وسایل این معتاد شامل یک سرنگ چندینبار مصرف شده و یک شیشه آمپول و بند موبایلش بود. وقتی از او پرسیدم نمیخواهد ترک کند گفت: ترک 3روز بعد از مرگ.از اظهارنظر این فرد که بگذریم، باید گفت در مورد درمانپذیربودن اعتیاد، نظرهای متفاوتی وجود دارد؛ عدهای میگویند که فقط بیماریهایی که برایشان آنتیبیوتیک تجویز میشود قابل درمان صد در صد هستند و عدهای دیگر نیز که از موافقان درمان هستند از سالهای تلاش برای ترک خود خاطراتی را تعریف میکنند. جمعآوری و نگهداری از معتادانی که باید متوجهشان کرد که میتوانند ترک کنند، مسئولیتی است که تا چندی پیش هیچ سازمانی آن را بهصورت صریح برعهده نمیگرفت.
بهزیستی آن را بر عهده وزارت بهداشت میانداخت، آنها هم به پلیس حواله میکردند، پلیس هم به دنبال دستور قضایی اقداماتی را انجام میداد که منجر به اعتراض کارشناسان این حوزه میشد، چرا که آنها معتقد بودند معتاد حتی اگر ته خطی باشد بیمار است نه مجرم. هماکنون نیز مشخص نیست میزان و نحوه مشارکت سازمانهای مختلف چه مقدار است اما اخیرا شهرداری تهران، بهزیستی و شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر به توافقاتی رسیدهاند که نتیجه آن، راهاندازی گرمخانهها و در پی آن مرکز بهبودی و اقامتی شفق است.
زمانی که کارتنخوابهای شهر تهران توسط نیروی انتظامی جمع شدند و در گرمخانههای شهرداری نگهداری شدند، مشخص شد بخش عمدهای از آنها به یکی از موادمخدر سنتی یا صنعتی اعتیاد دارند. آن عده که تمایل به ترک مواد داشتند به مرکز بهبودی و اقامتی شفق معرفی شدند. این مرکز در همان مکان شورآباد سابق راهاندازی شده اما وقتی عکسهای بازسازی آن را ببینید متوجه تفاوتهای آن میشوید.
ابتدا قرار بود جای معتادانی باشد که زمانی آنها را مجرم میدانستند. معتاد، فراری بود و اینجا حکم زندان را داشت. بعدها نیروی انتظامی و بهزیستی برای مدتی از آن استفاده میکردند. در دهه70 برای زمان کوتاهی زندان زنان بوده است اما از سر و روی اینجا نمیتوان تشخیص داد کمپ ترک اعتیاد معتادانی است که کارتنخواب بودهاند؛ کسانی که بهخودشان میگویند ته خطی.
مرکز شفق توانایی پذیرش 1200نفر معتاد را دارد ولی به دلایل نامشخصی، 239نفر را پذیرفته است. این عده نخستین سری از معتادان گرمخانهها هستند که در مرکز شفق پذیرفته میشوند. افراد پذیرفتهشده در این مرکز توسط پزشکها مورد معاینه و آزمایش قرار میگیرند و کسانی که بیماری جدی و واگیرداری داشته باشند برای درمان به وزارت بهداشت تحویل داده میشوند. تاکنون 20 نفر از مددجویان بهعلت ابتلا به بیماریهای ایدز، هپاتیت، ناراحتی قلبی، عفونی، ریوی، کلیوی و صرع به مراکز دیگر فرستاده شدهاند.
سرپرست این مرکز، سرهنگ خلیل حریری است که به تازگی بازنشسته شده و 9سال سابقه مبارزه با موادمخدر در استان سیستان و بلوچستان را دارد. او میگوید: کارتنخوابها با هماهنگی شهرداری و شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر و بهزیستی به این مرکز آورده میشوند. این معتادها بدون استفاده از هیچ قرصی و فقط بهصورت رواندرمانی، رفتار درمانی و تقویت روحیه و ایمان درمان میشوند.
در اینجا تنها بساطی که به راه است، بساط چای، ناهار، شام، حمام و وسایل ورزشی است که در اختیار همه قرار دارد.
