آموزش اول سبب نشر نخستین نشریه در ایران شد اما نسلپروری به دنبال نداشت. گسستگی مطبوعاتی در سپیدهدم روزنامهنگاری موجب شد آموزش و تجربه اول دفن شود. حرکتهای بعدی هم پایه ذوقی، ادیبانه و کارگزاری داشت.
از حیث محتوا با الگوبرداری از روزنامههای خارجی ایرانیزه شدن مطبوعات را پیسازی کردند و از نظر شکل روزنامههای نخست به نوعی ادامه صفحهآرایی نسخههای خطی و کتابهای چاپ سنگی بود تا این که ایرانیان فرنگ رفته به ویژه آنهایی که در عثمانی تجربه کار روزنامهنگاری داشتند پس از مراجعت به خدمت دستگاه انطباعات درآمدند و تا حدودی محتوا و شکل روزنامهها را دگرگون کردند. با پایان دوره ناصری پایه روزنامهنگاری دولتی لق شد اما روزنامهنگاری خصوصی حرفهای به وجود نیامد.
دومین نوع مالکیت مطبوعاتی در ایران پس از روزنامهنگاری دولتی روزنامهنگاری خصوصی خانوادگی است. پسر و دختر و عروس و داماد وارد این عرصه شدند و جمعهای خانوادگی مطبوعاتی به وجود آمد که از مطبخ نوشتههای خود را مطبعه میفرستادند.
در روزگار قاجار، اساساً نسلپروری و نهادسازی برای مطبوعات به وسیله دولت معنا و مفهوم نداشت آنچه تحول میبینیم براساس کوشش فردی است.
عدهای علاقهمند حدود 17 سال قبل از تأسیس خبرگزاری پارس از آشفتهنویسی خبر به تنگ آمدند و اولین خبرگزاری خصوصی را در ایران راهاندازی کردند تا به همکاران خود یادآور شوند خبرنویسی آداب دارد و نمونههایی را روزانه با سیاق آن روزگار در گرما و سرما با پای پیاده به دفتر روزنامهها میرساندند.
به مرور از حدود 90 سال پیش پایه آنچه که امروز روزنامهنگاری مینامیم گذاشته شد، تحریریهها شکل گرفت و نظام استاد - شاگردی تقویت شد.
تا زمان تاسیس اولین موسسه آموزش روزنامهنگاری در سال 1317 تمام ایرانیانی که به اروپا رفتند و دورههای روزنامهنگاری را گذراندند تاثیری در جهان مطبوعات ایرانی نداشتند حتی کارنامه محمودمسعود که در بلژیک روزنامهنگاری خواند نشان میدهد آنچه آموخت وانهاد و چنان جوگیر روزگار شد و جنجالیآفرینی کرد که به جانباختگی رسید. بنگاه روزنامهنگاری بهعنوان اولین مرکز آموزش روزنامهنگاری، پس از برگزاری یک دوره و به دنبال رویدادهای شهریور 1320 برچیده شد. دهه 20 نیز بیشتر به هماندیشی صنفی سیاسی گذشت تا به آموزش.
دهه 30 رقابت مطبوعاتی سبب توجه به مقوله آموزش روزنامهنگاری شد.
مدیر وقت کیهان به همراه مدیر اتحاد ملل و دیگران به فکر برگزاری دورههایی در دانشگاه تهران افتادند و مدیر روزنامه اطلاعات هم 3 دوره کارآموزی 2 ماهه برای جذب نیروهای مستعد برگزار کرد.
کوشش دانشگاهی آموزشی به دانشگاه تهران و موسسه عالی مطبوعات و روابط عمومی در دهه 40 ختم میشود. بیشترین دورههای کوتاهمدت را در آن دهه روزنامه اطلاعات و مجله توفیق برگزار کردند.
در دهه 50 دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی متولی دانشگاهی آموزش بود و وزارت اطلاعات و جهانگردی بیشتر دوره های کوتاهمدت را برگزار کرد.
به طورکلی 4 نوع آموزش روزنامهنگاری در آن سالها باب بود.
1- دانشگاهی
2- کوتاهمدت روزانه و شبانه
3- هنرستانی
4- تجربی (استاد - شاگردی)
مرور آموزش روزنامهنگاری تا بهمن 1357 نشان میدهد که بیشترین تاثیر دانشگاهی را دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی و دورههای کوتاهمدت نتیجهبخش که به وسیله روزنامهها و مجلهها برگزار شده بود، داشتهاند.
