او با پوشیدن لباس پسرانه به در خانه یک خانواده روستایی رفت تا با سرقت شناسنامه آنها بتواند با پسر مورد علاقهاش ازدواج کند.اوایل اسفند امسال یک مرد روستایی نزد ماموران پلیس شهرستان رشت رفت و از 2 مامور قلابی شکایت کرد.
این مرد به ماموران گفت: چند روز قبل 2 مرد جوان به در خانهام آمدند و خودشان را نماینده یکی از سازمانهای دولتی معرفی کردند. آنها گفتند که قرار است از طرف این سازمان پولی بهعنوان کمک بلاعوض به حسابم ریخته شود اما قبل از واریز کردن این مبلغ باید شناسنامه خودم و اعضای خانوادهام را در اختیارشان قرار دهم. من که حرفهای آنها را باور کرده بودم، شناسنامه تمامی اعضای خانواده را در اختیارشان قرار دادم اما حالا که چند روز از این ماجرا میگذرد نه خبری از شناسنامهها شده و نه آن پولی که قرار بود به حسابم واریز شود.
با شکایت این مرد، پلیس که احتمال میداد با 2 مامور قلابی روبهروست، تحقیقات برای شناسایی آنها را شروع کرد. از آنجایی که متهمان فقط شناسنامه اعضای خانواده مرد روستایی را با خود برده بودند، این احتمال وجود داشت که آنها قصد دارند با استفاده از این شناسنامهها دست به اقدامی مجرمانه بزنند.
بنابراین ماموران استعلام از تمامی دفترخانههای ثبت اسناد و محضرهای ازدواج و طلاق را شروع کردند تا اینکه چند روز بعد به سرنخهایی از متهمان دست یافتند.
بررسیها نشان میداد که چند روز بعد از سرقت شناسنامهها از مرد روستایی، دختر و پسر نوجوانی به یکی از دفترخانههای شهرستان رشت رفته و قصد داشتهاند با استفاده از شناسنامههای جعلی با هم ازدواج کنند.
از آنجایی که مشخصات ثبت شده در شناسنامههای جعلی شباهت زیادی به شناسنامههای سرقتشده از مرد روستایی داشت، ماموران راهی این دفترخانه شدند و در پرس و جو از صاحب دفترخانه موفق شدند آدرس محل زندگی دختر و پسر نوجوان را شناسایی کنند.
با دستگیری این دختر و پسر، هر دوی آنها به اداره آگاهی منتقل شدند و در بازجوییها به سرقت شناسنامهها از مرد روستایی اعتراف کردند. در این میان، دختر نوجوان به ماموران گفت: مدتها بود قصد داشتم با پسر مورد علاقهام ازدواج کنم اما پدر و مادرم مخالف این ازدواج بودند. آنها حتی شناسنامه مرا در جایی پنهان کرده بودند تا نتوانم دور از چشم آنها تصمیمم را عملی کنم.
وی ادامه داد: من که میخواستم هر طوری شده با پسر مورد علاقهام ازدواج کنم نقشهای طرح کردم تا با استفاده از آن بتوانم به آرزویم برسم. این بود که لباس پسرانه به تن کردم و همراه پسر مورد علاقهام راهی یکی از روستاهای اطراف رشت شدیم.
ما با شناسایی خانوادهای که دختری هم سن و سال من داشتند، خودمان را مامور سازمانی دولتی معرفی کردیم و به در خانه آنها رفتیم. سپس مدعی شدیم که قرار است پولی بهعنوان کمک بلاعوض به حساب آنها ریخته شود و با این ترفند موفق شدیم شناسنامه اعضای این خانواده را بگیریم.
متهم افزود: بعد از اینکه اسم و عکس خودم را در شناسنامه دختر خانواده درج کردم، همراه پسر مورد علاقهام به یک دفتر خانه رفتیم تا با هم ازدواج کنیم. در آنجا من خودم را جای دختر همان مرد روستایی جا زدم اما صاحب دفتر خانه متوجه جعلی بودن شناسنامهها شد و هر دوی ما را از دفتر بیرون کرد.
ما هم به خانه برگشتیم تا اینکه پلیس دستگیرمان کرد. سرهنگ عبادالله کریمی، رئیس پلیس آگاهی استان گیلان با بیان این خبر گفت: برای هر دو متهم این پرونده قرار قانونی صادر شده و پرونده در اختیار مراجع قضایی قرار گرفته است.