اکنون بیش از 2دهه از ابتکار آقای «هاوس» در بنیاد شنوایی خود در آمریکا که با نصب نخستین الکترود شنوایی در گوش داخلی یک بیمار، او را از دنیای سکوت به عصر ارتباطات برگرداند میگذرد. از آن زمان تاکنون تکنولوژی به سرعت توسعه یافته و فراگیر شده است و امروزه دهها هزار نفر در سراسر جهان نعمت خدادادی شنوایی را بازیافته و به جمع مردمی که میگویند و میشنوند پیوستهاند.
در کشور ما نیز نزدیک به 2دهه است که به مدد تلاش تیمهای پزشکی و توانبخشی و کمک دولت بیشتر از 2500 نفر ناشنوا از این امکان بهرهمند شدهاند. مادرانی که رنج بیکران خود را در پرورش کودک ناشنوا، با شنیدن عبارت «دوستت دارم مادر» فراموش میکنند تازه همه چیز را به دست آوردهاند و زندگیشان از این به بعد شیرین میشود. مشاهده نونهالانی که کلاس اول را بهجای مدرسه ناشنوایان در مدرسه معمولی و همراه با سایر کودکان شنوا شروع میکنند خستگی را از تن آنانی که در مقاطع مختلف اداری، توانبخشی و درمانی کمک کردهاند میزداید. هفته سلامت را بهانه میکنیم تا به مرکز کاشت حلزونی بیمارستان بقیه الله(عج) سری زده و از وضع و حال و پیشبینی آینده کودکان ناشنوا باخبر شویم.
دکتر اجل لوئیان، فوق تخصص جراحی گوش و رئیس مرکز میگوید:ناشنوایی و کمشنوایی دومین دسته عمده معلولیتها در کشور است. ناشنوایی به دلایل مختلفی ایجاد میشود که از جمله مهمترین علل آن انتقال وراثتی، بیماریهای دوران جنینی و نوزادی، داروها، صدمات و صداهای خیلی بلند است.
در کشور ما نزدیک به 70درصد ناشنوایان بهدلیل انتقال ژنهای مسئول ناشنوایی از والدین به این مشکل دچار شدهاند. دومین علت عمده ناشنوایی کودکان (حدود 20درصد) مربوط به بیماریهای ویروسی و باکتریایی و مصرف داروها در دوران جنینی و یرقان پس از تولد است. اگر بتوانیم این دو دلیل ناشنوایی را مهار کنیم قادر به کنترل 90درصد ناشنواییها خواهیم بود.
امروزه همه میدانند که اداره یک کودک ناشنوا که متعاقباً لال نیز خواهد بود هزینههای بسیار بالایی را برای تأمین زندگی و تعلیم و تربیت بهخود اختصاص میدهد و جوامعی که همه چیز را با عینک اقتصاد میبینند برای جلوگیری از ضرر بیشتر اقدام به گسترش روشهای پیشگیری از تولد کودک ناشنوا میکنند.
براساس تحقیقهای انجام شده در مرکز کاشت حلزونی شنوایی بقیه الله(عج) عمدهترین علل ناشنوا شدن کودکان بهترتیب شامل ناشنواییهای وراثتی و ناشنوایی ناشی از بیمارییها و مصرف داروهاست. راه حل اساسی اجتماعی برای کمک به جمعیت ناشنوای کشور عبارت است از: پیشگیری از ایجاد ناشنوایی جدید و درمان ناشنواییهای موجود.
برای پیشگیری از تولد کودکان ناشنوا از خانوادههایی که دارای ژن ناشنوایی هستند اصلیترین راه، آموزش عمومی و اطلاعرسانی به موقع و کافی است.
تفسیر این عبارت آن است که خانوادههایی که در اقوام درجه اول آنان ناشنوای مادرزادی وجود دارد لازم است اولاً از ازدواج با خانواده مشابهخودداری کنند در غیراینصورت احتمال داشتن کودک ناشنوای ارثی زیاد خواهد بود و ثانیاً درصورت اصرار به انجام ازدواج حتماً نسبت به آزمایشهای ژنتیک اقدام کنند تا درصورت تشخیص وجود ژنهای عامل ناشنوایی از احساسات دوری جسته و تصمیم عاقلانه اتخاذ کنند.
به نظر ما بهتر است تمام کادرهای بهداشتی درمانی و آموزش و پرورش در این خصوص هوشیار بوده و در هر کلاس و محفل و مجلسی که بتوانند موضوع را تشریح و تفسیر کنند تا در نتیجه افزایش آگاهی عمومی بهخصوص در خانوادههایی که سوابق ازدواجهای فامیلی وجود دارد تولد کودک ناشنوا مهار شود.
در مورد خانوادههایی که در آنان ناشنوایی ارثی وجود داشته است امروزه میتوان با نمونهبرداری از مایع جنینی نسبت به تأیید و احراز ژن عامل ناشنوایی و اتخاذ تصمیم در این مورد اقدام کرد؛ این خانوادهها میتوانند درصورت تمایل به داشتن کودکان دیگر با متخصص ژنتیک مشاوره کنند. دومین دسته مهم علل ناشنوایی ویروسها، باکتریها، داروها و بیماریهایی هستند که در دوران جنینی و بعد از تولد، کودک را در معرض ناشنوایی قرار میدهند.
خوشبختانه تیم پزشکی در این خصوص اطلاعات کافی دارند و بهطور مثال مادران باردار را از نظر واکسیناسیون و سایر مراقبتها کنترل میکنند و شایسته است مادران باردار نیز به توصیهها به دقت عمل کنند. بعد از تولد نیز یرقان و عفونتها و حضور طولانی در بیمارستان و مصرف داروها از علل دیگر بروز ناشنوایی هستند که در بعضی موارد گریزی از آنها نیست و تیم پزشکی مراقب خواهند بود تا در صورت امکان به جای داروهای اتوتوکسیک از سایر داروها استفاده کرده و درصورت نیاز به تعویض خون در موارد یرقان - البته با اجازه والدین- سرعت به خرج دهند.
از دکتر اجل لوئیان در موردکم وکیف نتایج حاصل از کاشت حلزونی گوش درکودکان ناشنوا در این مرکز پرسیدیم. وی با اطمینان میگوید: در بیش از 98درصد کاشت حلزونی در کودکان در این مرکز حصول شنوایی در حد رضایت بخش ودر 90درصد موارد بسیار عالی بوده است. از نظر پیشرفت گفتار که متعاقب شنوایی و پس از شرکت مستمر در کلاسهای توانبخشی ارزیابی میشود در یک سال پس از جراحی نتایج قابلقبول و در 2سال بعد عمل در کودکانی که بهطور مرتب تحت توانبخشی قرار گرفتهاند بسیار عالی است.
از نظر عوارض جراحی نیز با وجود حساس و پر مخاطره بودن آن خوشبختانه شانس کمتر از یکدرصد دارد.