حتی اگر به آن توجه نکنیم و از کنارش بگذریم دنبالمان میآید، تا جایی که دیگر خودمان باید تصمیم بگیریم وارد آن ماجرا بشویم یا نه؛ چهطور؟
شاید این آگهی را همه در تلویزیون دیدهایم: «بوی جوی مولیان آید همی، یاد یار مهربان آید همی...»آگهیای که مربوط به نمایشگاه « یاد یار مهربان» بود . آیا فقط آن را نگاه کردیم ؟ به هر حال از هفته گذشته، کتابهای جدیدی به کتابخانه مدرسه شما اضافه شده است؛ کتابهایی به روز و با توجه به نیازهای شما.
عکسها: محمود اعتمادی
در نمایشگاه کتاب یاد یار مهربان 15 هزار عنوان کتاب به مدرسهها اختصاص داده شد و رقم درخواستی مدرسهها تا روز سوم نمایشگاه به یک و نیم میلیون نسخه کتاب رسید.
برگزار کنندگان این نمایشگاه، مسئولیت خود را در برابر یک حق شهروندی که مربوط به مطالعه و کتابخوانی است، انجام داده اند و به مدرسههای شما کتاب اهدا کرده اند.
معلمها و مسئولان مدرسهتان هم درخواست دادند، به نمایشگاه رفتند و کتابها را تحویل گرفته اند.
حالا شما میمانید و این حق برآوردهشده و یک وظیفه، که پاسخی بدهید به هزینهها و زمانی که صرف شده است. سری به کتابخانه مدرسهتان بزنید. ضرر نمیکنید.
نفیسه مجیدیزاده
دیدار با یار مهربان
خبرها گفتند کتابهای کودک و نوجوان پراستقبالترین عنوانهای کتاب در هفتمین نمایشگاه «یادیار مهربان» بودند و کتابهای کمک آموزشی (که بخشی از آن هم به نوجوانان مربوط است) در رده دوم استقبالها قرار دارند . همین که ما رده اول درخواست کتاب را داشتهایم، خوب است.میتوانیم سری میان کتابخوان ها بلند کنیم.
همین که ساکنان جدید مدرسه ما کتابهای تازه هستند خوب است.
حالا نمایشگاه تمام شده و دیگر فرصت رفتن به آنجا نیست. این گزارش، دیدهها و شنیدههای یکی از یاران دوچرخه، از نمایشگاه یاد یار مهربان است:
پس از اینکه از ونهایی که برای جابهجایی بازدید کنندگان، در بوستان گفتوگو
رفت و آمد میکردند پیاده شدم، اتوبوسهایی رنگی را دیدم که روی آنها نوشته شده بود: «ایستگاه فرهنگ». چند نفر هم مشغول آماده کردن میزها و صندلیهای کنار این اتوبوسها بودند. پرسیدم این اتوبوسها چیست؟ یک نفر پاسخ داد: «قاصدک کتاب؛ این اتوبوسها هر هفته بعد از ظهر به یکی از بوستانهای شهر تهران میروند و ایستگاه و خیابان فرهنگ و هنر را درست میکنند و به کودکان و نوجوانان آموزشهای فرهنگی- هنری میدهند.»
-یعنی نمایشگاههای کتاب سیار دائمیاند؟
- بله.
بعد، از ماکت تونل توحید رد شدم و به طبقه همکف رفتم که پر بود از معلمها و نمایندگان مرکزهای آموزشی شهر تهران که برای دریافت کتابهای مورد نظر خود به نمایشگاه آمده بودند. آنها پس از تکمیل پرونده خود در ورودی نمایشگاه وارد بخش اصلی میشدند.
در ورودی بخش اصلی نمایشگاه، غرفه نشر شهر بود که به معرفی آثار نشر شهر میپرداخت و کتابها و سی دی هایی را به صورت رایگان در اختیار بازدیدکنندگان قرار میداد. مسئولان و نمایندگان مدرسهها به این غرفه هجوم برده بودند تا برای دانشآموزان مدرسه خود کتاب و سیدی بگیرند.
بعد غرفهداران توجهم را جلب کردند، تمام آنها دختران جوانی بودند با لباس های سیاه و شالهای آبی یکدست.
نمایشگاه دو بخش داشت: آزاد و اعتباری. در بخش آزاد انواع وسایل کمک آموزشی مانند بستههای شیمی ، ساخت ربات و کارهای دستی به فروش گذاشته شده بود و در بخش اعتباری، انواع کتابهای شعر، دایرهالمعارف و... عرضه میشد که معلمها اینجا با توجه به مقطع تحصیلی مدرسه، کتاب انتخاب میکردند. با معلمها گفتوگو کردم. خوشحال بودند از اینکه میتوانستند کارتن کارتن کتاب مورد نیاز خود را با قیمت مناسب و رایگان تهیه کنند و به کتابخانههای مدرسه ها ببرند.
مسئولان غرفهها هم پیشنهاد میدادند که چنین نمایشگاههایی با این تخفیفهای ویژه و حتی رایگان برای دیگر افراد و گروههای جامعه هم برگزار شود. نه فقط برای مدرسهها.
گفتند فقط معلمها برای خرید و دریافت کتاب میآیند و بازدید گروهی و دانشآموزی نداریم. اما اگر بچهها بخواهند، میتوانند با خانوادههایشان به اینجا مراجعه کنند.
آن روز خبری از نوجوانان نبود. اما وقتی بیرون میآمدم نوجوانی را جلوی در دیدم از اهالی محله گیشا، با مادرش آمده بود. هر سال میآید و نمایشگاه را دوست دارد.
نمایشگاه یاد یار مهربان طبق روال هر سال، با همکاری سازمان فرهنگی، هنری شهرداری تهران و مؤسسه نشر شهر، در هفته کتابخوانی در بوستان گفتوگو برگزار شد.