شنبه ۳ بهمن ۱۳۸۸ - ۱۰:۳۶
۰ نفر

ترجمه افسانه شیپوری: هفته گذشته سفارت هند در کابل برای دومین بار طی 15ماه گذشته هدف حمله بمب‌گذاران قرار گرفت.

در این حمله، هنگامی که سرنشین یک خودرو حاوی مواد منفجره دست به این اقدام انتحاری زد و به دیوار سفارت برخورد کرد، دست کم 17 نفر کشته شدند.

این انفجار در منطقه دولتی افغانستان و در جلوی سفارت هند روی داده‌است؛ جایی که زیاد از کاخ ریاست‌جمهوری دور نیست و سراسر این خیابان را وزارتخانه‌های داخلی افغانستان پوشش داده است. لازم به ذکر است، طالبان که مسئولیت این حمله را به‌عهده گرفته است، با این حمله می‌خواهد نشان دهد که در هر زمان، هر کجا که لازم باشد توانایی حملات انتحاری را دارد. از سوی دیگر، از آنجا که هدف، حمله به سفارت هند بوده، می‌توان آن را یک پیام سیاسی دانست.

در دهلی‌نو این سوءظن نیز وجود دارد که ردپای سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان یا همان (آی‌اس‌آی) در این حملات مشهود است. مقامات هندی معتقدند آژانس‌های امنیتی کدها و سیگنال‌های ارتباطی مربوط به‌خودشان را دارند و این حمله به‌نظر می‌رسد راهی برای انتقال برخی از این سیگنال‌های پیچیده بوده است که نیاز به کشف و بررسی بیشتر دارد. پرواضح است که پس از این حملات، هند هرگونه سرمایه‌گذاری برای گسترش حضور نیروهای خود در افغانستان را کاهش خواهد داد.

از سویی، پاکستان نمی‌تواند نگرانی خود را از اینکه هند هنوز کنسولگری‌های خود را در دو منطقه مهم نزدیک به مناطق مرزی پاکستان یعنی جلال آباد و قندهار حفظ کرده است، پنهان کند. اتهام وارده بر هند از سوی پاکستان این است که این کشور با استفاده از اطلاعات الکترونیکی این دو پایگاه مهم مرزی، ثبات را در این کشور مختل می‌سازد و به نوعی از این طریق راهی برای نفوذ و دستیابی به دارایی‌های هسته‌ای پاکستان می‌یابد.
شاه محمود قریشی، وزیر امور خارجه پاکستان هفته گذشته پیش از سفر به ایالات متحده از هند خواسته بود که دلیل افزایش حضور خود را در کابل توجیه کند.

قریشی در مصاحبه با روزنامه لس‌‌آنجلس تایمز، از دولت هند خواست که با وجود نداشتن هیچ مرز مشترکی با افغانستان، درباره حضور گسترده خود در این کشور جنگ‌زده توضیح دهد. وی در ادامه می‌افزاید: مقامات هند باید توضیح دهند که کشورشان چه منافعی در افغانستان دارد و در حالی که هیچ مرز مشترکی با کشور افغانستان ندارد، چرا قصد دارد نیروهای زیادی به این کشور اعزام کند. وی با اشاره به اینکه قرار بود نیروهای هندی در ساخت و سازهای افغانستان نقش داشته باشند گفت که در حال حاضر که هیچ ساخت و ساز گسترده‌ای در این کشور جنگ‌زده وجود ندارد، پس چرا ما  در دهلی صف‌هایی طولانی در انتظار صدور روادید سفر به کابل می‌بینیم. وی ادامه می‌دهد، این امر موجب نگرانی پاکستان است.

درواقع، ژنرال استنلی مک کریستال، فرمانده نظامیان آمریکایی در افغانستان، در گزارش محرمانه ماه گذشته خود به باراک‌اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا، درباره گسترش حضور نیروهای هند در افغانستان هشدار داده بود. وی در این گزارش تاکید کرد که فعالیت‌های نظامی هند در افغانستان منجر به تشدید تنش‌های منطقه‌ای خواهد شد. وی پیش‌بینی کرده بود که پاکستان در برابر این اقدامات ساکت نخواهد ماند.

