آنها در بعضی موارد توسط حاکمان پشتون قتل عام میشدند و همواره تحت سرکوب قرار داشتند. اما افراد نوجوانی مانند مصطفی هم هستند که راهی دشوار را طی کردهاند راه زندگی او منعکسکننده تلاش جمعی قوم هزاره است که هماکنون 10 تا 15درصد از جمعیت افغانستان را تشکیل میدهند. هزارهها آنچنان با سرعت موقعیتهای خود را از نو میسازند که براساس بعضی از معیارها در حال پیشی گرفتن از گروههای دیگر هستند.
همانند بسیاری از نسلهای قوم هزاره، مصطفی که هماکنون 16سال دارد اواسط دهه 1990میلادی به همراه خانوادهاش از افغانستان مهاجرت کرد. آنها در کویته پاکستان مستقر شدند و همراه با دیگر پناهندگان هزاره به دور از منطقه تحت کنترل طالبان زندگی کردند و به فرصتهایی دست یافتند که مدتهای زیاد خارج از دسترشان قرار داشت.
پس از تهاجم نیروهای آمریکایی به افغانستان در سال 2001 میلادی، خانواده مصطفی به کشورشان بازگشتند اما آنها در خانه خود در ولایت فقیرنشین دایکندی ساکن نشدند بلکه به کابل رفتند. پدر و مادر بیسواد مصطفی فکر میکردند مصطفی و خواهر و برادرهای وی در آنجا از تحصیلات بهتری برخوردار خواهند شد. مصطفی در این باره گفت: هیچ فرصتی برای تحصیل در دایکندی وجود نداشت.
مصطفی هماکنون شاگرد اول دبیرستان معرفت در دشت برچی است که قلمرو بسته وسیع شیعهنشینان فقیر در غرب کابل به شمار میرود و در آن منطقه خیابانهای کثیف پر از چاله و گودال، خانههایی که از نعمت گرما بیبهرهاند و مغازههای کوچک به چشم میخورد. تقریبا تمام همکلاسیهای مصطفی که از دبیرستان فارغالتحصیل میشوند به دانشگاه میروند. مصطفی دانشآموز کلاس یازدهم است و به رشته ریاضی و فیزیک علاقه دارد و میخواهد در یک دانشگاه غربی، فیزیک هستهای بخواند.
مصطفی که مدیر مدرسهاش نخواست نام خانوادگیاش فاش شود، میگوید: قوم پشتون در گذشته از فرصتهایی برخوردار بودند اما قوم هزاره هماکنون از این موقعیتها استفاده میکنند. ما تنها میتوانیم از طریق تحصیل کردن به حقوق خود برسیم.
مدرسه معرفت پناهگاهی برای 2 هزار و 500 نفر از مردم هزاره است. بسیاری از آنها از خانوادههایی شبیه خانواده مصطفی هستند که در دهه 1990 میلادی از سرزمین مادری خود در مرکز افغانستان به پاکستان و ایران مهاجرت کردند و پس از سقوط گروه طالبان که هزاران نفر از مردم هزاره را قتل عام کرد، به افغانستان بازگشتند تا زندگی خود را در کابل آغاز کنند.
از هنگام تهاجم آمریکا به افغانستان در سال 2001میلادی، هجوم هزارهها به پایتخت چهره کابل را تغییر داده است. هماکنون بیش از یک میلیون نفر از قوم هزاره در کابل زندگی میکنند و بیش از یک چهارم جمعیت آن شهر را تشکیل میدهند.
در حالی که نسل جدیدی از دانشآموزان هزاره با توجه به امنیت نسبی به مدرسه میروند و با توجه به مصادره اموال والدینشان انگیزه خود را برای تحصیل از دست ندادهاند، موفقیت آنها میتواند تعادل قدرت قومی افغانستان را تغییر دهد.
محمد سرور جوادی، نماینده قوم هزاره از ولایت بامیان در پارلمان افغانستان در این باره میگوید: قوم هزاره همیشه خواستار وجود فضای بازی برای نفس کشیدن بود و اکنون ما این فرصت را در اختیار داریم.
اگر بخواهیم از نمونه اخیری که به قوم هزاره شبیه هستند نام ببریم، میتوان به کردهای شمال عراق اشاره کرد. در حالی که اموال کردهای عراق مصادره شدند و مورد سوءاستفاده قرار گرفتند، آنها پس از مصادره مناطق پرواز ممنوع در دهه1990 میلادی و برکناری صدام حسین از قدرت که تقریبا 7سال پیش صورت گرفت، جامعه جدید و شکوفایی را ایجاد کردند.
احیای قوم هزاره از نظر جغرافیایی متمرکز نیست. ولایتهای اصلی که هزارهها در آن سکنی گزیدند با وجود آنکه نسبتا امن به شمار میرود اما فقیر باقی مانده است. شکایت و اعتراض رهبران هزاره موجب ارسال کمکهای خارجی به مناطق پشتون شده است تا مردم را از دست زدن به شورش باز دارد.
در عوض، احیای قوم هزاره بیشتر به تحصیلات بستگی دارد و این سرمایهای است که آنها میتوانند در طول سالهای پناهندگی با خود به همراه داشته باشند.
