اما این جمله در اقتصاد، منطقی است. باید هر چیزی را به نرخ روز خرید و مصرف کرد، بهویژه نان را؛ یعنی اگر کالایی با قیمت کمتر یا بالاتر از نرخ روز در بازار عرضه شود نشانه یک مشکل است.
نان، قدیمیترین کالای مصرفی است که انسان برای رفع نیاز خود تولید کرده و قدمت آن معلوم نیست. این کالا نیز مانند خیلی کالاهای دیگر توسط خانواده تولید میشد؛ در واقع نوعی خودکفایی در خانواده حاکم بود و همه نیازها از کار خانواده تولید میشد. اما با رشد جامعه و افزایش جمعیت و متنوع شدن نیازهای مصرفی، کالاهای مصرفی خانواده متنوع شد و نان در حال حاضر در نانوایی تولید میشود.البته هنوز حتی در کشورهای خیلی پیشرفته نیز هرکس میتواند، خودش در خانه نان تولید میکند. امروزه در اغلب روستاها نانواییها به شکلی که در شهرها وجود دارد فعالیت نمیکنند و خانوادهها بنا به ضرورت و نیاز و خواست خود نان تولید میکنند.
در شهرهای بزرگ نان در نانوایی تولید میشود. تولید نان در نانوایی از گذشتههای دور بهدلیل اینکه کاری ساده نیست و نیاز ضروری و مصرفی خانوادهها محسوب میشود در اختیار دولت بوده است؛ یعنی بخش تولید آرد و ذخیرهسازی آن توسط دولت مدیریت میشده تا زمان مشکلاتی مانند قحطی که در گذشته بسیار رخمیداد یا بروز جنگ، تأمین نان بهعنوان مهمترین نیاز انسانها متوقف یا با اختلال مواجه نشود. امروز نرخهای مختلفی برای یک نوع نان در سطح شهر تهران وجود دارد. مردمی که برای خرید نان به نانواییهای مختلف مراجعه میکنند از این مسئله تعجب میکنند. این مسئله که نرخهای مختلفی برای نان وجود داشته باشد کمی در جامعه ما عجیب است ولی عادی شده و خواهد شد.
علت این قیمتهای مختلف ناشی از قیمتهای مختلفی است که دولت آرد را محاسبه و به نانواهای سطح شهر تحویل میدهد.برای نمونه برای نان سنگک چون 3نوع آرد با نرخهای مختلف در سطح شهر تهران توزیع میشود، نانهای مختلف با قیمتهای مختلفی که حداقل 4 نوع است در نانواییهای سنگکی عرضه میشود. نخست آرد 45 ریالی است که بهطور کامل یارانه دریافت میکند. تعداد نانواییهایی که از این نوع آرد دریافت میکنند حدود نصف نانواییهای تهران است.این نانواییها بیشتر در مناطق محرومتر شهر از نظر ارزیابی ظاهری مستقر هستند؛ یعنی در منطقه بازار تهران که مرکز اقتصاد کشور است و همه صاحبان مال در آن مشغول کار هستند نانواییها از این نوع آرد مصرف میکنند.
شاید همه نانواییها خواهان چنین شرایطی باشند؛ یعنی بدون دردسر نان را تولید میکنند و میفروشند و سود قابلقبولی نیز کسب میکنند. نیازی نیست که از خلاقیت خاص و کارگرهای ماهر و تجهیزات پیشرفته استفاده کنند تا نان را تولید کنند. آرد را به قیمت ارزان و پایینتر از قیمت روز دریافت میکنند و با آب و برخی افزودنیها مخلوط میکنند و در آتش میپزند و به قیمتی که آن هم زیر قیمت روز است به مصرفکننده میدهند.زیان این فعالیت اقتصادی به نانوا وارد نمیشود. مردم هم نان مورد نیاز را دریافت میکنند و گرسنه نمیمانند. اما اقتصاد جامعهای که این فعالیت اقتصادی در آن جریان دارد در درازمدت ضعیف میشود و حتی تحلیل میرود.
نانواییهای دیگری هستند که در شهر تهران آرد را 10درصد گرانتر دریافت میکنند و نان را به قیمت بالاتری میفروشند؛ یعنی آرد به قیمت 45 تومان به نانواییها داده میشود و نان نیز به قیمت بالاتری که حدود 200 تومان است عرضه میشود. خسارت این نانواییها به اقتصاد عمومی کمتر است اما مانند قبلی نیست. یک تعداد از نانواییها، آرد را به قیمت 400 تومان از دولت دریافت میکنند.
این نانواییها خسارت کمتری به اقتصاد وارد میکنند و موجب میشوند که در درازمدت اقتصاد نیز فعالتر باشد و با رشد خلاقیت و تواناییهایی که در انسان نهفته است به سوی انباشت سرمایه پیش میروند و شبکههای توزیع زنجیرهای نان درکشور و حتی جهان را ایجاد میکنند؛ یعنی اگر نانواهایی که آرد را به نرخ روز دریافت میکنند و نان را به نرخ روز میفروشند در جامعه زیاد شوند و با هم رقابت کنند شرایطی بهوجود میآید که یک یا چند نانوایی با افزایش سرمایه و سود خود به نانواییهای بزرگی تبدیل شده و بخشی مهم از اقتصاد ملی میشوند.
