دیپلماسی رسانهای مناسبترین مفهوم برای تحلیل این کاربردهاست، اما نحوه ارجاع به این مفهوم در ادبیات حرفهای، بهشدت مغشوش است.
دیپلماسی رسانهای، از طریق فعالیتهای متعدد رسانهای عادی و ویژه، پیگیری میشود که این فعالیتها، شامل کنفرانسهای مطبوعاتی، مصاحبهها، دیدار سران حکومتها و میانجیگران در کشورهای رقیب و رویدادهای رسانهای برانگیزاننده است که برای گشودن عصری جدید در روابط متقابل سازماندهی میشوند. این مقاله مستند به چکیدههایی از کتاب ارتباطات جهانی و سیاست خارجی است که توسط ایتان گیلبوا نوشته شده و در ایران با ترجمه دکتر حسام الدین آشنا و محمد صادق اسماعیلی منتشر شده است.
دیپلماسی جدید
دیپلماسی جدید در عصر جدید با 2مولفه شناخته میشود: فاش کردن مذاکرات برای رسانهها و مذاکرات مستقیم بین رهبران عالی رتبه. تاثیرات مستقیم رویدادهای رسانهای بر دیپلماسی عمومی عبارتند از: بیاهمیت کردن نقش سفرا، شکستن بن بستهای دیپلماتیک، فراهم کردن شرایطی مطلوب برای بستن قرارداد، مداخله نظامی بشردوستانه، میانجیگری بینالمللی وحل مناقشات.اصولا این تغییرات چشمگیر از آنجا ناشی میشود که ابداعات و ابتکارات در حوزه فناوریهای ارتباطاتی، سبب شده است تا شبکههای خبری جهانی مانند سی ان ان بینالمللی، بیبی سی ورد و اسکای، در جهت انتشار غالبا زنده و مستقیم تقریبا تمامی تحولات مهم جهان رویدادها و تقریبا برای همه مکانهای کره خاکی، توانمند شوند.
امروزه توافقی گسترده وجود دارد که رسانههای جهانی، موجب تغییر شکل سیاست خارجی شدهاند. این مقوله بهصورت انتقادی، به بررسی تئوریهای گوناگون و مفاهیم تحلیلی ایجاد شده برای توضیح تاثیر ارتباطات جهانی بر شکل دهی سیاست خارجی اشاره دارد.
3 مدل مفهومی
3مدل مفهومی برای بررسی تعاملات مختلف بین رسانهها و دیپلماسی، در موقعیتهای محرمانه مختلف، ارائه شده است. در مدل دیپلماسی محرمانه، رسانهها و مردم کاملا از مذاکرات دور نگه داشته میشوند، در حالی که در مدل دیپلماسی پشت درهای بسته، آنها از قسمتی از مذاکرات دور نگه داشته میشوند. در مدل دیپلماسی دلالی رسانهای، یک روزنامه نگار نقش یک دیپلمات را بازی میکند و به شکل محرمانهای درگیر میانجیگری میشود.
این مدلها کمک میکنند تا دلالتهای بنیادین حرفهای و اخلاقی دیپلماسی محرمانه برای مقامات دولتی، روزنامه نگاران و افکار عمومی مورد بررسی قرار گیرد. سودمندی تحلیلی مدلهای مفهومی فوق، از طریق بهکار بردن آنها در مورد پژوهشهای متعددی که درباره نمونههای دیپلماسی محرمانه در زمان معاصر انجام شده است، اثبات میشود. این نمونهها شامل پیشرفتهای صورت گرفته در روابط آمریکا و چین، و اعراب و اسرائیل است.
دو طرف طیف حالتهای یاد شده یعنی دیپلماسی کاملا محرمانه و دیپلماسی کاملا آشکار، نه امکان پذیرند و نه مطلوب.برخی استدلال میکنند که اگر انواع مختلف اطلا-عات محرمانه را نتوان حفظ کرد، سیاست خوب و روابط خوب ناممکن خواهد بود. گسترش نقشهای رسانهها در دیپلماسی، دلالتهای بزرگی هم برای مذاکرهکنندگان و هم برای
روزنامه نگاران دربر داشته است. فن اشتادن از این مسئله که امروزه هیچچیزی از قاعده سنتی بودن در تدوین سیاست خارجی باقی نمانده است، شکایت میکند. او معتقد است این دوری از فضای محرمانه حتی رسیدن به توافقات اولیه را نیز دشوار میسازد.