اینک او با بحران جدیدی روبهروست. از دست دادن کرسی ماساچوست در سنا که حدود 6 دهه در اختیار خانواده کندی بود، امکان اصلاح نظام بیمه درمانی کشور را که مهمترین پروژه اوباما در داخل آمریکا محسوب میشود، با تهدید مواجه کرده است.
بحران اقتصادی، دو جنگ نیمه تمام و جنگی که تازه در یک کشور عربی در حال سر برآوردن است، در کنار بیکاری و رکود اقتصادی، یکسال گذشته را به سالی ناموفق برای رئیس جمهوری آمریکا تبدیل کرده است.
آنچه چندی پیش در کاخ سفید روی داد، به ظاهر یک تغییر کوچک اداری بود، گرچه این تغییر کوچک دارای جنبهای نمادین است. بر ایناساس، جان فارو دیگر نویسنده اصلی سخنرانیهای پرزیدنت اوباما نیست. آقای تغییر (اشاره به اوباما) اینک برای تهیه سخنرانی هایش، چشم به قلم سایر نویسندگانی دوخته است که بتوانند با خواستهها و شرایط جدید او کنار بیایند.
طی انتخابات ریاستجمهوری سال2008، کلمات فارو که از دهان اوباما خارج میشد، اشک را بر چهره مردم سرازیر میکرد. اوباما نوید دگرگونی میداد؛تغییری که باور رأیدهندگان بود. در پایان انتخابات، اوضاع برای خود فارو نیز تغییر کرد.
مرد جوانی که موهای کم پشت خود را میتراشید و در پی پیروزی اوباما به شهرت رسید، همنشین بازیگران هالیوود شد و در محافل واشنگتن همه جا سخن از قدرت قلم و کلام او بود.
با این حال، اگرچه فارو عنوان نویسنده اصلی سخنرانیهای رئیسجمهوری را یدک میکشید اما عمده سخنرانیهای مهم پرزیدنت اوباما طی یکسال اخیر، از جمله اظهارات او درباره نحوه تعامل با ایران یا استراتژی جدید آمریکا در افغانستان، حاصل کار سایر نویسندگان بود.
اینک کلمات اوباما بیش از آنکه بر امید متمرکز باشند، بازتاب جزئیات و پیچیدگیهای حکومت داریاند. مایکلگرسون، نویسنده واشنگتنپست این پرسش را مطرح میکند که بر سر سخنرانیهای پرزیدنت اوباما چه آمده است؟یکسال پس از مراسم تحلیف باراک اوباما، اینک بهنظر میرسد که شهروندان ایالات متحده از سخنان فصیح و لفاظیهای آهنگین رئیسجمهوری خسته شدهاند.
واقعیت ناخوشایند
جان فارو نماد تغییری است که در دولت ایالات متحده در حال رخ دادن است. دوره رؤیا پردازیهای امیدوارکننده انتخابات گذشته است. رئیسجمهوری آمریکا اینک باید با واقعیت روزمره مواجه شود، واقعیتی که در حال حاضر بهشدت برای او ناخوشایند است.
شکست تحقیر آمیز مارتا کوکلی، نامزد حزب دمکرات در انتخابات سنا در ایالت ماساچوست (در پی مرگ سناتور تدکندی یکی از 2 کرسی ماساچوست در سنا خالی مانده بود) میتواند تحقق مهمترین برنامه اوباما را در سطح ملی- ارائه بیمه خدمات درمانی برای همه آمریکاییها- با تهدید جدی مواجه کند. جمهوریخواهان اینک با کسب کرسی دوم ایالت ماساچوست در سنا، از آرای کافی برای جلوگیری از تصویب لایحه خدمات درمانی برخوردارند.
برای منتقدان اوباما، این موضوع شاهد دیگری است بر ناکارآمدی او. آنها به میزان مقبولیت اندک او در نظرسنجیهای عمومی – تنها 46 درصد – اشاره میکنند. بله، حق با آنهاست. اما منتقدان این واقعیت را نادیده میگیرند که ایالات متحده حتی در بحبوحه انتخابات هرگز بهصورت یکپارچه و کامل مجذوب باراک اوباما نشده بود. تحلیل دقیق نتایج انتخابات سال2008 حکایت از پیروزی نسبی- و نه قاطعانه- نامزد دمکراتها دارد، آن هم در شرایطی که جورج بوش، رئیسجمهور وقت بهشدت در افکار عمومی جامعه، نامقبول و حتی منفور شده بود، شرایط اقتصادی لحظه به لحظه وخیمتر میشد و رقبای جمهوریخواه اوباما- مککین و سارا پیلین - نیز قابلیت چندانی از خود نشان نمیدادند.
