و اینجانب چنین امکان و فرصتی را نداشته و ندارم، ولی سعیام بر این بوده است که با پیگیری و پیجویی اخبار، اتفاقها و اطلاعات سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور از طریق مطالعه گزارشهای کارشناسی،
مرور رسانههای گفتاری و نوشتاری، گفتوگو یا بحث با بعضی از خبرگان کارشناسی و مراجعه به بعضی سایتهای مرتبط با سازمان، جمعبندی و ارزیابی خود را در باره وضع موجود و آینده به دور از هرگونه تعصب و با نیت خیرخواهی و کمک به تمشیت بهتر امور بهعنوان یک مدرس دانشگاه در اختیار علاقهمندان و متولیان امر قرار بدهم.
برحسب آنچه در کتابهای دانشمندان این رشته و نظریههای استادان و متخصصان آمده و تجربیات طولانی در جهان و ایران بر آن مهر تأیید میگذارد، هر دسته از طرحهای مکانیکی و بیولوژیکی (احیایی) در طرحهای آبخیزداری جایگاه ویژه و نقشی متفاوت برای تحقق هدفی مشترک دارد.
در واقع این دو دسته از طرحها مکمل و پشتیبان یکدیگرند و تکیه متولیان و مجریان بر یکی از این دو و سنگینتر کردن کفه یکی به ضرر دیگری قطعا و بدون تردید خسارتبار و بینتیجه خواهد بود و حاصلی جز هدر رفت اعتبارات، تلف کردن زمان و از دست دادن فرصتها نخواهد داشت.
استنباطها و برداشتها دلالت و حکایت از این دارد که در شرایط حاضر در طرحهای آبخیزداری به طرحهای فیزیکی (مهندسی، سازهای) بهای بیشتری داده میشود. فراموش نکنیم کارهای مهندسی در واقع بسترسازی برای احیای زیست بوم خاک و برقراری تعادل بومشناختی است و احیا و بازسازی و بازپیرایی زیست بوم در نهایت با اقدامات بومشناختی (بذرکاری، بذرپاشی، نهالکاری و....) بهمنظور کاهش فرسایشپذیری خاک و نیروی فرسایندگی عامل فرسایش (آب و باد) میسر است و این محقق نمیشود مگر آنکه ساختمان و ساختار خاک و پایداری سیستماتیک آن افزایش یابد.
این هدف فقط با افزایش مواد آلی تحول یافته (هوموس) در خاک بهدست میآید. هوموس هم نتیجه غایی تجزیه و تحول مواد آلی خام (نسوج و اندامها و بقایای گیاهی و حیوانی) در خاک است. به علاوه پوشش گیاهی با اندامهای مختلف خود نقش فیزیکی ارزندهای را هم برای حفظ خاکدانهها در برابر نیروی فرساینده آب و باد دارد که در مباحث کلاسیک به تفصیل در باره آن بحث و استدلال شده است. رمز و فلسفه اجرای طرحهای زیستشناختی در همین نکته نهفته است.
در مفاهیم و تعاریف جدید آبخیزداری حوزه آبخیز میتواند بهعنوان واحد هیدرولوژیک و برنامهریزی جامعنگر تمام منابع موجود در پهنه و عرصه خود را زیر چتر ساماندهی یک برنامهریزی و مدیریت واحد بگیرد،
ولی با توجه به ساختار مدیریتی کلان کشور و کشمکشهای حاد بینبخشی موجود در سازمانها و نهادهای متولی اجرای آن طرح نیازمند زمان، قانون و عزم جدی است قبل از رسیدن به آن مرحله گامهای دیگری باید برداشته شود که احیای شورایعالی آبخیزداری زیر نظر معاونت عمرانی (یا اجرایی) ریاستجمهوری و تشکیل مجدد وزارت منابع طبیعی را میتوان بسترساز و پیش نیاز برقراری حاکمیت حوزه آبخیز بهعنوان واحد برنامهریزی جامع و پایدار برای مدیریت منابع موجود در آن برشمرد.
* عضو سابق شورایعالی جنگل، مرتع و خاک
و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج