همشهری‌آنلاین- سید ابوالحسن مختاباد: انتظار چند ساله اهل فرهنگ و قلم برای خواندن خاطرات یکی از اسطوره‌های شعر و فرهنگ معاصر به سرآمد و پنج شنبه گذشته خاطرات هوشنگ ابتهاج سایه در دو جلد و 1500 صفحه با 200 صفحه عکس رنگی و سیاه وسفید از سوی انتشارات سخن منتشر شد.

آغاز:گاه پیش می‌آید کتابی خاص منتشر می‌شود،که سخن گفتن ونوشتن درباره آن و معرفی‌اش بهتر و مناسب‌تر از هر سخن و نوشته‌ دیگری است. کتاب خاطرات استاد هوشنگ ابتهاج سایه با عنوان «پر پرنیان اندیش؛در صحبت سایه» نمونه‌ای از این کتاب‌هاست که به قطع و یقین خوانندگان را در این برهوت کتاب و کتابخوانی خوش خواهد آمد و از خواندنش لذت خواهند برد.

به گمانم اوایل تابستان بود که خدمت استاد سایه رسیدم و چند ساعتی در محضرش بودم و بحث‌های مفصلی هم با ایشان درباره برخی رخدادهای موسیقایی دوران زندگی‌اش انجام دادیم. البته نگارنده بیشتر پرسشگر و شنونده بود تا نظرده،چرا که در این گونه مواقع که آدمی پیش بزرگی چون سایه می‌رسد،باید دم فروبندد و علاوه بر دو گوش،گوش‌های دیگری هم قرض کند که چیزی از دستش در نرود. در همان نشست جناب میلاد عظیمی هم حضور یافتند و خبر دادند که خاطرات استاد سایه که چند سالی خبرش در این سو و آن سو به گوش می‌رسید، در دو جلد از سوی انتشارات سخن برای دریافت مجوز به اداره کتاب داده شد.

آقای عظیمی دنبال عکسی مشترک از سایه با استاد حسن کسایی بود برای انتهای کتاب، که در نهایت هم نتوانست پیدا کند و عکسی را در این کتاب جا داده‌اند از لحظه‌ای که استاد سایه در حال تماس تلفنی واحوالپرسی با استاد کسایی است. آن زمان البته استاد کسایی در قید حیات بودند و به گمانم یکی دو هفته بعد دل به دیار باقی دادند و عکسی از سایه نقش‌بند مطبوعات و رسانه‌های شد که به مراسم ختم دوست و یار دیرینش در مسجد نور رفته بود.

 گزارش تصویری همشهری‌آنلاین از مراسم ختم استاد کسایی

میانه: اکنون آن کتاب در دو جلد و 1500 صفحه منتشر شده است، با نزدیک به 200 صفحه عکس و دستنوشته ‌،که بسیاری از آنها برای نخستین بار چاپ شده است. از پنج‌شنبه روزی که اصغر علمی عزیز(مدیر انتشارات سخن) کتاب را لطف کردند تا الان که این نوشته را می‌نویسم، به گوشه‌گوشه کتاب سرک کشیدم، و به خصوص بخش‌هایی که مربوط به فعالیت‌های موسیقایی استاد بود.

کتاب حاصل نزدیک به 6 سال نشست و برخاست آقای عظیمی و خانم عاطفه طیّه با استاد ابتهاج است. از جای جای کتاب و بحث و فحص‌ها برمی‌آید که دو فرد مصاحبه‌کننده، به خصوص آقای عظیمی،تنها با سایه مصاحبه نکرده است، بلکه زندگی‌کرده است و الحق که توانسته گزارشی شیرین و خواندنی از روحیات این شاعر نامی به دست دهد. از علائق دوران کودکی،پرتاب‌شدنش به دنیای کتاب و کتابخوانی،در‌آمیخته‌شدنش با شعر،دوران دوستی با برخی از چهره‌های نامدار سیاسی و فرهنگی‌همانند، احسان طبری،به‌آذین،دریابندری،افشار،ریاحی و... تا سلیقه‌موسیقایی‌اش و دوران مدیریتش بر رادیو و دوستی و حمایت از یک جریان ماندگار در موسیقی ایرانی که به موسسه چاووش و آلبوم‌های ده‌گانه آن انجامید،تا دوستی همراهی پدرانه با لطفی،علیزاده،مشکاتیان،شجریان و دیگر اهل موسیقی و .... خاطراتش از کتاب حافظ به سعی سایه وپایمردی‌های محمد زهرایی در این مسیر و ... .

بخشی از 200 صفحه انتهایی کتاب نوعی گپ است درباره بسیاری از موضوعات که مصاحبه‌کنندگان آن را آورده‌اند، در این بخش سایه صریح‌تر و بی‌پرواتر سخن می‌گوید و می‌توان از لابلای سخنانش با دیدگاه‌های او پیرامون بسیاری از موضوعات و افراد آشنا شد.بخشی که داوری و قضاوت سایه درباره افراد و جریانات و موضوعات مختلف فکری و فرهنگی و اجتماعی و حتی کتاب‌های منتشر شده در همان روزها را در خود دارد.