درمان معتادان این مرکز به 4 دوره هفت روزه تقسیم میشود؛ 7روز اول سمزدایی یا همان خماری است، 7روز بعد بیقراری، 7روز سوم بهبودی و 7روز آخر کلاسهای گروهی رفتار درمانی است. از آنجایی که در این مرکز از هیچ دارویی برای درمان استفاده نمیشود، برای همه معتادان که به انواع مختلف موادمخدر معتادند به یک روش عمل میشود. 3روز اول این معتادان، هوشیاری ندارند و نمیتوان با آنها خیلی صحبت کرد، هیچ ثباتی ندارند و فقط میخواهند از آن چهاردیواری خارج شوند ولی خوب در این مرحله خواستهشان عملی نمیشود.
بعد از سمزدایی کمکم متوجه دنیای اطرافشان میشوند؛ متوجه نوشتههایی میشوند که برایشان به درودیوار نصب شده و از ایمان و اراده و تفکر و روح پاک صحبت شده است. مددکاران این مرکز همیشه در کنار معتادان هستند و به آنها روحیه میدهند که کار سختی است ولی شدنی. بعد از سمزدایی 7روز را در سالنهای آرامش میگذرانند و هر روز عصر برایشان کلاسهای گروهدرمانی میگذارند.
یکی از مددکاران این مرکز میگوید: اعتیاد 3درصدش مربوط به موادمخدر میشود و بقیهاش رفتار و اخلاق نامناسب است. معتاد کسی است که راه زندگی کردن را بلد نیست و فقط لجبازی میکند؛ معتاد قلق دارد و فقط به محبت پاسخ میدهد.
او معتقد است همه معتادان کارتنخوابند چرا که همهشان از خانواده طرد شدهاند و خانه دیگر آن خانه نیست که زمانی اثری از اعتیاد در آن نبود. اما کسی که از خانه رانده شد به راحتی نمیتواند به آنجا برگردد. در این مرکز با خانواده مددجویان تماس گرفته میشود و برای آنها هم جلسات مشاوره برگزار میشود تا این عضو دورمانده از خانه را بپذیرند. برای آنهایی که خانه و خانوادهای نداشتند، امکان بازگشت به کمپ برای استراحت و البته دوباره معتاد نشدن وجود دارد.
اما همه مشکل آنها در خانه نیست؛ ترک اعتیاد بدون داشتن کار، دوامی ندارد. این را هم معتادان میدانند، هم خانوادههایشان. این بار شهرداری براساس مهارتهای قبل از اعتیاد مددجویان برایشان شغل فراهم میکند، کارهایی مثل رنگآمیزی جداول کنار خیابان، نظافت شهر و هر جایی که قرار باشد زیباسازی شهر صورت بگیرد. برخی از فرمانداریهای سایر شهرها نیز قرار شده چنین کاری را انجام دهند.
این مرکز ظرفیت 1200نفر را در ماه دارد تا دوره درمان 28روزهشان را به اتمام برسانند. این میشود، رقمی حدود 14هزار نفر در سال. اگر چه این رقم برای شهر بزرگی مثل تهران که تعداد معتادانش هیچ وقت فاش نشده است کم بهنظر میرسد اما به هر حال قدم مناسبی است. فقط به دلایل نامعلومی ظرفیت پذیرش توسط بهزیستی محدود شده است.
خلیل حریری، سرپرست این مرکز میگوید: از آنجایی که کمپهای غیرمجاز در اطراف تهران به وفور یافت میشوند این مرکز توانایی این را دارد که به مراجعان حضوری نیز پاسخ داده و آنها را بهصورت رایگان درمان کند.
اکثر معتادان این مرکز به مانند معتادان سایر مراکز، گرفتار موادمخدر صنعتیاند. اینجا هم رتبه اول را کراک و بعد شیشه دارد. در اینجا امید به بهبود همه نوع معتادی با هر میزان اعتیادی وجود دارد. مددکار این مرکز میگوید: ما در اینجا معتادی داشتهایم که بدنش کرم گذاشته بود ولی توانسته اعتیادش را کنار بگذارد و حالا مددکاری است که برای دیگران نمونه است.
برای درمان اعتیاد، روشهای مختلفی وجود دارد. اکثر معتادان دنبال درمان با متادون هستند تا درمانهای گروهی و بدون دارو. اما اینکه کدام یک نتیجه بهتر و با دوامتری دارد بستگی به تجربه معتادان دارد و پیش از آن به ارادهای که به آنها میقبولاند ترک 3روز بعد از مرگ نیست.