تاریخ انتشار: ۱ اسفند ۱۳۸۹ - ۰۶:۳۹

شهرام شیرکوند : روانشناسی زبان (psycholinguistics ) نام شاخه علمی‌نسبتا جدیدی است که از محل تلاقی زبانشناسی و روانشناسی جوانه زده است.

موضوع این علم مطالعه جنبه‌های ذهنی زبان، یا به بیان دیگر، رابطه ذهن و زبان است. پیشرفت عصب- روانشناسی (نور و پسیوکولوژی) هنوز به آنجا نرسیده است که ما را از کاربرد واژه «ذهن» بی‌‌نیاز کند. هنوز راه درازی در پیش است تا ما به همه اسراری که در کاسه سرمان نهفته است، پی‌ببریم و بتوانیم آزادانه به جای ذهن، کلمه مغز را به کار ببریم. پیش از آنکه وارد بحث شویم، باید به یک تمایز مهم توجه داشته باشیم و آن تمایز بین زبان و گفتار است. زبان عبارت است از مجموعه‌ای از قواعد که به آن دستور (یا گرامر) می‌گویند و نیز تعدادی واژه که واژگان زبان را تشکیل می‌دهند اما گفتار، نمود یا حالت بالفعل زبان است، از این‌رو نوعی رفتار است که مستقیما به مشاهده درمی‌آید. ما در این بحث، «زبان» و «گفتار» را با حفظ تمایزی که ذکر شد، به کار می‌بریم. این تمایز در بحث‌های فنی زبانشناسی و روانشناسی زبان اهمیت بسیار دارد.

برای اینکه بتوانیم با آدم‌های دوروبرمان راحت‌تر ارتباط برقرار کنیم، باید «زبان بدن» آنها را یاد بگیریم. متخصصان علم ارتباط می‌گویند که تنها 7درصد از پیام‌های ما از طریق واژه‌ها منتقل می‌شود و 33درصد آن از طریق لحن و تن صدا و 60درصد هم از طریق زبان بدن انتقال می‌یابد. حالا این زبان بدن چیست که حتی بیشتر از حرف‌های ما اطلاعات را منتقل می‌کند؟ به زبان علمی، پیام‌هایی که توسط اعضای بدن و حرکات صورت منتقل می‌شوند، زبان بدن را تشکیل می‌دهند.

زبان بدن ما بازتاب احساس ماست. اگر اعتماد به نفس پایینی داشته باشیم، شانه‌های ما می‌لرزد، از نگاه کردن به چشم‌های مخاطب خود طفره می‌رویم و بدنمان پیام می‌دهد که نمی‌خواهیم با دیگران رابطه برقرار کنیم. این پیام‌ها احساس ما را نسبت به طرف مقابل به وضوح نشان می‌دهد. اگر این پیام‌ها را طوری تغییر دهیم که اطمینان بیشتری را نشان دهند، اعتماد به نفس ما بیشتر می‌شود. بار دیگر که در برابر کسی احساس ضعف کردید، راست بنشینید، شانه‌های خود را عقب بکشید و به چشم‌های طرف مقابل نگاه کنید.

همین تغییر وضعیت بدنی، به تنهایی می‌تواند نگرش منفی را از شما دور کند. سپس طوری رفتار کنید که به وضوح نشان دهد آماده برقراری ارتباط با دیگران هستید. لبخند بزنید؛ این ظاهر مطمئن به‌خود، به شما اطمینان بیشتری می‌دهد.

زبان بدن در برخورد اول

داوری لحظه‌ای و فوری بزرگ‌ترین بخش تأثیر اول است و در این داوری، زبان بدن یکی از عناصر بسیار مهم به‌نظر می‌رسد. به‌طور کلی اقداماتی که در لحظه اول برخورد، به‌شدت توی ذوق می‌زند و مانع ارتباطی ایجاد می‌کند، عبارتند از: خاراندن سر، جویدن عصبی گوشه لب‌ها، دوری از تماس چشمی، قوز کردن یا بی‌انعطاف ایستادن و... . در نخستین برخورد، وقتی فرد لبخند نمی‌زند، حالت بدنی خشکی دارد و به افراد نگاه نمی‌کند، باعث می‌شود افرادی را که به او نزدیک می‌شوند، ناامید کند. انسان‌ها به‌طور کلی از کسانی استقبال می‌کنند که پر انرژی و گشاده‌رو باشند و لبخند، مطمئن‌ترین زبان بدن است. لبخند به دیگران می‌گوید در آن لحظه خاص شما خوشحال یا راضی هستید. وقتی به کسی لبخند می‌زنید، نورون‌‌های منعکس‌کننده او از هم باز و شاد می‌شوند و متقابلا لبخندی را به نمایش می‌گذارد و آگاهانه یا ناآگاهانه احساس می‌کند روی شما تأثیر خوشایندی گذاشته‌ است. لبخند نزدن، افراد را خنثی و بی‌تفاوت نشان می‌دهد. توجه به این نکته نیز مهم است که لبخند زمانی واقعی برداشت می‌شود که چشم‌ها و بقیه بخش‌های صورت را هم دربرگیرد.

