وی تهدیدات آمریکاییها علیه ایران را جنگ روانی و رسانهای میداند و از آمادگی بالای نیروی زمینی و دیگر نیروهای نظامی کشور سخن میگوید و تأکید میکند: باید برای مردم ما تیتر شود که بدانند نیروهای مستحکم و پا در رکاب و آمادهای دارند. فرمانده نیروی زمینی اصولا آمریکاییها را در شرایطی نمیداند که قادر به ماجراجویی تازهای باشند و درباره تهدیدات رهبران رژیم صهیونیستی هم تأکید میکند که اگر حماقتی کنند پاسخ ما مهلکتر از ضربه آنها خواهد بود.
امیر سرتیپ احمدرضا پوردستان با روی خوش درخواست مصاحبه همشهری را پذیرفت و از برنامهها، گذشته و آینده نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران سخن گفت.
- چه شد که امام(ره) 29فروردین را بهعنوان روز ارتش نامگذاری کردند؟
عوامل و فاکتورهای زیادی در پیروزی انقلاب نقش داشتند. برخی از این عوامل از تأثیرگذاری بیشتری برخوردار بودند که من به برخی از آنها اشاره میکنم.
حضور روحانیت در صف مقدم نهضت یکی از عوامل تأثیرگذار در پیروزی انقلاب بود. حضور مردم در تظاهرات از دیگر عوامل مؤثر در پیروزی انقلاب بود. پیوستن ارتش به صفوف انقلابیون هم یکی دیگر از عومل مؤثر در پیروزی انقلاب بود. اگر ارتش در آن برهه سلاح بر زمین نمیگذاشت و به مردم نمیپیوست، انقلاب به این سرعت به ثمر نمیرسید.
پیوستن بدنه ارتش به صفوف انقلابیون، امری اتفاقی و خلقالساعه نبود بلکه این امر ریشه در بدنه اعتقادات ارتش داشت. ارتش در آن دوره2 بخش شده بود؛ یک بخش که فرماندهان و ژنرالهای وابسته به شاه بودند و بخش دوم هم بدنه ارتش بود که با مردم و روحانیت ارتباط داشتند و اعلامیههای حضرت امام(ره) را به داخل پادگانها برده و بین پرسنل تقسیم میکردند. خاطرم هست یکی از استانداران برای من در جلسهای میگفت که در بحبوحه انقلاب چندین نفر از پرسنل ارتش دنبال اعلامیههای حضرت امام بودند و پس از تکثیر، آنها را در پادگانها توزیع میکردند؛ ارتش چنین بدنهای داشت.
بدنه ارتش شهید صیاد شیرازی، شهید فلاحی، شهید فکوری، شهید کلاهدوز، شهید نامجو و... بودند. خیلی از اینها مانند شهید کلاهدوز و شهید صیاد شیرازی حتی در شکلگیری سپاه هم نقش داشتند و آموزشهای اولیه به اعضای سپاه را همینها دادند. یادم هست پس از انقلاب در مسجد ما درجهداران لشکر92 میآمدند و به ما آموزش «امیک» میدادند. ارتش با چنین بدنهای خود را به انقلاب متصل کرد.
خیلی از معاندین و کسانی که دنبال منافعی در کشور بودند، از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران خرسند نبودند و بنا را بر براندازی گذاشتند. بهترین کار را هم در این دیدند که نظام را خلع سلاح کنند و به همین خاطر هم ندای انحلال ارتش را سر دادند. این مطالب را در روزنامهها و میتینگهای خود میگفتند. خیلیها هم در میان مردم و مسئولان رده پایین باورشان شده بود و آنها هم میگفتند ما با کسی جنگ نداریم و ارتش نمیخواهیم. این زمزمهها ادامه داشت تا اینکه حضرتامام(ره) در اقدامی که نشان از دوراندیشی و فراست ایشان بود، در 28فروردین سال1358، روز 29فروردین را به نام روز ارتش نامگذاری کردند و به ارتش امر کردند در این روز در خیابانها با سازوبرگ نظامی رژه برود.
