اگر چه در مجموع چهرههایی که انتخاب شدند، در زمره فعالان و دغدغهمندان عرصه نشر هستند، اما یکی، دو موضوع در حاشیه این مجمع رخ داد که میتواند محل چالشهای جدی میان برخی از کانونهای موسیقی و هیئت مدیره کنونی این نهاد باشد.
برابر اظهار نظر جناب حقبین به عنوان بازرس منتخب کانون یادشده، ترتیبات قانونی برای برگزاری مجمع طی نشد و از این منظر این مجمع و شیوه برگزاری آن محل ایراد و انتقاد است. اگرچه در صحبتی که روز شنبه 25 آذر با معاون اجرایی خانه موسیقی داشتم، توضیحات او ماجرا را روشنتر میکند «ترتیبات کاملا رعایت شده است و اگر به برخی از ناشران اطلاع رسانیصورت نگرفته به دلیل عضو نبودن آن ناشر است که از جمله خود آقای حق بین که در روز مجمع عضو شدند. ضمن آنکه برای تمامی ناشرانی که در فاصله بین جلسات قبلی و این جلسه به عضویت کانون در آمده و فرم عضویت را پرکرده بودند، دعوت نامه مکتوب ارسال و با پیامک هم اطلاع رسانی شد.»
انتقاد دیگر به تعویق انتخابات در یک روز قبل از برگزاری باز میگشت که این مراسم به دلیل تعطیلات پیشبینی نشده (بر اثرآلودگی هوا) یک هفته به تعویق افتاد. اگرچه باز هم توضیح درباره تعطیلی به دلیل آلودگی هوا و تقاضای خود ناشران برای تعویق قانعکننده است، اما زمان این تعویق هم باید با ترتیبات قانونی انجام میشد و مجمع بعدی باید 15 روز بعد تشکیل جلسه میداد، در حالی که یک هفته بعد این اتفاق افتاد. شاید اگر این مجمع نخستین تجربههای خانه موسیقی در برگزاری مجامع بود، حرف و حدیثی نداشت، و آدمی آن را به حساب کم تجربگی مینهاد، اما هیئت مدیره خانه موسیقی هر دو سال نزدیک به 18 مجمع عمومی برگزار میکند و حتیآییننامهای هم برای برگزاری مجامع عمومی تنظیم و منتشر کرد و طبیعی است که باید منطبق با این آییننامه رفتار میکرد.
رعایت این نکات از آن جهت اهمیت دارد که وقتی نهادی قرار است پاسفت کند و قد بر افرازد، بهتر است از ابتدا با اما و اگر کارش را شروع نکند. بر همین اساس نگارنده پیشنهاد میدهد باتوجه به این که باید برای اصلاح اساسنامه اصلی مراحل دیگری طی شود ،لذا این مجمع را به عنوان یک پیش جلسه در نظر بگیرند و بعد از تصویب اساسنامه کار را به پیش ببرند.
نکته مهمتر اما دعوی تازهای است که هئیت مدیره خانه موسیقی به میدان برخی از کانونها، از جمله کانون در شرف تشکیل ناشران انداخته است. آن دعوی هم این است که این کانون ، کانون سازسازان و کانون صدابرداران، جزو کانونهای فرعی خانه موسیقی هستند و لذا نمیتوانند در انتخابات هیئت مدیره اصلی خانه موسیقی خود را نامزد کنند. رئیس هیئت مدیره و سخنگوی و دبیر و البته بازرس خانه موسیقی در هنگام بحث و جدل ناشران در این زمینه در خانه موسیقی حضور داشتند، اما ترجیحدادند در این زمینه سکوت اختیار کنند و تنها کسی که از قرار مورد پرسش قرار گرفت، معاون اجرایی خانه موسیقی بود، در حالی که حق این بود آقای دکتر سریر که دستی در حقوق دارد، حداقل برای اقناع این جمع و به احترام پرسشی که آنها مطرح کردند به جمع میآمد و برای آنها توضیح میداد که ماجرا چیست؟ و کاری نمیکرد که این ماجرا هم همانند بسیاری از امور دیگر خانه موسیقی استخوان لای زخم باقی میماند.
جدای از نگاه تبعیض آمیز و غیر صنفی که در این تصمیم وجود دارد (که بحث درباره آن خود نیازمند یادداشتی مستقل است)، کانون در شرف تشکیل ناشران موسیقی در برابر این نگاه خودی و غیر خودی به کانونها،مصوبهای را به تصویب رساند که میتواند اولتیماتومی باشد برای هئیت مدیره خانه موسیقی که بیش از این به انشقاق و تفکیک بین کانونها و موزیسینها دامن نزدند.
برابر این مصوبه ناشران توافق کردند اگر در محدوده دو ماه آینده «عضویت برابرحقوق »با سایر کانون های دیگر تعیین تکلیف شد به عنوان کانونی از خانه موسیقی ادامه فعالیت داده و در غیر این صورت به سمت تشکیل نهاد مستقل از خانه موسیقی سوق پیدا کند و مسئولیت پیگیری این ماجرا به هیئت منتخب موقت سپرده شد.
به نظر میرسد هئیت مدیره خانه موسیقی در برابر آزمونی حساس قرار گرفته است،آنها که مدعیاند سه حقوقدان برجسته به آنها مشورت میدهند و تا کنون در برابر انتقادات کانون سازسازان خانه موسیقی سکوتاختیار کرده و ادله حقوقدانان مورد نظر خود را ارائه نکردهاند، اینک با انتقاد کانونی دیگر هم روبرو شدهاند. باید منتظر ماند و دید که خانه موسیقی چه واکنشی به این انتقادات خواهد داشت.