تبانی آمریکا – هند؟

با کمی دقت، می‌توان فهمید که مقامات هندی بی‌آنکه فشاری را متحمل شوند، خواستار حضور و به نوعی قدرت نرم در افغانستان‌اند. قاطعانه می‌توان گفت که هند یک تامین‌کننده مالی بزرگ در ساخت‌وسازهای افغانستان به شمار می‌رود. هند متعهد شده تا با صرف هزینه‌ای بالغ بر 2/1میلیارد دلار به بازسازی افغانستان کمک کند.

کمک‌های مالی دهلی نو در زمینه‌های مختلف مانند آموزش، بهداشت، برق، مخابرات و جاده‌سازی‌ به کار گرفته شده است. برنامه‌های دراز‌مدت هند مانند تقویت اطلاعات عمومی و نفوذ این کشور از طریق آژانس‌های اطلاعاتی در کابل است. در این شرایط، دولت پاکستان با وجود مشاهده کمک‌های مالی از سوی هند، نه‌تنها این کمک‌ها را در نظر نمی‌گیرد بلکه بر این باور است که ارزش کمک‌های مالی هند برابر با صفر است و این کمک‌ها با هدف نفوذ در افغانستان صورت می‌گیرد نه برای کمک به بازسازی این کشور. از سوی دیگر، گفتمان در دهلی نو درباره کمک به افغانستان بر این مبنا است که هند روابط عمیق، تاریخی و دوستانه با مردم افغانستان داشته و این پاکستان نیست که باید به هند دیکته کند که چه انجام دهد و چه انجام ندهد.

اگرچه هند تابه حال از بیان اینکه پاکستان نیز از منافع ویژه‌ای در افغانستان برخوردار است، امتناع کرده مانند آنچه هند در نپال و سریلانکا ادعا کرده بود. اما، مفسران هندی بر این باورند که دهلی نو در افغانستان تعهداتی دارد و باید به تعهداتش در مبارزه علیه تروریسم جامه عمل بپوشاند و این بار مسئولیت هند را به‌عنوان یک قدرت منطقه‌ای سنگین‌تر می‌کند. این استدلال توهین آمیز به‌نظر می‌رسد، اما بی‌عیب است.

همه منتظر نقطه عطفی در آینده و جنگ افغانستان هستند. همه چشم‌ها به استراتژی جدید اوباما است. بحث و گفت‌وگو درباره نیروهای نظامی آمریکا در افغانستان بسیار است، اما نکته‌ای که در هفته‌های اخیر موجب تنش زیادی شده است، حمله به ساختمان‌های دولتی پاکستان است.

ارتش پاکستان نیز که تحت فشار شدید آمریکا برای مبارزه با طالبان قرار گرفته، به‌نظر می‌رسد از اینکه واشنگتن این کشور را تحت فشار بیشتر برای مبارزه و جست‌وجوی رهبر طالبان قرار دهد، نگران است.

واشنگتن قصد دارد به موفقیت‌های چشمگیری در مبارزه با طالبان دست یابد. آمریکا همچنین می‌خواهد رهبران طالبان را از بین ببرد همچنان که چند تن از آنها تابه حال کشته شده‌اند. در همین حال، مبارزات طالبان نیز از مناطق قبیله‌ای به شمال غرب استان مرزی محدود شده است. سفیر آمریکا در اسلام‌آباد، اخیرا در سخنانی مرموزانه اعلام کرد که گمان می‌رود مخفیگاه طالبان شورا به رهبری ملاعمر در بلوچستان باشد. به‌نظر می‌رسد آمریکایی‌ها با گسترش منابع اطلاعاتی خود قصد گسترش حملات علیه طالبان را دارند. درحالی که تبانی بین سازمان سیا و سازمان‌های امنیتی پاکستان امری غیرقابل انکار است، ایالات متحده همچنین با دیگر کشورها و منابع اطلاعاتی آنها در ارتباط است که ازجمله این کشورها هند است.

