فصل نو، سلام!
سلامی با هزاران خنده و نور
به یک فصل سراسر شادی و شور
به فصل خوب تابستان، به گرما
به گردش در بیابان یا که دریا
سلامی از ته دل، با محبت
به دور از سختی و کار و مشقت
سلامی پر ز طعم هندوانه
سلامی باطراوت، صادقانه
سلامی خسته از یک سال پرکار
پس از خردادماه سخت و دشوار
سلامی با صدای نوجوانی
به فصلی پر ز شوق و شادمانی
هزاران بار تبریک و خوشامد
به تابستان که با لبخند آمد
سمانه آینهبند از تهران
تصویرگری: سحر نوری، تهران
اسباب کشی
نمی خواهم وقتی چمدانم رابستم،
حتی پشت سرم را نگاه کنم
لازم به ذکر نیست
در را خواهم بست
من این خانه را
با تمام خاطرات بدش
جا می گذارم
باشد که آنها
زیر آوار آجرها
مدفون بمانند
حانیه جانباز از تهران
عکس: ارمغان آشتیانی، تهران
آهای نمکی!
«نون خشک...
آهن پاره...»*
- آهای نمکی!
غم و غصه هم میخری؟
لیلا علیزاده از ورامین
-----------------------
* عمران صلاحی هم شعری با این مضمون دارد:
«آی نسیم سحری! یه دل پاره دارم، چن میخری؟»