سحر بیاتی: چندی است حال و هوای شهرها دگرگون شده و رنگ و بوی نوروز به‌خود گرفته است.

مردم در تلاش و تکاپو برای خریدهای نوروزی، خانه‌تکانی نوروزی و برنامه‌ریزی برای سفرهای نوروزی هستند؛ سفرهایی که فرصت مناسبی است برای رهایی از خستگی یک سال دوندگی و تلاش؛‌‌ هرچند گهگاه این فرصت‌ها می‌سوزند و حتی تبدیل به تهدیدهایی می‌شوند که نه تنها کمک زیادی به سامان گرفتن وضعیت گردشگری ایران نمی‌کنند که آسیب جدی‌ای هم بر پیکره میراث طبیعی و فرهنگی می‌زنند.

حال باید دید مشکل اصلی کجاست؛ چه می‌شود که گردشگری که بساط سفر را در دامن طبیعت گسترده، فضای اطرافش را تبدیل به زباله‌دانی می‌کند و گردشگری که دل به تاریخ هزاران ساله کشور داده به جای آموختن از تاریخ و کسب تجربه‌های تازه، روی دیوار یادگاری می‌نویسد و سنگ‌های فلان مسجد را با تیغ جهل و نادانی خویش زخمی می‌کند؟

فصل بهار زمان مناسبی است برای رفتن به دامن طبیعت و یک روز از تعطیلات نوروز نیز به همین موضوع اختصاص داده شده تا آشتی‌ای باشد میان مردم و طبیعت.  اما کافی است بعد از تعطیلات نوروزی به حاشیه‌های دریای خزر یا در همین نزدیکی به جاده‌های کندوان و هراز سری بزنید تا با انبوه زباله‌ها و دیوار نویسی‌های این گردشگران نازنین مواجه شوید.

ایران سرزمین پهناوری است که از اقسام منابع طبیعی از قبیل کوه، دشت، صحرا، بیابان، کویر، دریا و دریاچه، رودخانه و باتلاق و... بهره فراوان برده است و می‌تواند بستر مناسبی را برای طبیعت‌گردان با هر سلیقه‌ای فراهم کند ولی حضور گردشگر، چالش‌های زیادی را برای محیط‌زیست به همراه داشته که بعضی از این چالش‌ها توسط مسئولان انجام می‌شود و بعضی نیز توسط خود گردشگر به‌وجود می‌آید.

مسئولان به‌علت مشکلات اقتصادی، مایلند که برای رفع این مشکلات از هر منبعی کسب درآمد کنند که از جمله یکی از راه‌های کسب درآمد هم گردشگری و توریسم است ولی از طرفی این گردشگر وقتی حاضر به خرج کردن پول خود می‌شود که بتواند بیشترین لذت را در ایام مسافرت داشته باشد. مسئولان نیز دوست دارند که هر امکاناتی را  برای آنان فراهم کنند؛ مثل ساخت هتل، پناهگاه، مجتمع‌های پذیرایی، راه‌اندازی تله کابین در مناطق کوهستانی یا جاده‌سازی‌ و تخریب در مناطق بکر طبیعت و همچنین فراهم کردن شکار در مناطق حفاظت شده که همه اینها می‌تواند باعث تخریب محیط‌زیست شود.

متأسفانه در مناطق گردشگری ایران برخی از سواحل به وسیله اشخاص خاص تصرف شده و وجود زباله‌های فراوان در سواحل و تخریب جنگل‌ها برای ساخت ویلا و هتل‌ها و همچنین تصرف حاشیه‌های رودخانه‌ها و ساخت‌و ساز در مناطق کوهستانی و ... باعث شده‌اند که بزرگ‌ترین چالش‌های زیست‌محیطی به سبب توسعه گردشگری پدید‌ آید. گردشگران و توریست‌ها نیز از عوامل تخریب محیط‌زیست هستند.