شاید این امری بدیهی برای طالبان باشد که خود را در آستانه پیروزی ببیند. اگر در آینده چنین اتفاقی بیافتد، دارایی‌های به‌اصطلاح استراتژیک پاکستان در هندوکوش نابود خواهد شد و توانایی اسلام آباد برای سرکوب طالبان زیر سؤال خواهد رفت و پیاده کردن پروژه قدرت از سوی پاکستان در افغانستان با شکست مواجه خواهد شد.

در برابر چنین پشت صحنه‌ای، ‌آی‌اس‌آی یا همان سرویس‌های اطلاعاتی ارتش پاکستان، به‌شدت هرگونه تلاش سرویس‌های امنیتی هند در مناطق جنوبی و جنوب شرقی افغانستان را تحت نظر دارند. هر روز، تنها با نگاهی گذرا به شبکه‌های رسانه‌ای پاکستان، می‌توان فهمید که این کشور سوءظن شدید به تبانی مخفیانه میان آمریکا و هند دارد.

همچنین این سوء ظن نیز در پاکستان افزایش یافته است که آمریکا قصد حضور فیزیکی در این کشور را دارد. در همین حال، فرماندهان پادگان‌های سراسری ارتش طی جلسه‌ای روز چهارشنبه در راولپندی، لایحه کری – لوگر را مورد بررسی قرار دادند. نظر نیروهای مسلح پاکستان درباره این لایحه منفی است و آن را مردود شمرده‌اند و نگرانند که این لایحه پیامدهای منفی و سوء در زمینه امنیت ملی به بار آورد. لایحه کری- لوگر که اخیرا در کنگره ایالات متحده به بحث گذاشته شد براین مبنا است که کمک‌های مالی آمریکا برای اهداف لجستیکی به پاکستان افزایش می‌یابد و این کمک‌ها به 5/1میلیارد دلار در سال می‌رسد.

جنگ سالاران به‌دنبال شکار طالبان

جالب توجه است که مفسران سیاسی پاکستان بر این باورند که نتیجه نشست فرماندهان ارتش این کشور این است که هند در تهیه پیش‌نویس لایحه کری – لوگر دست داشته است.
در حال حاضر، نگرانی اصلی ارتش پاکستان این است که به‌رغم اطمینان قبلی از سوی آمریکا به این کشور، واشنگتن ممکن است در نهایت شکل گرفتن خط جدید در کابل تحت ریاست‌جمهوری حامد کرزی در افغانستان را بپذیرد که شامل ائتلاف برجسته شمال و جنگ‌‌سالاران است؛ کسانی‌که دشمنان درجه یک طالبان به حساب می‌آیند و با کمک هند در نیمه دوم سال 1990به قدرت رسیدند و در سال 2001 به ایالات متحده در سرنگونی رژیم طالبان کمک کردند.

احتمالا، این جنگ سالاران می‌توانند نقش بسیار مفید برای ایالات متحده در برقراری ثبات در افغانستان و خلاصی از جنگ در این کشور بازی کنند به‌نحوی که در مدت کوتاهی به راحتی و به میزان قابل‌توجهی از فشار نیروهای نظامی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و آمریکا در افغانستان کاسته خواهد شد. میزان مخالفت با ادامه جنگ افغانستان در میان اعضای ناتو که در این کشور نیرو دارند بیش از حد است. درواقع، این امر می‌تواند نوعی افغانستان وابسته به شورای بیداری سنی (اجرا شده توسط دولت عراق) باشد که با حمایت آمریکا توانسته‌اند امنیت را طی یک مدت زمان کوتاه، در عراق تامین و با عناصر وابسته به شبکه القاعده مبارزه کنند. در حقیقت، اوباما به‌دنبال راهی برای برقراری امنیت در یک مدت زمان کوتاه در افغانستان است.

