برادرم میخواهد صبحها تا ظهر بخوابد، من دلم میخواهد آن زمان جاهای دیدنی را ببینم! پدرم با ماشین جلویی دعوایش میشود که چرا آرام میرود! مادرم با پدرم دعوا میکند که چرا تند میرود و باعث میشود خانواده خالهام عقب بمانند! عمهام در اتوبوس به خانوادهای که پشت سرمان نشستهاند تذکر میدهد که بچه شان را ساکت کنند! دخترعمویم عصبانی است که غذای محلی اینجا بدمزه است و نمیتواند آن را بخورد! داییام نقشه به دست دارد و برای آدرس گرفتن از افراد بومی دچار دردسر میشود. پدربزرگم با مأمور قطار دعوا میکند که چرا کوپه بغلی این قدر سر و صدا می کنند! من میگویم مردم اینجا
چه قدر گران فروش اند! تو میگویی ای بابا! اصلاً نباید میآمدیم سفر!
شما مسافرت نمیروید؟ اگر میزبان هستید میتوانید کاری کنید که عید نوروز به شما و مهمانانتان خوش بگذرد. مثلاً آنها را به دیدن شهرتان ببرید یا از آداب و رسومشان بپرسید.یادمان باشد ما قدرت زیادی در تلخ و شیرین کردن روزها داریم. حالا اگر سفر میروید، به نظر شما برای سفر کردن فقط برداشتن لباس و غذا و تجهیزات سفر کافی است؟! حتماً میدانید سفر کردن مثل انجام هر کار دیگری آداب و روش خودش را دارد و باید فرهنگ آن را یاد گرفت. و میدانید وقتی قرار است چند روز فارغ از مشکلات و درس و... از شهر خودتان دور شوید و جاهای جدید ببینید و تجربه کسب کنید، چه نکاتی را باید رعایت کنید تا بیشتر بهتان خوش بگذرد! به نظر شما هر یک از اعضای خانواده چه وظیفه ای هنگام مسافرت دارند؟
بیشتر مردم دوست دارند به صورت گروهی و با دوستان و اقوامشان سفر کنند. نحوه برخورد و انعطاف پذیری آدمهای جمع و به قولی یکرنگی و همدلی آنهاست که باعث میشود سفر خاطرهانگیزی را تجربه کنند. از طرف دیگر این همکاری بین سایر مردم با یکدیگر هم وجود دارد؛ این که چهطور با هم برخورد میکنند و با وجود همه تفاوتهایشان به حقوق یکدیگر احترام میگذارند. از زاویه دیگری هم میتوان به این قضیه نگاه کرد. این که سفر کردن فقط دیدن جاهای جدید و با هم بودن و تفریح و خوشگذرانی نیست. وقتی که از سفر بر میگردیم به جز سوغاتیهایی که آورده ایم و احتمالاً مجموعه عکسی که از آن به یادگار میماند، کوله باری از تجربه های جدید شاید مهمترین چیز باشد.