این مرد وقتی با تجهیزات کامل قدم به خانه طعمهاش گذاشت، لوله اسلحه خود را به طرف او نشانه رفت و درخواست عجیبش را مطرح کرد؛ همین حالا نامه برگشت به کار مرا بنویسید.
ساعت6:30 19اسفند مرد کارخانهدار مثل همیشه از خانهاش در حوالی سیدخندان خارج شد تا خود را به محل کارش برساند. او هنوز ماشینش را از پارکینگ خارج نکرده بود که سایه مرد نقابداری را روی شیشه خودرو دید؛ سایه مردی که اسلحهای مجهز به صداخفهکن زیر کاپشن خود پنهان کرده و لوله آن را به طرف او نشانه رفته بود.
با اشاره مرد مسلح، کارخانهدار میانسال از ماشین پیاده شد. او میدانست در دام فرد خطرناکی افتاده است و اگر به حرفهایش گوش ندهد ممکن است اتفاق شومی بیفتد.
«بدون اینکه سر و صدا کنی، از ماشین پیاده شو. باید با هم به آپارتمانت برویم.»
صدای مرد مسلح آشنا بهنظر میرسید. مرد کارخانهدار وقتی با دقت به چهره او خیره شد، وی را شناخت.
او یکی از کارگرهای کارخانه به نام اکبر بود که حدود 4سال قبل به خاطر مصرف موادمخدر و سرقت، از کارخانه اخراج شده بود. اما اینکه چرا حالا با اسلحه به خانه وی آمده و چه نقشهای در سر دارد، سؤالی بود که ذهن مرد کارخانهدار را بهخود مشغول کرده بود.
درخواست عجیب
«نمیخواستم در آن ساعت از صبح اتفاقی برای کسی بیفتد؛ برای همین سعی کردم مرد مسلح را آرام کنم اما او اصرار داشت که با هم به آپارتمان من برویم.» مرد کارخانهدار در حالی این حرفها را به رئیسکلانتری120 سیدخندان میگفت که یک ساعت از ماجرای گروگانگیری گذشته بود و ماموران توانسته بودند در یک عملیات ضربتی، مرد گروگانگیر را دستگیر کنند.
او ادامه داد: «من و مرد مسلح به طرف آپارتمانم به راه افتادیم. در همین هنگام بود که یکی از همسایهها ما را دید و به ماجرا مشکوک شد. وقتی وارد خانه شدیم، همسر و فرزندانم با دیدن اسلحه و مرد غریبه که مدام ما را تهدید میکرد، وحشت کرده بودند.
مرد مسلح با تهدید، آنها را به یکی از اتاقها برد و در را رویشان قفل کرد. بعد به طرف من آمد و درحالیکه لوله اسلحهاش را روی سرم گذاشته بود، از من خواست تا نامه بازگشت به کارش را بنویسم. من هم که حسابی تعجب کرده بودم، شروع کردم به نوشتن نامه».
بدشانسی گروگانگیر
چند دقیقه از ماجرای گروگانگیری گذشته بود. همسایه مرد کارخانهدار که حسابی به ماجرا مشکوک شده بود، زنگ آپارتمان آنها را به صدا درآورد و به بهانه اینکه خودروی وی باعث شده که او نتواند ماشینش را از پارکینگ خارج کند، از مرد کارخانهدار خواست به پارکینگ بیاید.
گروگانگیر مسلح که نمیخواست کسی از ماجرا بویی ببرد بعد از شنیدن حرفهای مرد همسایه، درحالیکه اسلحهاش را زیر کاپشن خود مخفی کرده بود، پشت سر مرد کارخانهدار به راه افتاد تا ماشین را در داخل پارکینگ جابهجا کنند.
شاکی ادامه داد: «گروگانگیر تهدیدم کرده بود که اگر از ماجرا حرفی به همسایه بزنم، مرا خواهد کشت. وقتی هر دوی ما به پارکینگ رفتیم و ماشین را جابهجا کردیم، ناگهان در آپارتمان بسته شد. این در حالی بود که من دسته کلیدم را در خانه جا گذاشته بودم و از طرفی همسر و فرزندانم هم داخل اتاق زندانی بودند و نمیتوانستند در را باز کنند».
در جستوجوی کلیدساز
با قفلشدن در آپارتمان، مرد گروگانگیر بدجوری عصبانی شد. نامه بازگشت به کار او داخل خانه بود و آنها پشت در بسته مانده بودند. از طرفی بهنظر میرسید او نقشههای دیگری هم در سر داشت و برای عملی کردن آنها حتما باید وارد خانه مرد کارخانهدار میشد.
شاکی در ادامه گفت: «مرد مسلح وقتی فهمید که در قفل شده، از من خواست به خیابان برویم و یک کلیدساز پیدا کنیم. سپس درحالیکه او پشتسر من راه میرفت و لوله اسلحه را از زیر کاپشن خود به طرف من نشانه رفته بود، جستوجو برای پیدا کردن کلیدساز را شروع کردیم».
همسایه زیرک
چند دقیقه از خروج گروگانگیر مسلح و طعمهاش از ساختمان گذشته بود که مرد همسایه با شنیدن فریادهای کمکخواهانه همسر و فرزندان مرد کارخانهدار فهمید که اتفاق شومی برای آنها افتاده است. او با شکستن در خانه آنها وارد آنجا شد و بعد از آزادکردن همسر و فرزندان گروگان میانسال، در جریان ماجرا قرار گرفت؛ به همین خاطر بهسرعت دست به کار شد و ماجرا را به کلانتری اطلاع داد.
پلیس وارد میشود
سرهنگ فتحی- سرکلانتر شرق تهران- در تشریح ماجرای دستگیری گروگانگیر مسلح گفت: بعد از تماس مرد همسایه با پلیس، رئیسکلانتری120 سیدخندان و تیمی از ماموران راهی محل حادثه شدند. در همین حین، گروگانگیر مسلح که از پیدا کردن کلیدساز ناامید شده بود همراه گروگان خود در حال بازگشت به آپارتمان بود.
وی افزود: به محض ورود این مرد به داخل آپارتمان، مأموران پلیس که در کمین او بودند، بیآنکه وی متوجه شود خود را به او نزدیک و نزدیکتر کردند و درست زمانی که این مرد میخواست همراه گروگانش سوار آسانسور شود، عملیات ضربتی خود را شروع کردند.
سرهنگ فتحی با بیان اینکه ظرف چند ثانیه، مرد مسلح خلع سلاح و دستگیر شد، افزود: این مرد بعد از انتقال به کلانتری تحت بازجویی قرار گرفت و به جرم خود اعتراف کرد. او مدعی شد که به خاطر تأمین هزینه اعتیاد خود و خرج زندگی همسر و فرزندانش دست به این کار زده و برای اینکه بتواند نقشهاش را بدون نقص انجام دهد، یک ماه تمام طعمه خود را زیر نظر گرفته است.
سرکلانتر شرق تهران تصریح کرد: درحالیکه متهم مدعی شده با یک خودروی پراید خود را به خانه مرد کارخانهدار در حوالی سیدخندان رسانده است اما ماموران هیچ اثری از این خودرو در منطقه پیدا نکردند؛ به همین دلیل احتمال میرود که این مرد برای اجرای نقشهاش همدست داشته است که تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.