بامداد خمار پروانه حاج سیدجوادی، منتشر نشده، چنان پرفروش شد که کمی بعد از فروکشکردن تب اولیهاش، رمان دیگری به بازار آمد؛ «شب سراب». شب سراب را ناهید پژواک نوشت؛ رمانی به تقلید از بامداد خمار و البته کمتر از آن، پرفروش.
اما همان طور که انتظار میرفت، منتشر نشده، صدای حاج سیدجوادی را درآورد. شب سراب آنچنان به بامداد خمار نزدیک بود که هرکس آن را میخواند، استفاده نامعمول نویسندهاش را از رمان سیدجوادی درمییافت.
این استفاده، حتی پیش از خواندن کتاب هم معلوم بود. شب سراب - که شاید تنها برای گریز از ممیزی، 3نقطه روی سینش را برداشته بودند - مصراع معروفی را کامل میکرد که سیدجوادی آغازش کرده بود: شب شراب نیرزد به بامداد خمار... .
باورکردنش دشوار است اما پروانه حاج سیدجوادی و ناشرش، در یکی از بهیادماندنیترین نبردهای تاریخ ادبیات ایران، پیروز شدند. دادگاه پذیرفت که شب سراب، بیش از آنچه معمول است یا نویسنده اجازه الهام دارد،
از بامداد خمار استفاده کرده است و... شب سراب، در حد سرابی از یک موفقیت مالی و ادبی بزرگ دیگر، باقی ماند. با این حال هنوز این پرسش دست کم برای من بیپاسخ مانده است: دادگاه یا وکلا یا ناشر یا حاج سیدجوادی، براساس چه قانونی و چگونه توانستهاند جلو یکی از نمونههای پرشمار خدشهدار شدن «مالکیت معنوی» را بگیرند؟
2. حتما شما هم گاهی به این فکر کردهاید که چه طور هر ناشری که دلش میخواهد آثار نویسندگان و شاعران قدیمی و حتی نهچندان قدیمی ایرانی را منتشر میکند و آب از آب تکان نمیخورد؟ جوابش ساده است.
مالکیت معنوی آثار در ایران تنها 30 سال جواب میدهد. یعنی اگر نویسندهای سرش را انشاءالله بعد از 120 سال زمین گذاشت، ناشران میتوانند ساعت شنی 30 سالهشان را برگردانند و منتظر بمانند تا آخرین دانه ریگش هم بیفتد و بعد، مردهریگ نویسنده، مال همه هست؛
همه، بیهیچ حساب و کتابی. تازه، این حکایت هم مربوط میشود به تنها قانونی که سال 1348 یعنی 40 سال پیش تصویب شد و بعد از آن تا همین امروز... هیچ. اما این حکایت مردههاست. از میان زندهها تنها حاج سیدجوادی بود که توانست نبرد مالکیت معنوی را پیروز شود و از رمانی که خوب یا بد، همه زندگیاش بود، محافظت کند. باقی، برای رسیدگی به این امور، دستشان به جایی بند نیست.
1. دیروز صبح نخستین همایش «حقوق مالکیت ادبی و هنری و حقوق مرتبط» در مرکز همایشهای بینالمللی سازمان صدا و سیما شروع شد. این همایش امروز هم ادامه دارد و اصل برنامههایش، طبق معمول، سخنرانی است. در بین این سخنرانیها،
دیروز معاون اول رئیسجمهور چیزی گفت که انشاءالله همان طور که گفت، انجام میشود: «دولت وظیفه خود میداند که در سریعترین زمان، لایحه دفاع از حقوق مالکیت معنوی و هنری را به مجلس تقدیم کند که البته بخش عمدهای از این کار انجام شده و افرادی در دولت مامور به این کار شدهاند و دبیرخانه آن در وزارت دادگستری فعال است اما هنوز این اقدامات وافی به مقصود نیست. باید هرچه سریعتر لایحه جامعی را تقدیم مجلس کنیم و از نمایندگان بخواهیم آن را سریع تصویب کنند.»
به جز محمدرضا رحیمی، وزیر ارشاد و معاون حقوقیاش، به علاوه تقریبا همه آنها که دیروز در این همایش بودند، بر لزوم تدوین این لایحه تاکید کردند. ما هم تاکید میکنیم.
صفر. این دیگر حرف بیربطی است اما این وسط، بد نیست نگاهی هم به قانون جهانی مالکیت معنوی و کپیرایت و این مسائل بیندازیم. نه، بهتر است اول کلاه خودمان را بگیریم. بگذریم.