ایشان همچنین به مردم تأکید کردند از این ارتش حمایت و پشتیبانی کنید. در اینجا جا دارد بهعنوان یک سرباز از مقام معظم فرماندهی کل قوا هم تشکر ویژهای را داشته باشم چرا که یکی از کسانی که در این تصمیم امام(ره) نقش اساسی داشتند مقام معظم رهبری بودند که آن موقع بهعنوان نماینده حضرت امام(ره) در ارتش انجام وظیفه میکردند. حضرت آقا آن موقع پس از آنکه به امور دانشگاهها رسیدگی میکردند و رتق و فتق امور را برعهده داشتند، در همین ستاد مشترک ارتش هم اتاقی داشتند.
ایشان در این تصمیم حضرت امام(ره) نقش داشتند. اینگونه بود که حضرت امام(ره) این پیام را فرستادند. پیام حضرت امام به ارتش اعتماد به نفس و حیات دوبارهای به ارتش داد و میتوانیم بگوییم تاریخ تولد ارتش جمهوری اسلامی ایران 29فروردین سال58 است که پیام حضرت امام صادر شد. ارتش هم پاسخ اعتماد حضرتامام(ره) را به شایستگی داد. 48هزار شهید و 126هزار جانباز هم سندگویایی است بر افتخار ارتش.
- چه شد که در نامگذاری روز نیروی زمینی، این روز در کنار روز ارتش نام نهاده شد و نیرویزمینی در کنار کل ارتش قرار گرفت؟
احساس من این است که مقام معظم رهبری احساس میکنند نیرویزمینی یعنی تمام ارتش. در بقیه کشورها هم همینگونه است و یک نیرو بهعنوان نیروی محوری مطرح است. اگر نبردها را مرور کنیم، میبینیم که اصل، نیرویزمینی است و بقیه نیروها پشتیبان نیرویزمینی هستند. زمانی پیروزی حاصل میشود که پای سرباز روی زمین باشد. این پیروزی توسط نیروهای زمینی به دست میآید. این بود که وقتی چند روز را مشخص کردند و خدمت مقام معظم فرماندهی کل قوا تقدیم کردند، ایشان فرمودند که همان روز ارتش، روز نیرویزمینی است چون نیرویزمینی یعنی جان ارتش.
- یکی از مباحثی که بهخصوص پس از انقلاب مطرح شد بحث ارتش انقلابی و مکتبی است. ارتش پس از انقلاب چه تفاوتهای ماهیتی و ساختاری با پیش از انقلاب دارد؟
ارتش قبل از انقلاب وابسته بود. آن ارتش در خدمت طاغوت بود و حرکتش در جهت تثبیت حکومت شاهنشاهی بود. شاه هم در خدمت استکبار جهانی بود. حتی چینش ارتش ما مبتنی برخواست آمریکاییها بود. پایگاههای هوایی ما در جهت خواست ناتو چیده شده بود؛ یعنی بهعنوان سپری در برابر نیروهای ورشو برای آنکه اینها بتوانند در مواقع بحرانی مقاومت کنند و زمانی را کسب کنند که نیروهای ناتو از دریا و جزایر دیهگوگارسیا به چابهار بیایند و به مقابله برخیزند. ارتش طاغوت کاملا در خدمت آمریکا بود و وظیفه داخلیاش هم حفظ تاج و تخت رژیم ستمشاهی بود.
اما ارتش جمهوری اسلامی ایران ارتشی است که به ولایت فقیه متصل است و فرماندهاش مقام معظم فرمانده کل قوا هستند که سمت مرجعیت را برعهده دارند. ارتشی است که به اقیانوس بیکران وصل شده است. انقلاب زمینهای شد تا درهای که میان ارتش و مردم ایجاد شده بود، پرشده و ارتش به مردم پیوند بخورد. یک ارتش مردمی شکست ناپذیر است. ویژگی یک ارتش مردمی و متدین این است که در رأساش ولایت فقیه قرار دارد و از دستورات و احکام تعالی بخش اسلام تبعیت کرده و آنها را درون سازمان خود جاری میکند و هدفش اعتلای نام کلمهالله است.