در ضمن مهم‌ترین جنبه لبخند در تأثیرگذاری اولیه، رنگ دندان‌های شماست. در دنیای امروز داشتن دندان‌های زرد، رنگ مرده‌ای به شخص می‌دهد. وضع ظاهر شما نیز در تأثیرات اولیه نقش تعیین کننده‌ای دارد. در واقع وضع ظاهرتان، نخستین اطلاعاتی است که دیگران از شما می‌گیرند. وقتی لباس آراسته و تمیز بپوشید این پیام را منتقل می‌کنید که از اعتماد به نفس فراوانی برخوردارید و به دنیای پیرامونتان بها می‌دهید. برای خوب به‌نظر رسیدن لزوما نباید زیبا و خوش‌چهره باشید. البته، زیبا بودن چیز بدی نیست اما داشتن اطمینان خاطر و اعتماد به نفس مهم‌تر است.

اگر خوب، خوشایند و مورد اعتماد به‌نظر برسید، ارتباط را جذب می‌کنید و طرف مقابل را در موقعیت آرامی قرار می‌دهید. متخصصان بر این عقیده‌اند که تأثیرگذاری اولیه با برنامه‌نویسی ذهن ما برای ارزیابی و طبقه‌بندی‌کردن در رابطه است.

یادگیری زبان بدن
درس اول: حریم‌ها

طرف مقابل شما چقدر از شما فاصله دارد؟ نه منظور ما معنای شاعرانه فاصله نیست؛ منظورمان دقیقا همان چیزی است که با سانتی‌متر و متر قابل اندازه‌گیری است. نخستین چیزی که در زبان بدن باید آموخت، تحلیل همین فاصله‌هاست که به آن «حــــریم» می‌گویند:

۱- حریم صمیمی (خصوصی)

یک دایره به شعاع 15 سانتی‌متر و یکی دیگر به شعاع نیم متر دور بدن خودتان بکشید؛ محیط پیراشکی شکلی می‌سازد که حریم خصوصی شماست. معمولا برای بیشتر آدم‌های دنیا این پیراشکی، منطقه ممنوعه حساب می‌شود. غیر از والدین، همسر، دوستان صمیمی و البته کودکانی که هنوز عقلشان به حریم خصوصی قد نمی‌دهد، کسی نمی‌تواند به این دایره با شعاع نیم متر وارد شود؛ یعنی اگر کسی وارد شد، بدانید که معنای خاصی می‌دهد. این آدم یا می‌خواهد صمیمی شود یا می‌خواهد شما را به قتل برساند(!)

2ـ حریم شخصی

به دایره‌ای که از شعاع نیم متر تا شعاع یک متر دور و بر شما را تشکیل می‌دهد، می‌گویند حریم شخصی و همکاران، خویشاوندان و همکلاسی‌ها معمولا این حریم را رعایت می‌کنند.

3 - حریم اجتماعی

یک دایره است که از یک متر تا 5/3 متر اطراف ما را فرا گرفته است. این حریم ویژه غریبه‌هاست و هر کسی می‌تواند در آن رفت‌وآمد کند. معمولا ما با فروشنده‌ها، تعمیرکارها و افرادی که دارند از خیابان رد می‌شوند، این فاصله را حفظ می‌کنیم.

4 - حریم عمومی

حریم عمومی - دقیقا برخلاف حریم خصوصی - بسیار وسیع است. می‌گویند از 6 متر گرفته تا هر چه بشود این خط 6 متری را در کره زمین ادامه داد، حریم عمومی حساب می‌شود. وقتی می‌خواهیم بگوییم که ما به یک گروه مثلا معترض ربطی نداریم و فقط تماشاچی هستیم، این فاصله را رعایت می‌کنیم.

درس دوم: حرکات چهره

یکی از سینماگرها می‌گوید: «چهره آدمی سرزمینی است که می‌توان روزها در آن سیر و سیاحت کرد.»

1 - چشم ها

بیش از حد پلک‌زدن می‌تواند نشانه اضطراب باشد. پلک نزدن هم می‌تواند نشانه ترس باشد. چشم‌ها موقع خندیدن حالت خاص خودشان را دارند و البته موقع اندوه هم به همین ترتیب.