حتی آنجا که سایه  از زندان بعد انقلابش، نکاتی را  می‌گوید، خواننده در می‌یابد که با روحی زلال و صافی‌اعتقاد روبروست که در کشف سرشت خود می‌گوید:« من در زندان متوجه شدم که باوری که به ارزش انسان- هر انسانی- دارم سرشتیِ منه و من به این می بالم. من به هیچ چیزم افتخار نمی کنم. شعر و فلان... ولی رک و بهتون بگم: از این لحاظ خیلی به خودم احترام می کنم... خیلی احترام می کنم.»
داستان یاددادن شعر به یک جوان نگهبان زندان و چگونگی تاثیرگذاری‌اش بر زندانبان و نگهبانان که آن فرد به خاطر منش و سلوک سایه دگر‌گون و بعد رفت جبهه و شهید شد.

از دستگیری‌اش در 4 اردیبهشت 62 ( روز تولد حضرت علی )و آزادی‌اش بعد از نامه مرحوم شهریار به آیت الله خامنه‌ای و بیان این نکته که «وقتی سایه را زندانی کردند، فرشته‌ها بر عرش الهی گریه می‌کنند. من با سایه زندگی کرده‌ام،» که با نامه آیت‌الله خامنه‌ای هفت اردیبهشت سال 63 صدایش می‌زنند و بی‌محاکمه و آزادش می‌کنند.

چه میلاد عظیمی و چه خانم طیّه در زایاندن این گفت وگو نقشی مهم داشتند.تصویرسازی‌هایی که از نحوه و نوع بیان و حرکات بدن و بروز احساسات سایه به دست می‌دهند تاثیرگذار است و خواننده را بیشتر به دل مطلب می‌کشد. نوعی دکوپاژ یا در اصلاح روزنامه‌نگاری گزارش از حواشی یک گفت‌وگوست که با تنظیم مناسب و بیان محاوره‌ای سایه ( که از قرار انتخاب خود استاد سایه در نوع نثر بود) صمیمیت نهفته در بطن و متن راوی این زندگی پرماجرا هم به خواننده منتقل می‌شود. نثر سوالات و گزارش‌ها البته رسمی است،اما بیان سایه محاوره‌ای.

نحوه تنظیم کلیت کار اگر چه می‌توانست منسجم‌تر باشد،به خصوص بخشی که با عنوان«از اینجا و آنجا» در 270 صفحه انتهایی کتاب آمده است، اما در کلیت به نظر می‌رسد خواننده با خواندن کتاب با دیدگاه‌های سایه،ماجراهای پس و پشت هر شعر و غزلش،نگاه او به پیرامون و اصولا فلسفه‌ اخلاق و زیست و سلوکی که او برای خود انتخاب کرده است،‌و صدها مسئله دیگر آشنا می‌شود و همین امر به کتاب ویژگی‌ چند بعدی و وجهی لذت‌بخش می‌دهد. کتاب البته نکات فراوانی دارد که باید در نوشته‌ای مستقل و مفصل‌تر به آنها پرداخت و حتی برخی از مطالب و موضوعاتی که جناب سایه مطرح کردند،خود می‌تواند محل بحث و فحص‌های تازه‌ای را بگشاید و از این منظر است که معتقدم این اثر تنها صرف یک خاطرات نیست ، بلکه نکته‌های فراوانی برای آموختن و درافتادن دارد.

سه فهرست اعلامی که به کار اضافه شده است،به همراه یک آلبوم عکس منحصر به فرد 200 صفحه‌ای ، بر جذابیت‌های این کتاب افزوده است.

قیمت کتاب در مقایسه با حجم آن(1500 صفحه گالینگور با 200 صفحه کاغذ رنگی گلاسه) منصفانه است(75 هزار تومان) به خصوص که در چند ماه اخیر افزایش قیمت کاغذ و دیگر اقلام تولیدی نشر و کتاب،تسمه از گرده ناشران ستانده است.

انجام: در هر حال آنهایی که به دنبال لذت بردن از خواندن یک کتابند،چه سایه را بشناسند و چه نشناسندش،از خواندن این کتاب لذت خواهند برد با شخصیتی آشنا خواهند شد که نه تنها در زیست‌حرفه‌ای و شاعرانه‌اش بلکه در سلوک خود با دوستان و یاران و همراهان و زیردستان، و حتی بدخواهانش،سرمشق و الگویی مثالزدنی است.

پیر پرنیان اندیش(در صحبت سایه): گفت وگو با هوشنگ ابتهاج سایه/میلاد عظیمی و عاطفه طیّه/ناشر:انتشارات سخن؛چاپ اول پاییز 1391/قطع وزیری در دو جلد گالینگور با جعبه/ قیمت:75000 تومان/1302 ص + 200 صفحه عکس رنگی و طرح روی کاغذ گلاسه

برچسب‌ها