- یک قدم از جنگ جلوتر برویم. ارتش در پایان جنگ و سال 1367 از نظر ساختاری و قدرت کجا ایستاده بود و اینک کجاست؟
جنگ 8 ساله تجربه بسیار خوبی برای ما بود. ما از جنگ درسهای بسیار زیادی گرفتیم. نقاط ضعف و قوت خود را شناختیم و سعی کردیم از این آموزهها در آموزشهای خود بهره بگیریم، خلأها را ترمیم کنیم و نقاط قوت را ارتقا ببخشیم. بعد از جنگ اما شرایط دنیا عوض شد؛ یعنی آن شرایط کلاسیک که ما داشتیم و برفضای جهانی حاکم بود را نداشتیم. بعد از جنگ تحمیلی شاهد حضور نیروهای فرامنطقهای در منطقه هستیم، حادثه 11سپتامبر پیش میآید و دنیا کلا وارد فضای دیگری میشود.
ما پس از جنگ با استفاده از تجربههایی که کسب کرده بودیم، خود را آماده کردیم. تجربیات جنگ کتاب شد و در دانشکدهها به دانشجویان تدریس شد. مقام معظم فرمانده کل قوا هم فرمودند این جنگها را مثل یک دانشگاه بدانید و رصد کنید. جنگ اول و دوم خلیجفارس و جنگ افغانستان به اندازه چندین هزار ساعت نفر رصد و تحلیل شد. ما به این نتیجه رسیدیم که باید خود را مطابق شرایط جدید و ورود به عرصه نبردهای ناهمتراز تطبیق دهیم. برای این امر باید در ساختار، سازمان و تجهیزات خود، تغییراتی را انجام میدادیم که به لطف خدا ارتش این تغییر را به خوبی احساس کرد و مطابق با این فضا خود را تجهیز و آماده کرد.
- در مقایسه با ارتشهای منطقه و جهان ما کجا ایستادهایم؟
با قدرت تأکید میکنم که ارتش جمهوری اسلامی ایران یکی از قدرتهای برتر منطقه است. این برتری به معنای خوی تجاوز به کشورهای منطقه نیست. این استحکام، برتری و قدرت را در سایه تلاش، مجاهدت و به کارگیری تمامی ظرفیتهای موجود در کشور به دست آوردیم. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران امروز به نقطهای رسیدهاند که حتی کشورهای استکباری هم جمهوری اسلامی ایران را به لحاظ نظامی یک ابرقدرت میدانند.
- یکی از مهمترین مباحثی که بهخصوص در سالهای اخیر در کنار جنگ سخت مطرح میشود، بحث جنگ نرم است. نیرویزمینی در این باره تاکنون چه اقداماتی انجام داده است؟
نیروهای فرامنطقهای و در رأس آنها آمریکا، بعد از شکست در پروژه جنگ سخت و اشغال افغانستان و عراق، تصمیم داشتند به ایران هم حمله کنند اما با توجه به توانمندیهایی که در نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران و وحدت و همکاریای که میان مردم وجود داشت، زمینه را برای حمله نظامی و جنگ سخت افزاری مناسب ندیدند. تأکید میکنم اگر آمریکاییها به ما حمله نکردند دلیلاش این نبود که نخواستند بلکه نتوانستند. این باید برای مردم ما تیتر شود که بدانند نیروهای مستحکم و پا در رکاب و آمادهای دارند. آمریکاییها با ما تعارفی ندارند اگر احساس میکردند در حمله نظامی به ما موفق میشوند، این کار را میکردند. وقتی دیدند از طریق حمله سخت افزاری به نتیجه نمیرسند، تهدیدات نرم را در دستور کار خود قرار دادند.
این تهدیدات همزمان شد با تغییر رئیسجمهوری آمریکا. تهدیدات نرم بهمراتب مهلکتر از تهدیدات سختافزاری هستند. مخاطبان تهدید نرم جوانان هستند. در تهدید نرم باورها و اعتقادات جوانان و فکر و اندیشه مردم نشانه میرود. با ورود به این فضا نیرویزمینی هم تمهیدات ویژهای را اندیشید. نخستین کار ما این بود که یگانهای عملیات روانی را در تمام یگانهای خود ساماندهی کردیم. از عقیدتی- سیاسی و حفاظت اطلاعات کمک گرفتیم و جلسات سخنرانی و توجیهی زیادی را برگزار کردیم. کتابها و بولتنهای زیادی چاپ و منتشر شد.