2 - چهره درنمای کلی

یک پیشانی پر چین با ابروهای رو به پایین می‌تواند نشانه اندوه یک آدم باشد. چهره درهم کشیده هم یا نشان‌دهنده اضطراب است یا نشانه خشم. رنگ سرخ صورت، به نسبت موقعیت یا نشان‌دهنده خشم است یا نشانی از شرم. صورت زرد هم که ترس را نشان می‌دهد البته احتمالات پزشکی را هم در نظر بگیرید!

وقتی از چیزی هیجان‌زده می‌شویم، ناخودآگاه لب‌هایمان را به هم فشار می‌دهیم یا آنها را گاز می‌گیریم. اما اگر دیدید که یک نفر با لب‌هایش خیلی دارد بازی می‌کند، احتمالا می‌خواهد حرفی بزند اما نمی‌تواند یا دارد دل دل می‌کند. لب‌ها که بالاتر و پایین‌تر از حد معمول باشند، به نسبت حالتشان یا نشان از تعجب دارند یا خنده.

درس سوم: دست‌ها

دست‌ها - به‌ویژه وقتی که با چهره در یک قاب قرار می‌گیرند- برای خودشان یک عالمه معنا منتقل می‌کنند:

1 - حرکت دست ها

بیشتر وقت‌ها ما از دست‌هایمان استفاده می‌کنیم تا حرف‌هایمان را تکمیل کنیم؛ مثلا وقتی می‌خواهیم بگوییم چیزی خیلی بزرگ است، دست‌هایمان را به نشانه بزرگی باز می‌کنیم یا وقتی که می‌خواهیم آدرس بدهیم، سمت چپ و راست را با دستمان نشان می‌دهیم اما بعضی وقت‌ها حرکت از این هم پیچیده‌تر می‌شود؛ مثلا حرکت‌های نمادینی مثل مشت‌کردن انگشت‌ها که نشانه مقاومت یا زورمندی است یا ساختن حالت حرف v با انگشت جلوی دوربین که نشانه پیروزی و آزادی است. حرکت‌های دست خیلی به فرهنگ وابسته هستند. کلا هر فرهنگی برای خودش یک مقدار نرمال حرکات دست تعریف کرده است که اگر کمتر از آن را به کار ببرید، یعنی خودتان هم علاقه‌ای به حرف‌هایتان ندارید و اگر بیشتر از آن، یعنی اینکه عصبی هستید و کنترل دست و پایتان را از دست داده‌اید.

۲- حرارت دست‌ها

معمولا دست‌هایی که خیلی داغ یا خیلی سرد هستند، از یک مسئله ناخوشایند ذهنی حکایت دارند. اگر دست‌ها سرد باشند یعنی به‌اصطلاح طرف یخ کرده و احتمالا از چیزی می‌ترسد. دست‌های خیلی داغ هم احتمالا نشان از خشم یا استرس زیاد دارند.

3 - اضطراب دست ها

عرق کردن کف دست‌ها و مالیدن آنها به هم گاهی نشانه اضطراب است. یادتان باشد وقتی دارید برای مصاحبه شغلی می‌روید، اضطرابتان را با مالیدن دست‌ها به همدیگر لو ندهید.

درس چهارم: پاها

پاها به خاطر قرار گرفتنشان در قسمت پایین آناتومی بدن معمولا شکل کلی بدن را تعیین می‌کنند؛ برای همین خیلی از حالت‌هایی که موقع ایستادن می‌گیریم، به پاها ربط دارد.

1 - پا روی پا انداختن

وقتی که یک نفر روی صندلی لم داده و پایش را روی پایش گذاشته، یعنی اینکه راحت است، آرام است و روی اوضاع تسلط دارد. البته یک معنای دیگر هم دارد و آن اینکه خیلی دوست ندارد موافقت و صمیمیتش را به شما اعلام کند. معمولا آدم‌های مشتاق به صحبت‌های شما، بدنشان را جلو می‌آورند و به شما نزدیک‌تر می‌شوند.

2 - راست قامت راه رفتن

راست قامت راه رفتن نشانه اعتماد به نفس است و قوز کردن نشانه درماندگی. پس سرتان را بالا بگیرید و با قاطعیت راه بروید! البته هیچ کدام از این نشانه‌ها قطعی نیست ولی شما می‌توانید با دقت در رفتار مردم و آنهایی که در اجتماع معقول‌تر و مقبول‌ترند، زبان بدنی مناسب با فرهنگ خود را بیاموزید.

برچسب‌ها