قسیم، یکی از همکلاسیهای مصطفی و یک هزاره 15 ساله است و بهدلیل آنکه والدینش میخواستند فرزندانشان از تحصیلات بهتری بهرهمند شوند، 5 سال پیش از ولایت قندوز در شمال افغانستان به کابل پایتخت افغانستان آمدند. او در این باره میگوید: با درس خواندن شما میتوانید به هر چیزی که میخواهید برسید.
قسیم تصریح کرد: حاکمان قدیمی افغان میخواستند از مردم قوم هزاره بهرهکشی کنند و نمیخواهند که ما در این کشور رهبر شویم یا پیشرفت کنیم اما این وضع تغییر خواهد کرد و با تحصیل کردن میتوانیم آینده خود را تعیین کنیم.
قوم هزاره به سرعت پیشرفت کرده است. براساس اظهارات مقامات وزارت آموزش عالی افغانستان، بامیان و دایکندی 2ولایتی که هزارهها در آن حکمفرما هستند، بالاترین رتبه قبولی در آزمونهای ورودی بهترین دانشگاههای افغانستان را دارند. در دوره فارغالتحصیلی دبیرستانها در سال 2008 میلادی، سهچهارم دانشآموزان ولایت دایکندی که در آزمون شرکت کردند، قبول شدند. همچنین، دو سوم دانشآموزان سال آخر دبیرستان ولایت بامیان در مقایسه با آمار ملی 22 درصد، در امتحان فارغالتحصیلی قبول شدند.
افغانستان کشوری است که یکی از پایینترین آمار زنان باسواد را دارد و تنها یک نفر از 7زن بالای 15 سال میتواند بخواند و بنویسد، پیشرفت زنان هزاره بهخصوص در مقایسه با ولایتهای پشتون بسیار چشمگیر است.
پشتونها که اکثرا سنی مذهب هستند، بزرگترین گروه قومیتی را در افغانستان تشکیل میدهند. در حالی که خشونتهای طالبان در مناطق پشتون افزایش مییابد و بیشتر مدارس مورد حمله قرار میگیرند یا مجبور به تعطیلی میشوند، ثبت نام دخترها در مدارس بامیان در طول 2سال گذشته تقریبا یک سوم افزایش یافته و به 46 هزار و 500 نفر رسیده در حالی که مجموع ثبت نام دانشآموزان در مدارس افغانستان 22 درصد بیشتر شده است.
محمد علی وسیق، مدیر آموزشی ولایت دایکندی در این باره میگوید: مجموع ثبت نام در این ولایت با تقریبا 40درصد افزایش به 156 هزار نفر در 2سال گذشته رسید و دخترها اکنون 43 درصد از جمعیت دانشآموزان را تشکیل میدهند. بیشتر دختران ولایتهای بامیان و دایکندی در مقایسه با ترکیب 10 ولایت اصلی پشتون موفق شدند در امتحان ورودی دانشگاههای افغانستان در سال 2008میلادی پذیرفته شوند.
مردم قوم هزاره بر تحصیل دختران به اندازه پسران سرسختانه تأکید میکنند و باور قوی در مورد برابری جنسیتی در میان آنها وجود دارد. شیعههای افغان بهار سال گذشته قانونی را برای شیعیان به تصویب رساندند که از گناه تجاوز به عنف چشمپوشی میکند. تصویب این قانون بهعنوان تلاشی از سوی حامد کرزای، رئیسجمهوری افغانستان برای جلب حمایت روحانیون شیعه قبل از برگزاری انتخابات در نظر گرفته شد.
اما بسیاری از مردان قوم هزاره از جمله مقامات مدرسه معرفت با این قانون مخالفت کردند.
هزارههایی که در دانشگاه تحصیل کردند از جمله زنانی که روسریهای سفید بر سر دارند، حضور رو به رشدشان در ادارات خارجی کابل مشاهده میشود. مردم هزاره وارد نیروهای امنیتی شدند و هماکنون بخشی از سربازان بهشمار میآیند در حالی که حضور نیروهای پشتون کمرنگتر میشود.
حتی با وجود موفقیتهای هزارهها، رهبران پشتون درباره پیشرفت دانشآموزان خود نگرانند و بعضی از آنها از این موضوع ناراحت هستند که افزایش نفوذ قوم هزاره میتواند منجر به گسترش تسلط ایران با اکثریت مردم شیعه در افغانستان شود.
البته پیشرفت مداوم قوم هزاره به این بستگی دارد که گروه طالبان هرگز به قدرت رسمی افغانستان باز نگردد. عزیز رویش، مدیر مدرسه معرفت در این باره میگوید که نگران است در حالی که هزارهها پستهای دولتی، نظامی و دیگر مقامهای تأثیرگذار را به دست میگیرند، گروههایی که مدتهای طولانی قدرت را در افغانستان در دست داشتند، چگونه میتوانند خودشان را با این موضوع تطبیق دهند.
رویش 40 ساله که با اشغالگران شوروی جنگید و هیچ وقت نتوانست کلاس پنجم را تمام کند، میگوید: برای آنها بسیار سخت و دشوار است که ببینند نسل جدیدی روی کار میآید.
اکنون آنها نمیتوانند از قدرت دولت استفاده کنند تا مانع دستیابی اشخاص خاص به حقوق مدنی و انسانیشان شوند.
نیویورک تایمز-4 ژانویه 2010