بر همین اساس، ارتش پاکستان از گسترش هرگونه همکاری میان آمریکا و نیروهای اتحاد شمال جنگ سالاران به‌شدت نگران است. لازم به ذکر است، درصورتی‌که وجود جنگ سالاران با حمایت آمریکا در افغانستان احیاء و تقویت شود، در این صورت مسئولیت دولت افغانستان برای مبارزه با طالبان سنگین‌تر خواهد شد وبا این وجود نفوذ هند در افغانستان بیش از پیش خواهد شد. همانطور که جنگ سالاران، مخالفان طولانی مدت طالبان به حساب می‌آیند، به همان اندازه مدافع شدت بخشیدن عملیات علیه شورشیان هستند. بر همین مبنا، محمد فهیم که به احتمال زیاد معاون رئیس‌جمهور در دولت کرزی است در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته است: اعتقاد من بر این است که زمان صلح در افغانستان زمانی است که ما قوی و طالبان ضعیف باشد.

اکنون زمان مناسبی برای صلح و آشتی در افغانستان نیست. فهیم ادامه داده است: دولت و نیروهای ائتلاف باید به پایگاه‌های طالبان در داخل پاکستان و مناطق جنوبی افغانستان حمله کنند. روش مبارزه باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد وباید از یک استراتژی جدید در مبارزه با طالبان استفاده کرد. وی می‌افزاید: ادامه حضور نیروهای خارجی در افغانستان لازم است و من با حضور این نیروها مخالف نیستم، بلکه حفظ و حضور این نیروها در افغانستان یک واقعیت است.

به این ترتیب، اگر جنگ‌سالاران از حمایت آمریکا برخوردار شوند و در عملیاتی ضد‌طالبان به کار گرفته شوند، ‌آی‌اس‌آی یا همان سازمان اطلاعات و امنیت پاکستان نخواهد توانست جنگ سالاران را مجبور به دست کشیدن از عملیات علیه طالبان کند و به‌صورت سیستماتیک کادر طالبان در افغانستان نابود خواهد شد. از سویی عناصر باقی مانده از طالبان که عوامل آنها در سراسر مرز پاکستان مقرهایی را برای حفاظت از خود دارند، به آنجا پناه برده و بنابراین تلاش پاکستان بی‌نتیجه خواهد ماند.

با کمک هند؟

هند، البته، می‌تواند تا حد زیادی برای کمک به ایالات متحده و ناتو در افغانستان و سناریوی آموزش نیروهای شبه‌نظامی تحت نظر جنگ سالاران و همچنین ارائه سلاح به آنها اقدامات گسترده‌ای را انجام دهد. در مجموع، دهلی نو با استفاده از ظرفیت‌هایش و نقش قطعی و مسلم خود در از بین بردن شورشیان طالبان، بدون استقرار نیروهای نظامی‌‌اش در افغانستان، بهره کافی از این مبارزه را خواهد برد و این سناریو سیاسی در حال توسعه در افغانستان منجر به نگرانی شدید پاکستان شده است.

تعجبی ندارد، ارتش پاکستان که در حال تماشای اقدامات آمریکا و هند است و هیچ نشانه‌ای در تغییر افکار دولت آمریکا در جهت همکاری با ائتلاف شمال جنگ سالاران در مبارزه با طالبان نمی‌بیند، این چنین نگران باشد. این همکاری دور نیست و به‌زودی اتفاق خواهد افتاد. در همین حال، نظریات در واشنگتن در این رابطه متفاوت است. به اعتقاد کارشناسان غربی درک عمومی از واقعیت‌های افغانستان در آمریکا درباره همکاری با جنگ‌سالاران در شرایط فعلی بسیار سخت است. با وجود بن بست جدی روانی درباره جنگ افغانستان در غرب، نیاز به اقدامی تاثیرگذار است تا درک واقعیت‌های غلبه بر افغانستان آشکار شود. اکنون پاکستان نیز یکی از آنها به حساب می‌آید که با اقدام آمریکا مخالف است.