اما آیا شرایطی که در حال حاضر در بازار نان حاکم است به این سو حرکت میکند؟ آیا دولت برنامهای مشخص در این زمینه دارد تا با برنامهای مشخص و تدوین شده قدم بهقدم به سوی ایجاد بازاری قوی در صنعت نان حرکت کند؟ اگر چنین سیاستی در مدیریت کلان در بخش نان حاکم باشد به اعتقاد نانواهایی که ما با 3تن از آنان سخنگفتیم عملکردها چنین چیزی را نشان نمیدهد.
اینکه شهر را به چند بخش تقسیم کرد و بدون هدف، نانواییهایی را با آرد 45ریالی تغذیه کرد و نانواییهایی را با آرد 450 ریالی و نانواییهایی را با آرد 4000 ریالی براساس چه سیاستی است؟ این چند قیمت آرد، یعنی چند قیمت نان و چنین بازاری بدون شک فساد ایجاد میکند؛ یعنی نانواییهایی که آرد 45ریالی دریافت میکنند دیگر نیازی ندارند که کار کنند و کافی است که آرد خود را به قیمت بالاتر که نرخ روز تعیین میکند بفروشند.
برخی میگویند که دولت به دستاندرکاران واقعی صنعت نان نقشی نداده است. نانواهایی که ما با آنان سخن گفتیم چنین تصوری را داشتند؛ یعنی مسئولان مربوطه بخش نان در وزارت بازرگانی، تقسیمبندیهایی انجام دادهاند و نانواها و صاحبان این مشاغل نقشی در این تصمیمگیریها ندارند.
به گفته یک نانوا: در حالحاضر تشویق میکنند که همه بیشتر به عرضه نان آزاد روی بیاورند. این مسئله از این رو است که اگر یک نانوایی آزاد شود، ماهی 5میلیون تومان به سود دولت است. در این شرایط نانواییهایی که روزی 560 کیلو سهمیه آرد به قیمت 45ریال دریافت میکنند سودی عایدشان میشود که همان نانواییای که نان را به قیمت 450 یا 4000 ریال دریافت میکند. در واقع اگر بتوان یک محاسبه ساده انجام داد و اگر ارزش محل کسب هر یک ثابت فرض شود، سود حاصل تفاوت چندانی ندارد. اما اگر نانوا ییها کارگران ماهر و آموزشدیده داشته باشند و از خلاقیت کافی برخوردار باشند میتوانند در شرایط مساوی سود بیشتری کسب کنند.
اما به گفته نانواها شرایط مساوی نیست و اگر نانواییای برای مثال خلاقیت داشته باشد، جریمه میشود. اگر برای بهتر شدن کیفیت، مادهای افزودنی استفاده شود و به قیمت نان افزوده شود یا حتی قیمت تغییر چندانی نکند نانوا جریمه میشود. یک نانوا میگوید: اگر به درخواست مشتری برای مثال سیاهدانه به نان افزوده شود، نانوا جریمه میشود. وی تأکید میکند که شاید بهطور نسبی هر نانوا در ماه حدود 50 هزار تومان جریمه پرداخت میکند، جدا از هزینه گونی، حمل آرد، برق، گاز، آب، بیمه و ... .
به گفته یک نانوا که برخلاف نانواهای دیگر از بردن نام خود و انتشار آن نگرانیای نداشت امروز برای آنکه نانواییها به نان آزادپزی تبدیل شوند به همه مجوز داده میشود ولی برای نانواییهای دولتی که سهمیه آرد دارند دیگر در تهران مجوز صادر نمیشود.
به گفته یک تولیدکننده نان بربری سنتی، در 5سال گذشته هیچ تغییری در قیمت نان رخ نداده، درحالی که همه هزینهها بالا رفته ولی به نانواییها اجازه افزایش قیمت داده نمیشود. از سال قبل آرد گرانتر شده و بابت هر کیسه آرد 200 تومان دریافت میشود. کرایه حمل نیز دو برابر افزایش داده شده است. به گفته وی هزینههایی که بر نانوایی بابت آرد وجود دارد، قیمت آرد را به کیلویی 20 تا 25 تومان میرساند. به گفته او مدیریتی بر این بخش نیست و کار، کارشناسی و برنامهریزی نشده است.
وی برای مثال به ماجرای حذف جوش شیرین در نانواییها اشاره میکند و میگوید: تبلیغات زیادی برای حذف جوش شیرین شد ولی هیچ جایگزینی به نانواییها ارائه ندادند. امکان ندارد نان بدون یک عامل افزودنی، خوب و قابل مصرف باشد. مدتها تبلیغات شد و حتی تعداد زیادی نانوایی جریمه شدند ولی امروز باز باید جوش شیرین استفاده کنیم و هیچ راهحلی ارائه نمیشود.