تاریخ انتشار: ۱۵ مهر ۱۳۸۸ - ۰۷:۱۸

نفیسه مجیدی‌زاده: درس خواندن در یک مدرسه مجهز و نوساز و یا بازسازی شده را فقط بعضی از دانش‌آموزان تجربه می‌کنند

در حالی که این حق هر دانش‌آموز است که در مدرسه‌ای با میز و نیمکت‌های استاندارد، دیوارهای رنگ‌شده و مجهز به آزمایشگاه‌های علمی، تحصیل کند.

البته این حق، مثل بسیاری از حق‌هایی که داریم، خیلی به ما مربوط نمی‌شود و ما نمی‌توانیم خودمان دست به کار شویم و مدرسه را مجهز کنیم، رنگ بزنیم یا وسایل کمک آموزشی بخریم. نمی‌توانیم مدرسه فرسوده خود را یک‌باره نوسازی کنیم، اما می‌توانیم کمک کنیم مدرسه‌مان از این کهنه‌تر و خراب‌تر نشود و یا شاید بتوانیم از امکانات خانوادگی (مثل شغل پدرمان) برای تجهیز مدرسه استفاده کنیم.

به گفته حبیب‌الله بوربور، معاون عمرانی سابق وزیر آموزش و پرورش، «هم اکنون 26 هزار مدرسه فرسوده در کشور وجود دارد.» و احتمالاً به این زودی‌ها امکان بازسازی این مدرسه‌ها وجود ندارد و البته تا نوبت به مدرسه ما برسد، ما از این مدرسه رفته ایم، یا به دبیرستان یا دانشگاه و یا...

پس باید فکری به حال مدرسه‌مان بکنیم.

حق مساوی

شهر ما و سرزمین ما پهناور و بزرگ‌اند و امکانات آموزشی کم. این را همه می‌دانند! رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی وزارت آموزش و پرورش گفته است : «هم‌اکنون به ازای هر مدرسه، یک دستگاه رایانه، برای استفاده از فناوری اطلاعات وجود دارد.» البته نه اینکه به‌طور مساوی به هر مدرسه‌ای یک رایانه داده باشند. فن‌آوری‌ها و تجهیزات آموزشی قاعدتاً به‌طور یکسان  تقسیم نمی‌شوند. در آغاز سال تحصیلی جدید در خبرها آمده بود که شهر تهران  هفت هزار مدرسه دارد، که از این تعداد یک هزار مدرسه به فناوری جدید رایانه‌ای مجهز شده‌اند. و یا 700 نرم‌افزار آموزشی در کنار کتاب‌های کاغذی برای ارائه به دانش‌آموزان تولید شده‌اند و... سهم من از اینها چیست؟

عکس‌: گلناز بهشتی

این حق تساوی برخورداری از امکانات آموزشی در مدرسه‌ها را  خودمان به حق‌هایمان اضافه می‌کنیم!

البته نه اینکه فقط ما «حق» داشته باشیم. ما در مقابل دیگر دانش‌آموزان، مدیران و مسئولان آموزشی مسئولیم. چه‌طور؟

دیوارهای مدرسه‌مان را رنگ زدند؛ چه کسی اولین یادگاری را روی دیوارهای رنگ شده نوشت؟ چه کسی اولین میز را به دیوار کوبید تا رنگ‌ها بریزند؟ چه کسی خودکارش را روی دیوار گرفت و همه سه طبقه مدرسه را راه رفت؟

یا نه، به این مدرسه جدید آمدیم که میز و نیمکت‌های نو داشت. چه کسی اولین خراش را روی میز چوبی داد؟ دومین، سومین و بقیه خراش‌ها را چه کسانی؟ چرا هیچ‌ دانش‌آموزی چیزی نگفت و اعتراضی نکرد؟ چه کسی کتاب از کتابخانه مدرسه به امانت گرفت و آن را برنگرداند و یا وقتی کتاب را آورد،  تعدادی از صفحه‌های آن نبودند، پاره بودند و...

معلم آزمایشگاه یکی از دبیرستان‌ها می‌گفت که دانش‌آموزان در آزمایشگاه مراقب نیستند، و بعضی از وسایل در اثر بی‌احتیاطی آنها از بین می‌رود، زمین می‌خورد و می‌شکند.

می‌توانیم پاسخ این سؤال‌ها را بدهیم؟ بعد از ما، دیگر دانش‌آموزی به این مدرسه نمی‌آید که حق استفاده از وسایل آن را داشته باشد؟

باز هم استاندارد

ناهنجاری قامتی در دانش‌آموزان، بحث جدیدی نیست.

یک آسیب‌شناس و متخصص علوم رفتاری به خبرگزاری «برنا» گفته که میز و نیمکت‌ها، عامل اصلی ناهنجاری قامتی میان دانش‌آموزان هستند. مجید ابهری گفته است: «فاصله میز با چشم و فاصله دانش‌آموز با تخته باید مطابق با اصول سلامتی بینایی باشد. همچنین تنگ‌بودن جا در سر کلاس‌ها، محدود بودن فضا برای حرکت، نشستن تنگاتنگ بچه‌ها روی یک نیمکت، باریک بودن تخته محل نشستن و فاصله غیراستاندارد میز با نیمکت از جمله عوامل اصلی در ایجاد ناهنجاری‌های قامتی و آزردگی دانش‌آموزان هستند.» البته این مشکلات وجود دارد و حالا که برای حل آنها فکری نمی‌شود و حتی میز و نیمکت‌های نو هم استاندارد نیستند، باید خودمان دست به‌کار شویم.

موقع درس خواندن مراقب فاصله میز با چشممان باشیم و البته قبلاً به یک چشم‌پزشک مراجعه کنیم. اگر فاصله ما با تخته سیاه مناسب نیست، جایمان را در کلاس عوض کنیم، سلامت بینایی مهم‌تر از نشستن در صندلی است که آن‌قدر دوستش داریم.

با هر روز نرمش سبک تا نیم ساعت، استفاده درست از کیف مدرسه و همچنین درست راه رفتن و درست نشستن می‌توانیم به خودمان کمک کنیم تا ناهنجاری قامتی نداشته باشیم و حداقل حقمان را از خودمان بگیریم.

برچسب‌ها