آنچه آمریکاییان را در بحبوحه انتخابات مجذوب نامزد دمکراتها کرد، شخصیت خود اوباما، داستان غیرعادی موفقیتهای وی و ویژگی تاریخی او (انتخاب یک رنگین پوست بهعنوان رئیسجمهوری آمریکا) بود. اوباما درباره تغییر صرفا به حرف زدن نپرداخت- مانند بسیاری از دولتمردان پیش از خود- بلکه بهعنوان نخستین رئیسجمهوری آفریقایی تبار ایالات متحده، وی خود نماد این تغییر بود. در تاریخ انتخابات آمریکا، به ندرت پیام و پیامآور چنین تناسب دقیقی با هم داشتهاند.
زمانی برای تغییر نیست
با وجود شعارها و ایدههایی که در موسم انتخابات مطرح شد، شاید امروز زمان مناسبی برای تغییر واقعی ملت آمریکا و رفع و اصلاح آگاهانه نقاط ضعف کشور نباشد. در بحبوحه بحران، نا امنی و مواضع دفاعی [نهادهای اجتماعی]، هر نوع تلاشی را برای تغییر تحتتأثیر قرار میدهد.
اوباما از زمان ورودش به کاخ سفید، بهصورت تمام وقت مشغول مدیریت بحرانهای مختلف بوده است؛ بحران مالی، بحران خودرو سازان، بحران بیکاری، بحران شرایط اقلیمی و بحران جهانی. هیچگاه یک رئیسجمهوری ظرف مدت یکسال با چنین موج عظیمی از بحرانهای مختلف روبهرو نبوده است.
مخالفان اوباما (جمهوریخواهان) از ابتدا به این نتیجه رسیدند که با طرح این ایده که دورههای سخت را باید با سیاستهای قاطعانه پشتسر گذاشت، میتوانند جایگاه خود را بازیابند. آیا باید برای بیمه شدن 47میلیون شهروند آمریکایی که از خدمات بهداشتی بیبهرهاند، با دولت همراهی کرد؟ پاسخ جمهوریخواهان قاطعانه منفی است. آیا باید برای اصلاح شرایط رو به وخامت اقلیمی در سطح جهان پا پیش گذاشت؟ پاسخ جمهوریخواهان این است که چرا ما باید پیشگام شویم. و هنگامی که درخواستها از ایالات متحده برای کمکرسانی به زلزله زدگان هائیتی با واکنش مثبت رئیسجمهوری آمریکا مواجه شد، راشلیمبو، مجری سرشناس رادیویی و از چهرههای نمادین راست گرایان به شکلی کنایه آمیز اظهار داشت که اوباما میخواهد به برادران سیاه پوستش [در هائیتی] کمک کند.
گرایش جدیدی در حزب جمهوریخواه در حال شکل گرفتن است؛ گرایشی متشکل از راست گرایان عمل گرایی که موضع خود را براساس آنچه با آن مخالفند، تعریف و اتخاذ میکنند. این موضعگیری دفاعی در حال پا گرفتن است. بیش از 40درصد شهروندان آمریکایی اینک این نوع موضعگیری را تأیید میکنند. در انتخابات اخیر ماساچوست، جمهوریخواهان با حمله به ایده دولت بزرگ اوباما و ورشکستگی قریبالوقوع ملی ، به پیروزی رسیدند. اینک چپ آمریکا بازهم متهم به سوسیالیست بودن میشود.
تهدید تروریسم نیز از دیگر بهانههای جمهوریخواهان برای حمله به دمکراتهاست. دیکچنی، جانشین سابق ریاستجمهوری در دوران بوش، دوباره مجال یافته است تا اوباما را خطری برای ملت آمریکا توصیف کند. پس از حمله تروریستی نافرجام کریسمس – که طی آن یک تبعه نیجریهای تلاش کرد یک هواپیمای مسافری را بر فراز دیترویت منفجر کند – حتی نیویورکتایمز حامی لیبرالها نیز تلویحا از برنامههای امنیتی و ضدتروریسم رئیسجمهوری انتقاد کرد.
