این در حالی است که هنوز مشخص نیست چرا این سیگار بلافاصله پس از روشن کردن در دهان این مرد منفجر شده است. به گفته شاهدان عینی این مرد در حال جویدن آدامس یا خوردن چیز دیگری نبوده که بتوان دلیل انفجار را به آن ربط داد.
با این حال آسیب جدی به دندانهای این مرد وارد شده است. گفتنی است اندونزی یکی از پرسودترین بازارهای سیگار جهان را در اختیار دارد و در این کشور 60 درصد از مردان و تعداد قابل توجهی از زنان سیگار میکشند.
مخزن چاقو و تیغ
تگزاس: مردی که حالا دیگر به مخزن چاقو و تیغ شهرت یافته است با تماس با پلیس خودش را به زندان انداخت. این مرد 55 ساله در حال گفتوگو با یکی از دوستانش بود که بحث شدیدی بین آنها در گرفت و دوستش با ضربه مشت به صورت او کوبید.
این مرد بدون اینکه با دوستش درگیر شود با پلیس تماس گرفت تا دوستش را دستگیر کند؛ اما هنگامی که پلیس به محل رسید و دو طرف را بازرسی بدنی کرد بیش از 21 عدد چاقو و تعدادی تیغ موکتبری در جیبهای لباس این مرد پیدا کرد.
گفتنی است برخی از آنها هم چاقوهای بسیار تیز و ضامندار بودند. به این ترتیب این مرد به اداره پلیس منتقل شد. اما او وکیل گرفته است و ادعا میکند که هیچگاه از این چاقوها برای آسیب زدن به کسی استفاده نکرده است.
وکیل این مرد هم به خبرنگاران گفت موکلش از نوعی بیماری روانی رنج میبرد. البته ادعاهای آنها هنوز ثابت نشده است.
دعوای برفی
پنسیلوانیا: پرتاب یک گلوله برفی به سمت راننده تاکسی برای یک زن میانسال به قیمت پرداخت جریمه و چند ساعت کار اجباری در موسسههای خدماتی تمام شد. ماجرا از این قرار بود که این زن برای سر زدن به چند مرکز خرید یک تاکسی در اختیار گرفت و متعهد شد هزینهها را مطابق با تاکسیمتر بپردازد.
اما هنگامی که راننده با نشان دادن قبض از او خواست کرایهاش را بپردازد این زن ادعا کرد که او تاکسیمتر را دستکاری کرده تا پول بیشتری بگیرد. البته سرانجام او مجبور شد کرایه را بپردازد و با عصبانیت از تاکسی پیاده شد.
این زن که خیلی عصبانی بود، بلافاصله مقداری برف برداشت و با درست کردن یک گلوله برفی آن را به صورت راننده کوبید که هنوز محل را ترک نکرده بود. به این ترتیب راننده تاکسی با پلیس تماس گرفت و ماموران این زن را به اتهام برخورد خشن با راننده دستگیر کردند.
پنچری خودروی سارقان
کانبرا: سارقانی که پنچر شدن لاستیک خودروشان حواس آنها را به اندازه ای پرت کرده بود که فراموش کرده بودند سارق هستند، برای کمک دست به دامن یک خودروی گشت شدند و به این ترتیب خود را به دام انداختند.
آنها به یک مغازه فروش اشیای لوکس دستبرد زده بودند و مقدار زیادی جنس در خودروی وانت آنها بود. آنها بدون اینکه پلیس ردشان را پیدا کند از محل سرقت گریختند اما در بین راه خودرویشان پنچر شد. آنها که خیلی ناراحت و دستپاچه بودند برای تعمیر لاستیک دست به کار شدند؛ اما موفق نشدند و ناگهان خودروی گشت پلیس را مشاهده کردند.
یکی از سارقان در حالی که فراموش کرده بود اجناس مسروقه در خودرو است از ماموران کمک خواست. اما در حالی که ماموران سرگرم کمک بودند وجود مقدار زیادی جنس پشت وانت توجه آنها را جلب کرد و به این ترتیب راز سرقت برملا شد.