دستفروشی، بهویژه در محلهای عمومی و نامناسب، پدیده نامطلوب شهرهای ماست؛ پدیدهای که میرود تا توازن فرهنگی و اجتماعی را به هم بریزد. دستفروشی شغلی است که در علم اقتصاد امروز نه جایگاهی دارد و نه میتوان روی آوردههای اقتصادی آن حسابی باز کرد. تجارت با این شیوه نه به سود تولیدکنندههاست و نه به سود مصرفکنندگان. حتی آنهایی که از راه دستفروشی به فروش کالا مبادرت میکنند شاید آرامش دلخواه خود را به دست نیاورند.
تأثیرات سوء این شغل در جامعه شهری به شکلهای مختلف نمود دارد که مهمترین آن تخریب نما و زیبایی شهر، نبود آرامش برای شهروندان، ایجاد ترافیک در شهرهای شلوغ، مزاحمت برای پیادهها، تشدید بیاعتمادی و... است. مطلب زیر به این معضل شهری میپردازد.
در خیابانهای شهرهای بزرگ کشور نهتنها گداها که دستفروشان هم میتوانند هر جا که دوست داشتند بساط پهن کنند، جار بزنند و کالاهایشان را بفروشند.
دستفروشی چیزی نیست که فقط در شهرهای بزرگ دیده شود. امروز این بهاصطلاح
معضل/ شغل در شهرهای کوچک هم رونق دارد؛ کاری که وقتی افراد به پایان خط میرسند و برای کسب درآمد منبعی ندارند، به آن روی میآورند. در حقیقت شروع این کار در پایان سردرگمی و ناچاری اتفاق میافتد.
اگر بخواهیم تصویری از شهرهای کشور داشته باشیم و به مناطق شلوغ آن برویم، نخستین چیزی که میبینیم بیتردید بساط دستفروشان است.
گاهی در برخی از شهرها دستفروشان در مبادی ورودی شهر دیده میشوند، مثلاً در قائمشهر، بهویژه در فصل زمستان یا ابتدای سال، درست در نخستین میدان ورودی شهر خیل خانمها و آقایانی دیده میشوند که یکی دو گونی یا جعبه پرتقال را کنار خیابان پهن کردهاند تا میوههای سال خود را بفروشند.
اگر چه شهرداری با اغماض به این شغل و شاغلان آن نگاه میکند و ظاهرا مکانی را برای تجمع آنان در نظر گرفته، اما طبیعی است که مکان مورد نظر گنجایش همه را ندارد، ضمن آنکه در بازار روز این شهر تعداد دستفروشان از تعداد مغازهها بیشتر است.
در میان دستفروشان فقط فروشندگان میوه و سبزی نیستند که چهره شهر را میآرایند بلکه از سیدیفروشان تا سیگارفروشان در بین آنها به چشم میخورند!
علاوه بر این، در خیابان معروف به تهران اینشهر هم در برخی از روزهای سال واقعا جای سوزنانداختن نیست. هر جا که چشم کار میکند، بساط دستفروشان پهن است. کسانی که به ادعای خودشان چارهای ندارند، مجبورند برای سیر کردن شکم خود و خانوادهشان دستفروشی کنند.
یکی از این دستفروشان میگوید که دزدی نمیکند، میخواهد برای خانوادهاش روزی حلال ببرد.
گرچه شهرداری این شهر در نظر دارد با ساماندهی بازار روز جلوی سد معبر و دستفروشان را بگیرد، واقعیت این است که دستفروشان یکروزه شکل نگرفتهاند که بتوان یک روزه همه آنها را سامان داد یا مانع کارشان شد.
شهرداریها بهعنوان متولی ساماندادن معابر شهری، نخستین نهادهایی هستند که شهروندان انتظار دارند تا در این زمینه به وظایف قانونی خود عمل کنند.
در تبصره یک بند 20 ماده 55 قانون شهرداریها، سد معابر عمومی و اشغال پیادهروها و استفاده غیرمجاز از میدانها، پارکها و باغهای عمومی برای کسب و سکونت ممنوع اعلام شده است.
حال آیا شهرداریها ابزار لازم برای حل این مشکل را دارند؟
قانونگذار برای آنکه گستره این تبصره را افزایش دهد، در بند 20ماده 55 اصلاحی قانون شهرداریها بهطور صریح به این موضوع اشاره دارد که «جلوگیری از ایجاد و تأسیس تمامی اماکنی که بهنحوی موجب بروز مزاحمت برای ساکنان یا مخالف اصول بهداشتی در شهرهاست»، شهرداری مکلف است از آنها جلوگیری کند.
هر جریان اجتماعی بیتردید یک دلیل و چرایی مشخص دارد. دستفروشی محصول فرایندی از روابط اجتماعی است که برخی از شهروندان خواسته یا ناخواسته به آن روی میآورند.
ثروتی، رئیس کمیته اجتماعی کمیسیون برنامه و بودجه مجلس چندی پیش اذعان کرد که حدود 20میلیون نفر از مشاغل کاذب ارتزاق میکنند. او بیکاری و مهاجرت را از دلایل رشد پدیده دستفروشی اعلام کرد.