داشتن دیدگاههای والا کافی نیست
کاخ سفید قصد دارد تا با وارد شدن در این جریان غیرعقلانی و جنون آمیز، آن را مهار کند. اوباما دائما در حال مصاحبه با رسانههاست. هرچند پیام او دیگر به صراحت و وضوح شعارهای دوره فعالیتهای انتخاباتی نیست. هنگامی که رئیسجمهوری درباره ضرورت اصلاح خدمات درمانی صحبت میکند، گاهی از کاهش هزینهها سخن به میان میآورد و گاهی نیز وظیفه اخلاقی [دولت] را در این باره یادآور میشود. یا هنگامی که صحبت از افغانستان میشود، اوباما گاه از خروج نیروهای آمریکایی از این کشور صحبت میکند و گاهی نیز از لزوم دست یافتن به پیروزی.
اوباما آشکارا درگیر [بحران] شده است. بهنظر میرسد دیدگاههای والای او برای اداره کشور کافی نیست. با این حال هنوز زود است که از شکست رئیسجمهوری سخن بگوییم. تیم اوباما به خوبی در قبال بحران مالی کشور عمل کرد. در آن سو، حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاستجمهوری سال2012، هنوز چهرهای را نیافته که بتواند افکار عمومی را نسبت به قابلیتهای خود متقاعد کند از جمله بحثهایی که طی دوره انتخابات علیه اوباما مطرح میشد، این بود که او فاقد شخصیت و وجاهت یک رئیسجمهوری است.
از قول بیل کلینتون در کتاب جدیدی آمده است که شخصی مثل اوباما تا چند سال پیش باید برای او قهوه آماده میکرد. بسیاری از طرفداران جوان اوباما که در بحبوحه انتخابات به شکلی خستگی ناپذیر در ستادهای انتخاباتی او فعالیت میکردند، با دیدن رفتارهای او، با ناراحتی ابراز کردند که او نیز مانند سایر دولتمردان است.
در مسیر پیشرفت
در سال2012 شاید طرفداران رئیسجمهوری آمریکا با توجه به نبود هیچ جایگزینی باز هم دور او جمع شوند. به هر حال درصورتی که اقتصاد دوباره در مسیر پیشرفت و بهبودی قرار بگیرد، میزان محبوبیت اوباما نزد رأی دهندگان دوباره افزایش خواهد یافت.
اما این احتمال نیز وجود دارد که بسیاری از طرفداران مایوس و سرخورده اوباما در انتخاباتهای آینده، از جمله انتخابات میان دورهای کنگره در نوامبر (پاییز سال آینده) در خانه بمانند. این کار میدان را در اختیار رأیدهندگان خشمگین و مخالف رئیسجمهوری قرار خواهد داد. در آن صورت، اوباما با خطر رئیسجمهور بودن تنها بهمدت یک دوره، بهرغم تواناییهایی که دارد، مواجه خواهد شد.
اعضای تیم رئیسجمهوری از آن بیمناکند که در آینده، دوره حکومت باراک اوباما با 2 صفت عالی و ترین توصیف شود؛ بهترین رئیسجمهوری در بدترین زمان ممکن.اینک منجی آمریکا باید در هیبت یک دولتمرد عادی به کار خود ادامه دهد ؛ بیش از آنکه روی ابرها گام بردارد، روی زمین ناهموار حرکت کند ؛ بیش از آنکه به 2 دوره ریاستجمهوری بیندیشد، به فکر انجام ماموریت خود طی یک دوره باشد و بیش از آنکه جان اف کندی دوم آمریکا باشد، مانند لیندن جانسن عمل کند. اوباما باید رهبری قویتر باشد و سر سختی بیشتری از خود نشان دهد. شاید این شرایط برای جان فارو و اعجاز کلمات جادوییاش، خبر خوشی نباشد، اما ممکن است برای اوباما و نام او در آینده، خوشایند باشد.
اشپیگل- 20 ژانویه2010