 اگر توریست یا گردشگر آداب و فرهنگ محیط‌زیست را مراعات نکند و بخواهد فقط به‌علت داشتن پول در مناطق بکر و طبیعی از جمله در مناطق کوهستانی یا در مناطق جنگلی برای رفاه و راحتی خود به تخریب محیط‌زیست بپردازد (مثلا ریختن زباله‌ها در طبیعت یا روشن کردن آتش در جنگل‌ها یا آسیب رساندن به حیات وحش) می‌تواند خود از عوامل تخریب محیط‌زیست باشد. از این‌رو دولت و مردم باید برای فرهنگ‌سازی‌ و استفاده صحیح از محیط‌زیست توسط گردشگران تلاش کنند.

محمد شیخ هادی، کارشناس محیط‌زیست،  در این باره به همشهری می‌گروید: «اول باید بانیان صنعت گردشگری خود با فرهنگ و آداب حفاظت از محیط‌زیست آشنا شوند و به این فرهنگ و آداب اعتقاد جدی و قلبی داشته باشند. همچنین هر کجا که قرار است توسط سازمان گردشگری، برای گردشگران و توریست‌ها امکاناتی فراهم کنند ابتدا آن منطقه را توسط کارشناسان محیط‌زیست ارزیابی زیست‌محیطی کنند و درصورتی که در منطقه توسط گردشگران به محیط‌زیست، صدمه وارد شد برای جلوگیری از این خسارت تلاش کنند چراکه شاید مقداری یورو و دلار بتواند برای چند روزی برای مردم بومی منطقه راحتی به ارمغان بیاورد اما صدمه‌ای که به محیط‌زیست وارد می‌شود تاوان آن را در سال‌های متمادی هم نمی‌توان جبران کرد.» 

اما موضوع دیگری که مطرح می‌شود این است که در کشورمان آثار تاریخی و طبیعی بسیاری وجود دارد که مردم از آنها بی‌خبرند یا اطلاعات ناچیزی  از آنها دارند. همین مسئله باعث شده که فقط مردم از آثار تاریخی اصفهان و سایت‌های تخت‌جمشید و پاسارگاد یا طبیعت مازندران و گیلان دیدن کنند.

فرزاد فروتن، کارشناس مرمت آثار باستانی در این باره می‌گوید: «باید در سفرهای نوروزی تمرکز زدایی صورت بگیرد و آثار باستانی کشور به مردم معرفی شود. آثار باستانی ما به تخت‌جمشید و پاسارگاد ختم نمی‌شود. ما فقط شیراز و اصفهان را در فهرست استان‌های تاریخی نداریم.» این باستان‌شناس معتقد است: «اداره‌های میراث فرهنگی استان‌ها در معرفی و جلب بازدیدکننده از آثار استان خود نتوانسته‌اند به‌طور حرفه‌ای و شایسته عمل کنند.» وی می‌افزاید: «باید حرفه‌ای‌نبودن راهنماها در سایت‌ها و برخی آثار تاریخی را نیز در نظر بگیریم. سازمان میراث فرهنگی در تربیت راهنماها، دقت لازم را نداشته در حالی‌که یکی از عوامل مهم در ارتقای آگاهی بازدیدکنندگان، راهنماها هستند.»

غفلت مسئولان از امر آموزش

اصل موضوع روشن است؛ سفرهای نوروزی فرصت استفاده از درآمدهای گردشگری را به تهدید آثار باستانی و میراث طبیعی تبدیل می‌کند.  اما حال که مسئله این است راه حل چیست؟ کجا غفلت کرده‌ایم که گردشگران احساس مسئولیت نمی‌کنند؟

اگر دقت کرده باشید در سال‌های اخیر از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران میان‌برنامه‌های متعددی در زمینه‌های بهداشت و درمان، مبارزه با مواد‌مخدر، مبارزه با قاچاق کالا و بسیاری موارد دیگر با جنبه‌های آموزشی نمایش داده می‌شود اما آیا شما تا‌کنون از این رسانه ملی برنامه آموزشی‌ای که درخصوص گردشگری و حفظ منابع طبیعی و میراثی باشد دیده‌اید؟