بعد از انقلاب اولین دوره کوتاهمدت آموزشی را روزنامه جمهوری اسلامی برگزار کرد. مدرس آن دوره استادی خارجی بود که به زبان فارسی تسلط داشت. از انحلال دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی تا بازگشایی رشته ارتباطات جز دورههای کوتاهمدت روزنامهها و ایرنا، دوره آموزشی دیگری را به خاطر ندارم.
در دو دهه اخیر از حیث کمی بر شمار مراکز آموزشی افزوده شد. افزونبر دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه آزاد اسلامی در تهران و شهرستانها، دانشگاه تهران، سوره و انجمن صنفی و سایر مراکز آموزش عالی دورههای کوتاهمدت بسیاری برگزار شد که از ذکر نام تکتک آنها درمیگذرم.
اما از نام دو مرکز موثر نمیتوانم چشمپوشی کنم. نخست مرکز گسترش آموزش رسانهها که 8 سال دوام آورد و اکنون 12 سال است که پارهای از مجموعهای است که مرکز تحقیقات و توسعه رسانهها نام گرفته و دو دیگر خانه روزنامهنگاران جوان.
دو مرکز یادشده از تاثیرگذارترین مراکز آموزش کوتاهمدت در دو دهه اخیرند. اگر بخواهیم از تجربه تاریخی بهره بگیریم و تجارب دیروز را به خدمت امروز و فردا درآوریم باید عرض کنم هدف اولین مرکز آموزش روزنامهنگاری تربیت مقالهنویس بود.
اولین آموزشگاه بیشتر ادیبپرور بود تا یک مرکز آموزش روزنامهنگار. هدف دورههای بعدی را تقویت فهم خبر و شم روزنامهنگارانه اعلام کردند. کل بحث با محوریت دورههای کوتاهمدت است. مرادم تحصیل دانشگاهی نیست. در دورههای کوتاهمدت پس از ادیبپروری و تقویت فهم خبر و شم روزنامهنگاری به حرفهایگری رسیدند و هدفشان از برگزاری دورهها تربیت روزنامهنگار حرفهای بود.
امروز هدف برگزاری دورههای آموزشی چیست؟ مراکز آموزش روزنامهنگاری کوتاهمدت باید چه کنند تا پاسخگوی نیاز مطبوعات امروز ایران باشند. با توجه به درهمتنیدگی روزنامهنگاری نوشتاری، دیداری و شنیداری ماموریت جدید مراکز آموزشی کوتاهمدت چه باید باشد؟
آیا همه مشکل روزنامهنگاری ما خبرنویسی، تیترنگاری، درستنویسی، شیوههای تهیه و تنظیم مصاحبه و گزارش، ویراستاری و مدیریت اخبار، شرح عکسنویسی، گرافیک خبری، صفحهآرایی و نظایر اینهاست؟ یا افزون بر آنچه گفته شد مشکل روزنامهنگاری امروز روزنامهنگاری نشسته است. امروز میتوان فرهنگ اصطلاحات منسوخ مطبوعات را که دربردارندهها صدها واژه و اصطلاح است تدوین کرد. چرا از خبرزنی و خبرخوری خبری نیست؟ و کپی پیس جماعت را به روزگار بیرقابتی که سرانجامش بیانگیزگی کشانده است.
البته چاره کار به باورم یکسویه نیست یعنی مدرس و مدیر مرکز آموزشی نمیتوانند به تنهایی دردهای روزنامهنگاری را درمان کنند. قانوننویسان و دیگرانی هم هستند که به مراتب نقش و تاثیر بیشتری میتوانند ایفا کنند. یقین بدانیم با احیای حرفهایگری، روزنامهنگاری ایران شکوفا میشود.
تربیت حرفهای نیز لازمهاش این است که سلیقهها برچیده شود. بسیاری امور به جای آن که شناور باشند باید مدون شوند شناوری سردرگمی را به دنبال دارد. عمده بیماری روزنامهنگاری باید خارج از مراکز آموزشی درمان شود. اما مراکز آموزشی نیز باید افزون بر دروس متداول و مرسوم آنچه که در روزنامهنگاری در جریان است، آموزش دهند. کتاب ویراستاری و مدیریت اخبار مینویسیم. کلاس آموزشی برگزار میکنیم، اما هیچگاه از ویرایش پیش از تولید سخنی به میان نمیآید.
آنچه میگوییم ایستگاه دوم و سوم ویرایش خبر است. مباحثی همچون حساسیتشناسی، آستانه تحمل، آفات محفلگرایی، بالانسسازی و تعادلپردازی به نوآمدگان عرصه روزنامهنگاری گفته نمیشود.
تجربه تاریخی نشانگر آن است که دورههای کوتاهمدت تاثیرگذار دورههایی بودند که بر اساس نیازهای واقعی و بومی بهطور کاربردی طراحی شدهاند.