تلاش کردیم سربازان را بهعنوان هدف اصلی جنگ نرم دشمن بیدار و هوشیار و برای مقابله با تهدید نرم دشمن آماده کنیم. دشمن در تهدید نرم از حربههای زیادی استفاده میکند که تهاجم فرهنگی، گسترش موادمخدر، توسعه فحشا و بیبندوباری و... از مؤلفههای آن هستند. دشمن با این مؤلفهها میکوشد جوانان را از نظام جدا کند و به اردوگاه خود بکشد. به لطف خدا اقدامات ما برای مقابله با جنگ نرم سبب شد تا دشمن در این مقطع نتواند موفقیتی کسب کند.
- یکی از وظایف تعریف شده برای نیرویزمینی ارتش پاکسازی میادین مین است. چقدر از این میادین پاکسازی شده است؟
بعد از پذیرش قطعنامه یکی از فعالیتهای اصلی نیرویزمینی پاکسازی میادین مین است. بالغ بر 5/2 میلیون هکتار از اراضی جوار مرز آلوده به مین و گلولههای عمل نکرده بود. گردانهای مهندسی نیرویزمینی از سال 1367 پیشتاز عملیات پاکسازی میادین مین شدند. ما برای این امر 3 قرارگاه در کرمانشاه، ایلام و خوزستان پیشبینی کردهایم. حقیقتا این 3 قرارگاه قدمهای بلندی در پاکسازی میادین مین برداشتند. در سالهای اخیر مرکز مین زدایی کشور زیر نظر وزارت دفاع تشکیل شد و انجی اوها آمدند و در پاکسازی میادین مین شرکت کردند. با این وجود آنانی که به جنگ مین میروند هنوز درجهداران و افسرانی هستند که در نیرویزمینی شاغل بودند و پس از بازنشستگی جذب انجی اوها شده و به امر پاکسازی میادین مین مشغول شدند.
- بحث خودکفایی در عرصه تجهیزات نظامی در سالهای پس از جنگ بهطور جدی در دستور کار قرار گرفت. نیرویزمینی در این زمینه چه کارهایی تاکنون انجام داده است؟
فرمان خودکفایی یکی از تدابیر و اقدامات ارزشمند فرماندهی معظم کل قواست. ایشان امر فرمودند که جهادهای خودکفایی در ارتش تشکیل شود. جهاد نیرویزمینی بنابه این فرمان معظم له تشکیل و اقدامات لازم انجام شد. نخستین کاری که انجام شد نیاز سنجی بود. جهادهای خودکفایی در ابتدای کار، نیازمندیهای قطعات ادوات و تجهیزات نیرویزمینی را تولید کردند. بهعنوان مثال بالگردهایی ما داشتیم که نیاز تعمیراتی داشتند یا قطعهشان در بازار پیدا نمیشد. اینها آمدند و قطعات مورد نیاز را تولید کردند؛ توپ155، توپ120، انواع تانکها و... . ابتدا قطعهسازیها انجام شد. بعد این اعتماد به نفس ایجاد شد که خب یک سلاح و تانک از بهم پیوستن قطعات ایجاد میشود.
بعد تصمیم گرفته شد سلاح و ادوات مورد نیاز تولید شود. به لطف خدا این حرکت در نیرویزمینی و ارتش انجام شد. بهعنوان مثال در ارتش تانک ذوالفقار بهعنوان تانکی پیشرفته و حتی نسل سومی تولید شد. این تانک هر روز هم بهینه میشود و ما متناسب با نیازهای خود نسل جدیدی از آن را آماده میکنیم. بحث نبرد ناهمتراز هم که مطرح شد ما سلاحهای مورد نیاز در آن عرصه را هم تولید کردیم. در این بحث سلاحهایی تولید شد که نیازی به حضور انسان ندارد و بهصورت هوشمند کنترل میشود. پیشرفت در این زمینه همچنان ادامه دارد.
- یکی از مباحثی که بهخصوص پس از حمله آمریکا به عراق مطرح شد، تهدیدات نوین جنگی است. نیرویزمینی دراین زمینه چه تمهیداتی اندیشیده است؟
در آن شرایط ما وارد یک فضای ناهمتراز شدیم. تشکیلات نیرویزمینی برای مقابله با یک دشمن فرامنطقهای بود. ما اگر چینش یگانهای نیرویزمینی را ملاحظه کنیم، میبینیم عمده تهدید متوجه ما از غرب و شمالغرب کشور بود. ایران، عراق را بهعنوان یکی از تهدیدات اصلی خود میدانست.