عده‌ای گمان می‌کنند که ریشه مشکلات رفتاری ما ایرانیان فقط این است که «می دانیم، ولی عمل نمی‌کنیم»؛ می‌دانیم آشغال ریختن در معابر کار نادرستی است ولی باز انجام می‌دهیم. بله، در مواردی امر بر همین منوال است و اصلاح این امر راهکارهای خود را دارد که نظارت، قاطعیت و نیز آگاه‌سازی جامعه نسبت به عواقب ظلم به حقوق دیگران و در واقع «خودزنی‌ها»   از جمله آنهاست اما موارد بسیار زیادی را می‌توان نشان داد که عمل نمی‌کنیم چون «نمی‌دانیم»؛ انجام نمی‌دهیم چون «آموزش ندیده‌ایم».

دکتر مریم پازوکی، کارشناس آسیب‌های اجتماعی درخصوص آموزش در رفتارهای اجتماعی به همشهری می‌گوید: «غالبا آموزش جدی در کشور ما منوط به گرفتار آمدن در یک بحران است و البته فقط بحران‌های مادی به راحتی احساس می‌شوند. ما در گذشته هم عبارات کلی از قبیل «در مصرف آب و برق صرفه جویی کنیم» می‌شنیدیم اما خوشبختانه رسانه ملی امروز دریافته که این کلی گویی فایده چندانی ندارد و به آموزش جزء‌به جزء و دقیق درباره سایه‌بان داشتن کولر، طول کانال کولر، چگونگی تشخیص نشت آب، مقایسه مصرف بی‌رویه مردم ایران با مصرف سایر کشور‌ها، فاصله یخچال از دیوار، نگذاشتن غذای داغ در یخچال و... روی آورده است.

برنامه‌هایی مانند «اول ایمنی، بعد کار» از همین روش آموزش مصداقی بهره می‌گیرند و البته حوزه رفتار اجتماعی همچنان غریب است.» وی در ادامه می‌افزاید: «موضوع رفتار گردشگران هم از همین غریبی نشأت می‌گیرد. در حوزه‌ای که شما مطرح می‌کنید حتی به کلی‌گویی هم نپرداخته‌ایم و هنوز این موضوع که چرا گردشگران بر دیوار‌های آثار باستانی یادگاری می‌نویسند، چطور می‌شود که ننویسند یا پرداختن به موضوع آلوده کردن محیط‌زیست توسط گردشگران روشن نشده و نیازمند کار کارشناسی جدی است.»

دکتر پازوکی معتقد است: «جمع‌آوری نقاط ضعف رفتاری در کشورمان از عهده یک فرد و یک گروه برنمی‌آید و نیاز به کمک اقشار مختلف دارد که به شناسایی ضعف‌های رفتاری در اطراف خود بپردازند. پس از شناسایی، با تکیه بر منابع اسلامی و استفاده از تجربیات مفید امروز می‌توان به آموزش مصداقی مردم از جمله در فیلم‌ها و سریال‌ها و نیز در برنامه‌های آموزشی کوتاه پرداخت.» به گفته این کارشناس، سازمان میراث فرهنگی باید متولی امر آموزش و تحقیق در این حوزه باشد که متأسفانه تا امروز چنین حرکتی صورت نگرفته است.

چطور می‌شود که مسئولان قوانین راهنمایی و رانندگی را آموزش می‌دهند و پس از آن به راحتی رانندگان متخلف را جریمه می‌کنند اما در امر حفاظت از آثار باستانی چنین چیزی نه تنها اتفاق نمی‌افتد که ناممکن نیز به‌نظر می‌رسد؟ زمانی که مسئولان به امر آموزش و وضع قوانین کافی در این حوزه پرداختند به راحتی می‌توانند متخلفان را به پرداخت مبالغی روشن و مشخص به‌عنوان جریمه آسیب به میراث طبیعی و فرهنگی وادار کنند و جای هیچ اعتراضی را هم برای گردشگران نگذارند.باید گفت میراث فرهنگی و طبیعی نه تنها سرمایه همه مردم که سرمایه‌ای انکارناپذیر برای نسل‌های بعدی است و حفاظت از آن امری اجتناب‌ناپذیر است.

کد خبر 103314

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز