها يكرو بودند.
طارمي دربارهي پيشينهي سكه در ايران ميگويد: «در ايران اولين سكهها در دوران هخامنشيان و به دستور داريوش هخامنشي ضرب شد. اين سكهها تصوير نبرد شير و گاو را داشتند. بعدها تصوير پادشاهان هخامنشي بر روي سكهها ضرب شد. در اين دوره سكهها از جنس طلا و نقره بودند. سكهي طلا «دريك» نام داشت و سكههاي نقرهاي «شِكِل» نام داشتند.»
او ميگويد: «ايران در زمان هخامنشيان سرزمين بزرگي بود و هربخش آن را يك حاكم اداره ميكرد. به اين حاكمها «ساتراپ» گفته ميشد. سكهي طلا در انحصار پادشاه اصلي بود و ساتراپها فقط حق ضرب سكهي نقره داشتند. تصاوير اين سكهها، تاريخ، نحوهي پوشش، فرهنگ، اعتقادات و زيباشناسي آن منطقهي جغرافيايي را نشان ميدهد كه خيلي جالب است. روي بعضي از اين سكهها نقش كشتي يا سمبلهايي مثل جغد و... را ميتوان ديد.»
بعد از دورهي هخامنشي به دورهي اشكانيان و پارتيان ميرسيم. تصويري از مجسمهي سرباز اشكاني هم هست و توضيحي دربارهي جنگهاي پارتيزاني كه در اين دوره باعث پيروزي اين سربازان ميشد. سربازان پارتي فرار ميكردند و دشمن به خيالش كه اينها در حال فرارند، آنها را تعقيب ميكردند و در يك لحظه آنها به عقب برميگشتند و تيراندازي ميكردند.
سكههاي اين دوره هم ديدني هستند. در اين سكهها نيمرخ پادشاهان اشكاني را ميبينيد، همچنين جادهي ابريشم را كه جادهاي بلند بود و شرق را به غرب متصل ميكرد.
بعد از دورهي اشكانيان به دورهي ساسانيان مي رسيم. اين كارشناس به ما توضيح ميدهد: «ايرانيان در اين دوره زرتشتي بودند و نقش آتش را روي سكهها ميبينيم و نگهبانان آتش كه از آن مراقبت ميكردند. تصوير پادشاهان ساساني هم روي سكهها هست.»
او دربارهي پادشاهي پوراندخت ميگويد كه او اولين پادشاه زن ايراني بود كه با شجاعت سكهاي به نام خود، با تصوير خودش زده است و خواهرش آذرميدخت هم از سكهي تصوير پدرش خسرو پرويز استفاده كرد.
طارمي در اشاره به اين دورهي اسلامي ميگويد: «در دورهي اسلامي تصاوير جايشان را به خط ميدهند و خطهاي كوفي و بعد هم خط نستعليق كاربرد پيدا ميكند و نام خدا يا بخشي از سورههاي قرآني بر سكهها نقش ميگيرد. در دورهي سلجوقيان علاوه بر سكههايي كه فقط خط روي آنها بوده است، تصوير شير و خورشيد هم ديده ميشود. در دورهي صفويه سكهها به شكل بيضي هم ضرب ميشوند كه اصطلاحاً به آنها سكههاي انگشتي گفته ميشود.»
قدمزنان به دورههاي بعد ميرسيم. اولين اسكناس در زمان ناصرالدينشاه در كشور انگلستان براي ايرانيان چاپ شد و اولين اسكناس جعلي هم در همان دوره به چاپ رسيد. جالب است بدانيد آقاي جاعل يك كلمهي انگليسي را جابهجا چاپ كرده بود كه باعث لو رفتن ماجرا شد.
به گفتهي طارمي: «بايد بدانيم تاريخ اولين پول كاغذي به چينيها در قرن دهم ميلادي ميرسد و مغولها هم پول كاغذي را به ايران آوردند، اما مورد استقبال ايرانيان واقع نشد.» در دورهي پهلوي، واحد پول از تومان به ريال تغيير پيدا ميكند.
بخش ديگري از موزه هم به زيورآلاتي اختصاص دارد كه با سكهها ساخته شدهاند، شكل كيفهاي پول در دوران قاجار هم جالب است. ميتواني به سكهها و اسكناسهايي كه در كيف يا جيبت داري نگاه كني و فكر كني كه چه سفر طولانياي را طي كردهاند. اگر ميخواهي با داستان پول و سكه آشنا شوي به موزهي پول ايران برو.
نظر شما