لشکرها همگی برهمین مبنا سازماندهی شده بودند و سلاحها هم متناسب با این امر بود. اما از وقتی آمریکاییها وارد منطقه شدند و دورتادور ما حضور پیدا کردند، به این نتیجه رسیدیم که این ساختار و تجهیزات متناسب با تهدید نیست به همین خاطر ما باید متناسب با این تهدید در ساختار خود تغییراتی را ایجاد میکردیم. چندین هزار ساعت روی این موضوع کار شد و ساختار جدید نیرویزمینی طراحی شد.
در ارتش هم تصویب و برای تصویب نهایی به ستاد کل نیروهای مسلح فرستاده شد. کلیاتی که ما در ساختار جدید نیرویزمینی مدنظر قراردادیم، سرعت، چابکی، قابلیت انعطاف، خودکفا بودن مناطق و... بود. ما ساختار جدید نیرویزمینی را بهگونهای طراحی کردهایم که مناطق خودکفا باشند. در یک فضای ناهمتراز شما در یک جبهه درگیر نمیشوید. ممکن است در یک زمان در 4جبهه با شما درگیر شوند. به همین دلیل چینش یگانهای نیرویزمینی به گونهای است که میتواند در چند جبهه بهصورت خودکفا و بدون کسب دستور از مرکز مقاومت کند.
- پاسخ ارتش ایران و فرمانده نیرویزمینی ارتش به تهدیدات اخیر باراک اوباما رئیسجمهوری آمریکا چیست؟
آمریکاییها در شرایط و موقعیتی نیستند که بتوانند کسی را تهدید کنند. نیروهای آمریکایی الان در ضعیفترین شرایط خود قرار دارند. من تعجب میکنم که آقای اوباما چطور چنین صحبتی را کرده است. آیا این تهدید را از طریق نیروهای وامانده خود در افغانستان و عراق عملی خواهد کرد؟ آیا آقای اوباما به آمار تمرد، خودکشی و دیگرزنی سربازان خود در عراق و افغانستان نگاه نکرده است؟ نیروهای آمریکایی برای عملیات قاطع سریع (واکنش سریع) سازماندهی شدهاند؛ یعنی بافتش به این صورت است که در یک منطقه محدود سریع حمله کرده و به نتیجه برسد.
آفت این نیرو جنگ فرسایشی است و اگر این نیرو متحمل جنگ فرسایشی شود هر روز تحلیل میرود. این بلایی است که سربازان آمریکایی در عراق، افغانستان، خلیجفارس، دریای عمان و حتی دریای سیاه با آن روبهرو هستند. سخنان آقای اوباما رسانهای است و صدایی است که صرفا میخواهد اعلام موجودیت بکند. من بهعنوان یک کارشناس نظامی عرض میکنم که اگر بخواهیم واقعبینانه نگاه کنیم بهترین کاری که آمریکا میتواند انجام دهد بردن نیروهای خود از منطقه است.
- آمادگی ارتش و نیرویزمینی برای مقابله با تهدیدات به چه میزان است؟
مؤلفههای آمادگی ارتش مثل آمپر اتومبیل پیش چشمان ماست و لحظه به لحظه رصد میشود. ما خود را برای عملیات فردا آماده کردهایم و اینگونه نیست که مثلا احساس کنیم یکسال دیگر ممکن است عملیاتی داشته باشیم. تأکید میکنم دشمنان در شرایطی نیستند که خطری را از ناحیه جنگ سخت برای ما ایجاد کنند و ما فعلا خطری را احساس نمیکنیم. با این وجود بهعنوان بازوی مسلح نظام، وظیفه خود میدانیم که در اوج آمادگی باشیم. ما همیشه آماده هستیم. بحث آموزش در نیرویزمینی بسیار جدی است.
ما در آموزش تعارف نمیکنیم و کم هم نمیگذاریم. میدانیم که به پرسنل فشار وارد میشود، میدانیم که سربازان اذیت میشونداما چون ماموریت بسیار مقدس و بسیار حساس است، این فشار را وارد میکنیم. ارتش امروز در آرمانیترین شرایط خود قرار دارد و به شایستگی میتواند از مرزهای زمینی، هوایی و دریایی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران دفاع کند.