این نماینده معتقد است برخورد شهرداریها نمیتواند ریشه دستفروشی را از بین ببرد و برای برطرف کردن مشاغل کاذب، باید بازار کار را ساماندهی کرد.
شکی نیست که این پدیده در شهرهای مهاجرپذیر بیشتر وجود دارد. معمولاً در مراکز استانها حجم مهاجران بیشتر است و تعداد دستفروشان در این شهرها بیشتر از شهرهای دیگر است. در این شهرها دستفروشان در مکان ثابتی نمینشینند، بلکه در اتوبوسها یا در شهرهای بزرگی چون تهران در مترو به کارشان ادامه میدهند.
در مشهد با وجود اینکه بازارهای متعدد دارد، دستفروشی در آن بهوفور دیده میشود. حتی در بازار بزرگ رضا(ع) دستفروشان گاهی عرصه را بر فروشندگان اصلی تنگ میکنند. از آنجایی که در شهرهای مذهبی و مسافرپذیر تنوع افراد زیاد است، تنوع کالاها هم بیشتر به چشم میخورد. در این شهرها دستفروشان برعکس شهرهای شمالی یا جنوبی کمتر فصلی هستند، بلکه دستفروشی برای بسیاری از آنان، شغل همیشگی محسوب میشود.
در شهرهای شمالی مانند ساری، گرگان، بابل، قائمشهر، رشت، لاهیجان، انزلی حتی آستارا برخی از دستفروشان محصولات کشاورزی خود را عرضه میکنند؛ محصولاتی که نسبت به بازار و مغازه ارزانتر است. اما در شهرهایی مانند مشهد دستفروشان فصلی کمتر از دستفروشان دائمی هستند.
در برخی از شهرها دستفروشان اغلب بومی نیستند. بومی نبودن حجم مشکلات شهری را افزایش میدهد، ضمن آنکه چرخه پولی این افراد به همان شهر برنمیگردد. در شهرهایی چون بندرعباس و اهواز این پدیده مشهودتر است.
افزایش دستفروشان در شهر اهواز حتی اعتراض بازاریان را برانگیخت، به همین دلیل شهرداری منطقه یک اهواز برای جلوگیری از ایجاد سد معبر در بازار خیابان سعدی یا همان بازار پاکستانیها، دستفروشان را به پارکینگ فروشگاه رفاه منتقل کرد. این در حالی است که دستفروشان متعدد اطراف رودخانه کارون مانع استفاده مردم از مناظر زیبای رود و حاشیههای آن میشوند؛ آن هم در حضور مأموران در اطراف رودخانه.
چاوشی، مدیر ساماندهی سازمان میادین و فراوردههای کشاورزی و ساماندهی مشاغل شهری میگوید که پدیده دستفروشی، دامنگیر قشر دانشآموز شده و تا مرز بحران پیش رفته است. او معتقد است که براساس آمار موجود دوسوم دستفروشان اهوازی دانشآموز هستند.
بخش تأسفبار این موضوع، کاهش سن دستفروشی و تنوع آن در کشور است. شاید تا حدود یک دهه گذشته فقط مردها در خیابان دستفروشی میکردند، اما اکنون حتی کودکان 6 تا 7 ساله، دانشآموزان پسر و دختر و زنان فراوانی را میتوان در میان دستفروشان، دید. حضور زنان سرپرست خانوار در میان دستفروشان حتی سال گذشته لاله افتخاری، مخبر فراکسیون زنان مجلس را به واکنش واداشت. او خواستار حمایت از زنان دستفروش شد و گفت دولت باید با انجام برنامهریزیهای مناسب برای حمایت از زنان دستفروش تلاش کند.
اما شناسایی 3 هزار دستفروش در ارومیه به یقین خبر خوبی نباید باشد. شکی نیست که در بین این تعداد، افراد تحصیلکرده، بازنشسته و دانشآموزان دختر و پسر هم وجود دارند.
ابراهیم بازیان، شهردار ارومیه معتقد است اگر ساماندهی دستفروشان به درستی مدیریت و مراقبت نشود، کمیت و کیفیت فعالیت این قشر سبب ایجاد بینظمی در حوزه مدیریت شهری میشود. بههمین دلیل شهرداری این شهر سعی دارد با ایجاد غرفههای موقت، این افراد را سامان دهد.
در خیابان گلسار رشت که یکی از خیابانهای اصلی مرکز استان گیلان است، دستفروشی بخشی از روزگار جوانان آنجا را بهخود اختصاص داده است. البته خیابان مطهری یا خیابان آزادگان هم محل مناسبی برای دستفروشان هستند.
در تبریز که به شهر بیگدا معروف است، دستفروشی یکی از معضلهای شهری است. این مشکل در اطراف پارک ائلگلی و اطراف بازار به شکلهای مختلف خود را بر ترافیک و رفتوآمد شهری تحمیل کرده است.
به هر حال واقعیت این است که دستفروشی مختص به چند شهر نامبرده در گزارش حاضر نیست، بلکه از بندرعباس تا خوی و از مشهد تا آبادان مردم با این چالش شهری روبهرو هستند.