در مرحله بعد، پاکستان از دولت اوباما انتظار دارد که به نگرانی‌های این کشور در قبال حضور هند در افغانستان توجه بیشتری داشته باشد. در واقع، اگر واشنگتن خواستار پایانی خوش برای جنگ افغانستان است باید بی‌هیچ مزاحمتی برای پاکستان به این خواسته دست یابد حتی زمانی‌که از کمک‌های نظامی هند بهره‌برداری می‌کند. ناتو به تازگی از مسکو خواسته است تا به‌عنوان یک شریک به تثبیت اوضاع در افغانستان کمک کند.

ناتو درحالی از مسکو چنین درخواستی کرده که ارتش شوروی سابق پس از شکست در افغانستان حتی فرصت اینکه سازوکار منهدم شده خود را از گوشه‌و‌کنار این کشور جمع‌آوری کند را نداشته است. در مقابل، هند به‌عنوان یک قدرت در افغانستان در نظر گرفته می‌شود که روابط دوستانه‌ای با این کشور دارد. با این حال، واشنگتن به جای امید بستن به همکاری با هند در افغانستان که موضوعی فرعی است باید به دریافت کمک از ارتش پاکستان بیشتر بیاندیشد که این مسئله برای آمریکا بسیار حیاتی است. در مجموع، این احتمال می‌رود که حامد کرزی با کسب حامیانی در کابل قدرت را برای 5 سال آینده نیز دردست بگیرد.

اقدامات دهلی نو نشان می‌دهد که به‌طور فزاینده‌ای سیاستی روبه جلو را در مبارزه با تروریسم در منطقه برگزیده است. هند ترجیح می‌دهد که خود دست به کار شود پیش از اینکه تروریست‌های پاکستان دست به اقداماتی دیگر در این کشور بزنند. از نظر هند، این کشور حق دخالت در بخش‌هایی از افغانستان را دارد بی‌آنکه نیازی به ارسال دعوتنامه از سوی دوستان آمریکایی خود داشته باشد. واقعیت امر این است که هند از سوی پاکستان سرخوردگی بسیار زیادی را احساس کرده است و آن این است که پاکستان نه اقدامی علیه عاملان حمله‌های تروریستی بمبئی که در نوامبر سال گذشته اتفاق افتاد، انجام داده و نه اقدامی برای از بین بردن زیر ساخت‌های تروریستی در خاک این کشور. بهانه اسلام‌آباد که «افراد غیردولتی مسئولند» نیز جوابی قانع‌کننده برای دهلی نو نیست.

جالب توجه اینکه باوجود تمرین‌های نظامی گسترده که در هند برگزار می‌شود و قرار است هفته‌های آینده به اوج خود برسد، دهلی میزبان یک کنفرانس بین‌المللی با عنوان صلح و ثبات در افغانستان بود که یکی از میهمانان شرکت‌کننده در این کنفرانس ژنرال دیوید دبلیو بارنو بود، کسی که اکنون ریاست دانشگاه دفاع و امنیت ملی در واشنگتن را بر عهده دارد.
بارنو، یک مشاور متخصص در مبارزه با شورشیان است که 19 ماه از اکتبر سال 2003 فرماندهی نیروهای نظامی آمریکا و ناتو را در افغانستان به‌عهده داشته است. تصدی بارنو همزمان با دوره اتحاد شمال جنگ سالاران صورت می‌گیرد که این ژنرال آمریکایی از آن به‌عنوان ایام خوب گذشته و بازگشت نوستالژی که در کابل ساختاری قدرتمند شکل گرفته بود، یاد می‌کند.

10اکتبر ، 2009
منبع: آسیا تایمز

کد خبر 100072

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز